آیا به علی علیه السّلام نیازمندیم؟
چه زیباست ذکر قرانِ ناطق، با آیاتی از قرآنِ خالق!
سورۀ قمر یکی از یادگاریهایی است که اشارههای فراوانی به مولود کعبه علیه السلام دارد!
در ابتدای سوره میخوانیم: اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَ انشَقَّ الْقَمَرُ. السّاعه نزدیک شد! و ماه شکافته شد!
این ۲جمله که در کنار هم در یک آیه آمدهاند حتما باید بهم ارتباط داشته باشند! اگر ارتباط نداشتند خداوند در یک آیه ذکر نمی کرد! پس شقالقمر هرچه هست، به نزدیک شدن السّاعه ربط دارد!
اولین مفهومی که باید در سورۀ قمر دنبال کنیم مفهومِ السّاعه است!
اما السّاعه یعنی چه؟ خداوند در آیه ۴۷ فصلت، برای تبیینِ السّاعه ۲مثال زده:
۱) رویشِ گیاهان از زمین! ۲ ) وضعِ حملِ انسان!
البته با توجه به آیۀ ۷۷ نحل در مییابیم ماجرایِ السّاعه در پهنۀ آسمان ها و زمین است!
در آیۀ ۷۸ میخوانیم: وَ اللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِكُمْ خداوند شما را از شکم مادرانتان بیرون آورد!
تا اینجا ۲بار خداوند وضعِ حملِ انسان را در تبیینِ السَّاعَه مثال زده!
یعنی السّاعه در پهنۀ آسمان ها و زمین، به مثابه وضع حمل انسان است!
فرهیختۀ اندیشمندِ آیندهپژوه! خداوند در آسمان ها و زمین، تحولی می خواهد ایجاد کند! آیا آمادهای؟
دورانِ بارداریِ آسمان ها و زمین، از صدر اسلام با ماجرایی بنامِ اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَ انْشَقَّ الْقَمَرُ شروع شده، ولی پنهان است! از صبحِ ظهور این تحول آشکار می شود!
صبحِ ظهور به مثابه ابتدایِ وضعِ حمل است و این کودک، مدام رشد می کند!
پس السّاعه یعنی: دورانِ تکوین، دورانِ طلوع، دورانِ برآمدن، به مثابه از قلاف بیرون آمدنِ میوه ها، به مثابه وضعِ حملِ انسان!
در شب، تمام نوری که می رسد از ماه است! خورشید دیده نمی شود ماه دیده می شود! نورِ ماه به همه جا می تابد و روشن می کند! حالا تصورکنید از یک زمانی ماه ۲نیم شود، نورِ خورشید هم ۲قسمت می شود!
باید شقالقمر را با اثر شقالقمر مطالعه کنیم! چون خداوند در سورۀ قمر، شقالقمر را با اثر شقالقمر دارد معرفی میکند!
قبل از اینکه السّاعه بخواهد برپا شود در موقعیکه السّاعه دارد نزدیک می شود خداوند با معجزۀ رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلم) قمر را به ۲نیم می کند! ماه که به ۲نیم می شود نورش هم ۲ قسمت می گردد، چون این موضوع با السّاعه به شدت مرتبط است؛ پس این ماجرای شقالقمر در السّاعه جریان داده می شود! یعنی چه؟
ببینید خوب و بد در دنیا لابلای همدیگر هستند، به این راحتی از هم قابل تشخیص نیستند، اما چون شقالقمر واقع شده به تبعِ شقالقمر، بخاطر حاکمیتِ شقالقمر بر السّاعه، از صبح ظهور به بعد، مؤمن و کافر از هم جدا می شوند، مجرم و متقی از هم جدا می شوند!
آیۀ ۴۶ قمر را ببینید بَلِ السَّاعَةُ مَوْعِدُهُمْ خدا وعده به السّاعه می دهد! مگر در السّاعه چه می شود؟
إِنَّ الْمُجْرِمينَ في ضَلالٍ وَ سُعُرٍ یکطرف مجرمین درگمراهی و جنون، طرفِ مقابل، متقین در جنّات هستند!
آیا بلافاصله از صبحِ ظهور اینطور است؟ نه! بتدریج این ماجرا تقویت می شود! اما از صبح ظهور به بعد دیگر این ماجرا شروع می شود! چرا؟ چون از صبح ظهور دیگر السّاعه شروع می شود! صبح ظهور، ابتدایِ السّاعه است! کل سورۀ قمر اینست!
