اگرچه این بار روحانی در نامه رد استعفای ظریف به نحوی از او دلجویی کرد، اما تا کنون بسیاری از اختلات بلاتکلیف رها شده است که بعضا عود هم می کند. به طور مثال مهر ماه امسال جهانگیری با انتقاد از این که در کابینه اختیار چندانی ندارد، مدعی شده بود که «من تا این لحظه اجازه برکناری منشی خودم را نداشتهام، پس از من انتظار نداشته باشید که وکیل و وزیر را تغییر دهیم»
ظریف بالاخره بر سر کارش بازگشت. خیلی زودتر از اینها هم میشد احتمال داد که نباید استعفای ظریف را جدی گرفت، به خصوص این که ظریف برای این کار به جای نامه نگاری با رئیس جمهور (به تقلید از ترامپ) فضای مجازی را انتخاب کرد و در اینستاگرام، خبر استعفای خود را منتشر کرد. همین هم بود که ظریف با پستی دیگر در اینستاگرام، دوباره خبر از بازگشت داد! اما قهر ناگهانی و رفتار ظریف در دو روز گذشته، یک پیام روشن داشت؛ «اختلاف درون کابینه بیش از اندازه ریشه دوانده است».
«اگر جنابعالی که در هر زمان که اراده میفرمائید بدون توجه به ملاقاتهای داخلی و خارجی و متن سخنرانیهای عمومی بنده (حقیر فدوی) را احضار میکنید، ذرهای برای اعتبار وزیرامور خارجه جمهوری اسلامی ایران در صحنه بین المللی ارزش قائل بودید، میتوانستید پس از ورود آقای بشار اسد (به فرض عدم اطلاع قبلی شما) به دفترتان دستور میدادید که بنده را بدون اعلام دلیل، احضار کنند و سپس از ملاقات عکس و فیلم تهیه میکردید. فاصله دفتر من تا کاخ ریاست جمهوری ۵ دقیقه است جناب رئیس جمهور.»اگرچه این متن تکذیب شد، اما ظریف ظريف در پاسخ به خبرگزاري آريا درباره دلایل استعفایش به صراحت گفت:«استعفاي من صرفا به منظور دفاع از شان و جايگاه وزارت امور خارجه در روابط خارجي بوده است که آن را در کنار ساير توانمنديها براي امنيت ملي ايران حياتي مي دانم. من ناراحتي و دلخوري شخصي ندارم و نيازي به دلجويي ندارم. به عنوان وزير خارجه وظيفه داشتم بهخاطر منافع ملي و اقتدار کشور در برابر رعايت نشدن جايگاه وزارت خارجه واکنش نشان دهم. بقيه گمانه زني ها صرفا زاييده تخيلات افراد است.»البته اگرچه اختلافات درون کابینه دولت روحانی این روزها آشکارتر از چیزی است که نیاز به اثبات و دلیل داشته باشد، اما نکته ای که در این میان باقی مانده است، علت آشکار شدن این اختلافات در روزهایی است که مشکلات اقتصادی بیش از قبل گریبان گیر دولت شده است. بخش معترض این روزهای کابینه، دقیقا چهره هایی است که با عنوان اصلاحطلبان دولت شناخته می شود. کناره گیری قاضی زاده هاشمی و آخوندی و اعتراضات جهانگیری و در آخر هم استعفای ظریف، یک نظریه را تقویت می کنند و آنهم تلاش اصلاح طلبان برای جدای کردن خود از روحانی تا کارنامه شکست خورده رئیس جمهور به نام اصلاحات تمام نشود. اصلاحطلبان خیلی بهتر از هرکسی می دانند که همراهی روحانی در روزهای آینده، نتایج تلخی برای آنها باقی خواهد گذشت. به همین علت است که تلاش می شود تا به هر نحوی که شده است، حساب خود را از مشکلات این روزهای کشور جدا کنند. یکبار با استعفا، یکبار با انتقاد، یک بار با اتهام زدن به سپاه و دیگران. با این حال، اصلاح طلبان باید بدانند که مقصر تمام مشکلات این روزها کسانی هستند که با تکرار و حمایت از دولت پیر تدبیر و امید، این شرایط را بر سپهر سیاسی کشور حاکم کرده اند.همچنین ببینید