سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / اشعار / تازه شهیدا بگو خانۀ معشوقه کو

تازه شهیدا بگو خانۀ معشوقه کو

دل که سپردم به عشق خون جگر افتاده است
دست کدام از خدا بی خبر افتاده است
.
راز پس پرده را از لب ساقی مپرس
غنچه اگر وا کند پرده بر افتاده است
.
شیخ به دردی کشان رد شد و دشنام داد
کاش که فهمیده بود با که در افتاده است
.
تازه شهیدا بگو خانۀ معشوقه کو
گفت همانسو که سر بیشتر افتاده است
.
زهرۀ منظومۀ شمسی من چشم توست
عقرب زلفت ولی در قمر افتاده است

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

شعر/ جان در بدن چه باشد ، باشد فدای مادر

پرهای آسمانی در زیر پای مادر

نماهنگ خادم حرم _ دهه کرامت مبارک

با صدای حامد علیزاده و با سروده‌ای از قاسم صرافان

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.