پس از میلیاردها سال خداوند می خواهد دورانِ تکوینِ در آسمان ها و زمین را قراردهد! آیا آمادهایم؟
السّاعه یعنی دورانِ تکوینِ آسمانها و زمین، یعنی مهدویت! آیا آمادهایم؟ به کدام نشانِ قرآنی؟
السّاعه با مهدویت ۲ تا نیست! اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام واژه السّاعه را بسیار برای مهدویت بکار بردند و صبحِ ظهور و مراحل مختلف بعد از ظهور را هم می فرمایند السّاعه! لذا انتظارِ السّاعه در قرآن هم مطرح است!
اما نقش امیرالمؤمنین علیه السلام در السّاعه چیست؟!
چون امیرالمؤمنین، قمرِ رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم هستند، در شب تاریک دنیا ایشان نورافشانی می کنند و شهادتِ ایشان هم بصورتِ شقالقمر در دنیا واقع شد!
هرچند علی علیه السلام اِعمال کنندۀ شقالقمر در پهنۀ آسمان ها و زمین هم هستند! همانطور که علمایِ بزرگِ اسلام اعم از شیعه و سنی، متواتر از رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم نقلکردهاند، علی علیه السلام قَسیمُ الجَنَه و النّار، تقسیم کنندۀ بهشت و دوزخ در قیامت هم هستند! و شاعران بسیاری درگذشته دراین باره شعر سرودهاند!
پس اصلِ شقالقمر، جداسازی بین مجرمان و متقین است! مجرمان در آیۀ ۴۷ قمر، متقین در آیۀ ۵۴ قمر یاد شدهاند و از صبح ظهور این ماجرا واقع می شود!
همچنین خداوند در آیۀ ۵۰ قمر، در سوره ای که از شقالقمر صحبت می کند می فرماید: أَمْرُنا!
أَمْرُ نا در اینجا یعنی چه؟ یعنی: أَمْرُ السَّاعَه
أَمْرُالسَّاعَه یعنی چه؟ یعنی: بخشی از امرِ رفعتِ عالم! آن مقدار از امرِ رفعتِ عالم که به پهنۀ آسمان ها و زمین ربط پیدا می کند!
جالب است در خلالِ آیات بعد، درسورۀ قمر، خداوند سیرِ ماجرایی را مطرح می کند، بعد از اینکه خداوند شقالقمر را قرارداده به رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم میفرماید: فَتَوَلَّ عَنْهُمْ اینها را رها کن! از ایشان رویگردان شو!
تا چه زمانی؟ تا يَوْمَ يَدْعُ الدَّاعِ إِلى شَيْءٍ نُكُرٍ تا دورانیکه دعوتکننده به یک موضوع ناشناس دعوتکند!
الدَّاعِ که در آیۀ ۸ هم آمده، یکی از اسم هایِ قمر، یکی از جنبه هایِ قمر است!
قمر چکارمی کند؟ نورافشانی می کند! از صبحِ ظهور به بعد در دنیا نور افشانیش ۲ قسمتی است! چرا؟
چون به فرمان رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم شقالقمر واقع شد! خب از این به بعد دیگر ۲ قسمتی می شود! این رفتار شقالقمریِ امیرالمؤمنین علیه السلام را ما بارها در قرآن داریم، در آیۀ ۲ سورۀ قمر، شقالقمر یک آیه شمرده شده!
خوب اولین بار شقالقمر در صدراسلام بود! در آخرالزمان چه ماجرایی از شقالقمر است؟
دابة الارض! موجودی که از زمین در می آید و با خلایق صحبت می کند، یک عصا دارد بصورتِ مؤمن می زند بلافاصله صورت مؤمن درخشان و زیبا شده، روی پیشانیش نوشته می شود هذا مؤمن! بصورتِ کافر می زند کافر بلافاصله صورتش زشت و سیاه و کدر شده، روی صورتش نوشته می شود هذا کافر!
این جداسازی توسط دابة الارض انجام می شود! ببینید این رفتار، شبیه شقالقمر است! مدتی بعد الدَّاع، همان که در آیات۶ و ۷ قمر مطرح شده!
اما در یوم ششم قیامت ماجرایِ چه چیزی را داریم؟ مؤذن!
بهشتیان دارند بِسمتِ بهشت می روند، یک جمله میگویند: يَقُولُونَ رَبَّنا أَتْمِمْ لَنا نُورَنا (آیۀ۸ تحریم)
پروردگارا نور ما را زیاد کن! همینکه این جمله را می گویند، خدا باید مستجاب کند دیگر، ناگهان مؤذن از بینِ خلایق صحبت می کند طبق آیۀ ۴۴ اعراف فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَيْنَهُمْ مؤذن شروع به صحبت می کند!
