سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / مواظب زحمت پدر .. باشیم

مواظب زحمت پدر .. باشیم

یادمه وقتی پدرم خونه رو سفید کرد، مادرم همیشه مواظب بود که ما روی دیوار چیزی نکشیم.

یک روز به مادرم گفتم :
ارزش ما بیشتره یا این گچ و سفیدی؟!

🔸 اون گفت : مادر جان، ارزش گچ و دیوار از شما بیشتر نیست اما ارزش زحمت و رنج پدرت خیلی بیشتر از اینهاست.

❇️ وقتی پدرت چندسال کار کرده، زحمت کشیده تا ما تونستیم، با کم خوردن و کم پوشیدن این خونه رو سفید کنیم، حالا چرا ما کاری کنیم که دوباره پدرت مجبور باشه، چند روز، چند ماه، چند سال دیگه زحمت بیشتر بکشه که خونه رو بتونه رنگ کنه!

این حرف مادرم از بچگی همیشه تو ذهنم بود و موند، حرفی که باعث میشد ما شیشه ها رو نشکنیم “تلویزیون رو الکی خراب نکنیم ” یخچال رو بیهوده باز و بسته نکنیم ” تا هیچوقت دلیل رنج و زحمت بیشتر واسه پدرمون نباشیم “

💢 نمیدونم چی برسر روزگار ما اومده که دیگه کمتر کسی پیدا میشه که به پیر شدن پدر خونه هم فکر کنه

⭕️ اینروزا، بچه، ال سی دی ده میلیونی میشکنه ، میگن: بابا چکارش داری؟ بچه بوده شکسته.

گوشی موبایل چهار – پنج میلیونی رو میزنه زمین چهل تیکه میشه، میگن : هیچی نگو بچه تو روحیه ش تاثیر بد میزاره.

اما کمتر کسی میگه : این پدر خونه باید چند روز، چند ماه، چند سال دیگه کار کنه تا بتونه جبران خسارت کنه.

🌷 ایکاش کمی بفکر چین و چروکهای پیشونی آدمی بودیم که داره واسه ما پیر میشه…

جوانیش، عمرش، خوشی هاش، همه رو گذاشته واسه ما، که با بودن ما پیری رو از یاد ببره.

💢 اما گاهی وقتا دونسته و ندونسته، تنها، دلیل رنج بیشترش میشیم و یادمون میره که اونم تا یه حدی توان داره، تا یه جایی بدنش قدرت کار کردن داره….

قدر پدرانمون رو بیشتر بدونیم….🌹🌹
امسال به جای ساختن جوک های مسخره.

نشر عکس جوراب و….همه با هم پیامهای پر از احترام برای پدرانمان ترویج دهیم.
اقتدار پدر احترام مادراست و احترام مادر شکوفایی خانواده

❤️❤️❤️با تقدیم به شما عزیزان❤❤❤

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

نفسی لک الفداء یا اماه / نور عظیم آسمانی

مادر جان، جانم به فدایتان

حلال‌ترین نان را این باباهای کرمانی به خانه می‌آورند/ وقتی به‌جای زدن مشت توی صورتم، خندید و گفت فدای سرت …

حدود یک ساعت است که کارگران فصلی سر چهارراه کار را به تکیه‌گاه غیاث آورده‌اند، به این بهانه که می‌خواهیم برای‌مان کار کنید و به شما پول بدهیم، حالا می‌گویند ببخشید امروز از کار خبری نیست، تصور می‌کنم الان یک مشت محکم حواله صورتش می‌کنند، اما صدای چند نفرشان را می‌شنوم که می‌گویند، اشکال ندارد، فدای سرت.

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.