سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / اشعار / درخت است و سیب است و فصل رسیدن

درخت است و سیب است و فصل رسیدن

نگاهت شبی در نگاهی می افتد
سپاهی به جان سپاهی می افتد
.
غزالی به دنبال شیری شگفتا
گدایی پیِ پادشاهی می افتد
.
یکی خسته آواره ی کوه و صحرا
یکی گوشه ی خانقاهی می افتد
.
تو هم مطمئن باش ای دل که روزی
گذارت به چشم سیاهی می افتد
.
پلنگی و مغرور، گیرم که باشی
سر و کارت آخر به ماهی می افتد
.
دلم جام تردی ست در دست مستی
خدایا خدایا گواهی می افتد
.
درخت است و سیب است و فصل رسیدن
بخواهی می افتد، نخواهی می افتد
.
طناب است و دار است و مرگ است و حق است
ولی گردن بی گناهی می افتد
.
تو دیوانه ای عاقلان را خبر کن
به دست تو سنگی به چاهی می افتد
.
ببین بام ما را ببین تشت ما را
از این اتفاقات گاهی می افتد

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

شعر/ جان در بدن چه باشد ، باشد فدای مادر

پرهای آسمانی در زیر پای مادر

نماهنگ خادم حرم _ دهه کرامت مبارک

با صدای حامد علیزاده و با سروده‌ای از قاسم صرافان

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.