با کلامِ مؤذن بهشتی ها و جهنمی ها از هم جداسازی می شوند! آیا این همان رفتارِ شقالقمر نیست؟
پس حداقل ۳ بار مفهوم شقالقمر تکرار می شود هر۳ بار هم توسط خود مولا امیرالمؤمنین علیه السلام:
۱) شق القمر در صدرِ اسلام!
۲) دَابَّةً مِّنَ الْأَرْضِ در آستانۀ ظهور! (۸۲ نمل)
۳) مؤذن در انتهایِ قیامت!
جالب است این جایگاهها و توانها را هیچ انسانی در جهان مدعی نشده که قدرت انجامش را دارد! مگر مولودِ کعبه، که بارها بِه آنان شهادت داده! لذا مولایمان و محضرش را بسیار دوست داریم و شدید، نیازمندش در دنیا و آخرت هستیم …
انوشه گیلانی نژاد
۲۵/ ۱۱ / ۱۴۰۰
دانشمند اهل تسنن، حاکم نیشابوری می گوید: «ولادت علی در داخل کعبه به طور تواتر به ما رسیده است.» مستدرک حاکم، ج3، ص483.:
و محمد مالکی می گوید: «وُلِدَ بِمکَّةَ الْمُشَرّفَةَ داخِلَ بَیْتِ الْحَرامِ فی یَوْمِ الْجُمعَةِ الثَّالِثَ عَشَرَ مِنْ شَهْرِاللّه ِ رَجَبِ سَنَةِ ثَلاثینَ مِنْ عامِ الْفیلِ… وَلَمْ یُولَدْ فِی الْبَیْتِ الْحَرامِ قَبْلَهُ اَحَدٌ سِواهُ، وَهِیَ فَضیلَةٌ خَصَّهُ اللّه تَعالی بِها اِجْلالاً لَهُ وَاِعْلاءً لَمَرْتَبَتِهِ وَاِظْهارا لِکَرامَتِهِ؛
علی در داخل خانه خدا در مکه، روز جمعه سیزدهم ماه خدا، رجب سال سی از عام الفیل به دنیا آمد… قبل از او کسی در داخل خانه خدا به دنیا نیامده بود و این ولادت فضیلتی است که خدای بلند مرتبه علی علیه السلام را به آن اختصاص داده است، برای تجلیل او و بالا بردن مرتبه او و آشکار نمودن کرامت و بزرگواری او». الفصول المهمة، ص12 ـ13؛ بحارالانوار، ج35، ص8.
سلام
متنی قابل تفکر مطرح شده ولی به نظر باید بیشتر توضیح داده میشد.
صبح ظهور به مثابه وضع حمل است؟
الساعه یعنی تکوین؟
امرالساعه از کجا آمده؟
ارتباط دابه و شق القمر چیست؟ آقارسول الله ص شق القمر کردن.چه ارتباطی به دابه و موذن داره؟
اینها نیاز به توضیحات بیشتر داره
پرسیده شده: آخرالزمان به مثابه وضع حمل است! یعنی چه؟
خوب در متن اشاره شده که این مثال را نویسنده از خودش ننوشته! خدا را شکر نویسنده مقید به آیات قرآن، پیش رفته، لذا متنی قبل دفاع و اثر گذار بجا گذاشته.
اول توضیح داده شده که به آیه ۴۷ فصلت توجه کنید، که در آیه ۲ مثال برای تبیین الساعه یاد شده:
۱. رویش گیاهان از زمین
۲. وضع حمل انسان
بعد اثبات شده که الساعه یعنی مهدویت، که اهل بیت علیهم السلام هم این معنی را برای الساعه گفته اند.
وضع حمل ویژگی هایی دارد مانند:
کم کم آثارش پدید می آید.
درد از زمانی خاص شروع شده، و بتدریج زیاد میشود.
پس از دورانی که گه گاه با رنج توام است شاهد مولودی زیبا خواهیم بود که برکات فراوان دارد
و…
درباره ماجرای امر الساعه ، نیز در مقاله به اختصار اشاره شده به آیه ۵۰ سوره قمر که خداوند در آن درباره شق القمر صحبت میکند که به امرنا اشاره گشته که در این آیه به امر الساعه مربوط است.
