سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / اشعار / دارالشفاء..

دارالشفاء..

دارالشفا

خودت را از هرآنچه غیر عشق او رها کردی

خودت را نذر او کردی و از عالم جدا کردی

 

به زهرا قول دادی خادم ایتام او باشی

بلاگردانشان بودی به قول خود وفا کردی

 

برای پاسداری از حسینش بچه‌هایت را

فدا کردی، فدا کردی، فدا کردی، فدا کردی

 

بشیر از ماه تو گفت و تو از خورشید پرسیدی

ادب را تربیت کردی ولا را مبتلا کردی

 

علمدار عزای زینت دوش نبی بودی

در آغوش مدینه خیمۀ ماتم به پا کردی

 

تو خاک تیره را با اشک چشمانت بها دادی

تو خاک تیره را با اشک چشمانت طلا کردی

 

نشستی روضه خواندی در دل تاریک قبرستان

زمین مرده را با اشک خود دارالشفا کردی

 

شبیه فاطمه اشکت چراغ راه مردم شد

برای گریه هرجا کربلایی دست و پا کردی

 

چه مادرها که نور تو چراغ راهشان بوده

چه فصلی در کتاب غیرت و ایثار وا کردی

 

جهان را خیمۀ شیدایی اصحاب عاشورا

جهان را مجلس مرثیۀ خون خدا کردی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

ولادت فاطمه معصومه سلام الله علیها

ويدئو/سرود اسطوره وقار

سرود ،بهار جان‌ها

گروه سرود میثم

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.