یکی از نقاط قوی مقاله همین جا است که عملا نشان داده شده چقدر خداوند دقیق واژه ها را بکار میگیرد و چه منظومه دقیقی است قرآن، اگر اهلش با تدبر به آن پیش بیایند و چگونه مفاهیم جلوه گر میشوند ، الحمدلله
ارتباط دابه و شق القمر هم در نوع عملشان است! که در مقاله مبسوط گفته شده، و نیکوست همه مان چند بار مقاله را خوب بخوانیم تا اشراف کامل بیابیم.
و ممنون که دوستان فکری و تیز هوش به تعامل و مشارکت اندیشه ای گام نهاده اند، که همان جهاد تبیین مد نظر رهبر محبوب مان است…
در رابطه با دابه در این مقاله وزین میخوانیم:
دابه الأرض موجودی است که از زمین در میآید و با خلائق صحبت می کند یک عصا دارد بصورت مؤمن میزند بلافاصله صورت مؤمن درخشان و زیبا شده، روی پیشانیش نوشته می شود هذا مؤمن.
بصورت کافر زده میشود بر صورت سیاهش نوشته می شود هذا کافر…
یعنی کار دابه، جدا کردن مؤمن از کافر است یعنی همان کار در شق القمر…
خوشا به حال آنان که غلام علی علیهالسلام هستند و نه غلام نفس خود یا بنده این و آن…
چه زیباست همواره با یاد دابه من الارض و موذن الهی زندگی را سپری کنیم، شاید مشمول عنایات شان قرار گیریم…
لطفا در کتب لغت به معنای تکوین توجه کنید،
مثلا در لغت نامه دهخدا آمده:
تکوین یعنی: خلق کردن، آفریدن، ایجاد کردن، هستی بخشیدن، پیدایش، آفرینش، ایجاد…
خوب الساعه هم یعنی مهدویت، یعنی: دوران جدیدی که در آسمانها و زمین پدید می آید، و قوانین جدید حاکم میشود…
کلمات و جملات، دقیق و قرآنی در مقاله بکار گرفته شده.
از دست اندر کاران سایت صراط عشق جدا تشکر میکنیم که با مطالب نو و جدید که منطبق بر قرآن و احادیث اهلبیت علیهم السلام است فصل جدیدی در افکار امثال بنده پدید آورده اید و از کرختی و پراکنده کاری و تکرار در آمده ایم.
سالهاست دنبال معارف جدید میگردیم ولی متأسفانه نمییابیم،
بنده که عاشق معارف هستم و در این مورد تحصیل میکنم در این چند ساله خیلی سخت بر من میگذرد.
از شما می پرسم در این چند ساله آیا مطلب نو از امثال نور چشم مان مان مانند جوادی آملی یا میرباقری یا جعفر سبحانی یا مراجع تقلید شنیده یا دیده اید؟
الان میلاد امیرالمؤمنین ع است، چه مطلب جدیدی می شنوید، همان حرف های هر ساله است،
لذا بنده قدر این مقاله و آثار فاخر سایت صراط عشق را خوب میدانم و از همه سپاسگزارم،
انشاءالله با مطالب بیشتر به رشد مان کمک کنید…
برادرمان مهدی پرسیده اند آقا رسول الله ص شق القمر کردند چه ربطی به دابه و موذن دارد؟
موذن و دابه چه کسانی هستند؟ در روایات صحیح و معتبر شیعه و سنی از امیرالمؤمنین علی علیه السلام نام برده شده! یعنی وصی رسول الله ص. یعنی استمرار حرکت و عمل رحمة للعالمین ص توسط مولود کعبه ع.
اتفاقا یکی از اوج های مقاله، در پایان مطلب، نور افشانی می کند:
نویسنده محترم نوشته:
مفهوم شق القمر توسط مولا ع ۳بار تکرار میشود:
۱. در صدر اسلام با ماجرای شق القمر
۲. در آستانه ظهور با ماجرای دابه الأرض
۳. در انتهای قیامت با ماجرای موذن
و ما بخاطر موارد ۲و ۳ جدا محتاج نصرت مولای مان علی حیدر کرار هستیم، و دوستش داریم، انشاءالله ایشان هم ما به غلامی خود قبول کند تا همواره در محضرشان باشیم و در ماجراهای پیش رو صدمه نبینیم، و با اهلبیت علیهم السلام در جنات باشیم، انشاءالله
سلام. عنوان مقاله، آیا به علی علیه السلام نیازمندی؟ است!
در پاسخ باید خاطر نشان شد:
به کجا رود کبوتر که اسیر باز باشد…