سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / معرفت / شورای نویسندگان / تصویر پردازی آینده در قرآن

تصویر پردازی آینده در قرآن

بسم الله الرحمن الرحیم

تصویرپردازی آینده در قرآن؛

تأملّی بر جایگاه‌یابی زمانی «جنّت» مطرح در آیه ۱۳۳سوره آل ‌عمران

فرهاد احمدی آشتیانی[1]

چکیده

شمار قابل توجّهی از آیات قرآن به ترسیم آینده‌نگرانۀ مقاطع زمانی پیش رو و توصیف اوضاع عالم و شرایط انسان‌ها در این مقاطع اختصاص یافته‌اند. اما وحدت سنخیّت مقاطعِ پیش رو و و نبود دانش کافی نسبت به هر کدام از این مقاطع سبب شده تا تعیین دقیق زمان تحقّق این آیات در آثار تفسیری با در آمیختگی‌هایی همراه باشد. توجّه به آیاتی که تصويري از ويژگي‏ هاي بهشت و اوصاف زندگي بهشتيان ارائه می‌دهند، می‌تواند در تعیین جایگاه زمانی آیات و کاهش این در آمیختگی مؤثر باشد. در آثار تفسیری چهار مصداق برای واژۀ «جنّت» در آیات قرآن ذکر شده است؛ بهشت آدم ع، باغ‌های دنیایی، بهشت‌های برزخی و بهشت پس از قیامت. نوشتار حاضر بعد از نمایان کردن زمینه‌های ایجاد در آمیختگی در مصداق‌یابی آیات توصیف‌گر آینده در قرآن، به بررسی تفسیری «جنّت» توصیف شده در آیه ۱۳۳سوره آل ‌عمران پرداخته و نشان داده که این بهشت در زمرۀ هیچ یک از مصادیق چهارگانه بر شمرده شده قرار نمی‌گیرد. توجّه به ویژگی‌های خاصّ این بهشت به همراه سایر قرائن موجود در آیات و روایاتی که به ترسیم اوضاع عالم در آستانۀ برپایی قیامت و ظهور امام زمان عج پرداخته‌اند، روشن می‌سازد که این بهشت، یک بهشت پیشاقیامتی است که در دوران ظهور و بعد از پایان نابودی کامل بدان و بدی‌ها برپا می‌شود. در حقیقت آیۀ مزبور توصیفی‌ قرآنی از فرجام دنیا است؛ بهشتی که گسترۀ آن آسمان‌ها و زمین را فرا می‌گیرد.

واژگان کلیدی: آخرالزمان، آینده‌ پژوهی اسلامی، بهشت آدم علیه السلام، بهشت برزخی، دوران ظهور

[1]. دکترای علوم قرآن و حدیث، پژوهشگر دانشگاه و پژوهشگاه عالی دفاع ملّی و تحقیقات راهبردی (farhadahmadi@ut.ac.ir)

1. بیان مسأله

اندیشیدن به آینده‌ای که به استقبال آن می‌رویم و کوشش جهت دست یافتن به تصویری تا جای ممکن دقیق از صحنه‌های پیش‌رو از دیرباز تا کنون مورد توجّه اندیشمندان قرار داشته است. شمار زیادی از آیات قرآن نیز سویۀ آینده‌نگرانه دارند و به توصیف صحنه‌های عظیم آینده اختصاص یافته‌اند که خود حاکی از اهمیت پرداختن به آیندۀ پیش رو است.

اما تتبع در میان آثار گوناگون نشان می‌دهد که فراخور اهمیت پرداختن به آینده و جایگاه آیات توصیف‌گر آینده در قرآن، به موضوع شناخت قرآن‌پایۀ آینده توجه نشده است. هنوز هیچ پژوهش جامع پیرامون روش‌شناسی پرداختن به آینده بر اساس آیات قرآن که آن را می‌توان «آینده‌نگری قرآنی» نامید، در دست نیست تا بر پایۀ آن ترسیمی دقیق، روشن، یکتا و قرآن‌پایه از حوادث آینده و آن‌چه بشریت به استقبال آن می‌رود، فراهم شود. این مسأله لزوم عمق بخشی و غنی‌سازی معارف قرآن‌پایۀ نسبت به صحنه‌های در پیش‌رو را آشکار می‌کند.

در دیدگاه مفسران مسلمان و به طور ویژه مفسران اهل سنّت، در تعیین مصادیق آیاتی که به توصیف وقایع آینده پرداخته‌اند و همچنین ترتیب زمانی بین این وقایع نوعی در آمیختگی به چشم می‌خورد. این در آمیختگی نه در موضوعات خرد مربوط به آینده بلکه در انطباق آیات قرآن بر مقاطع کلان آینده نیز وجود دارد. در آثار تفسیری بر سر اینکه بعضی از آیات قرآن توصیف‌گر دوران آخرالزمان، دوران ظهور امام زمان عج یا قیامت هستند، دیدگاه‌های گوناگونی به چشم می‌خورد.

سابقۀ‌ این در آمیختگی‌ها تا دوران حضور امامان شیعه ع امتداد می‌یابد. به عنوان نمونه امام صادق علیه السلام ضمن مردود دانستن نظر عامه مبنی بر این‌که حشر مطرح شده در آیه هشتاد و سه سوره نمل مربوط به قیامت است، با بیان استدلالی آن را مربوط به دوران رجعت‌ها دانسته‌اند[11، ج4، ص228]. همچنین ایشان «الآخره» در آیه بیست سوره شوری را دولت حق در دوران امام زمان عجل الله تعالی فرجه شمرده‌اند و در معنای «وَ ما لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ نَصِيب» فرموده‌اند؛ «ليس له في دولة الحق مع القائم نصيب»[34، ج1، ص436]. در حالی که در تفاسیر شیعه و سنی این آیه مربوط به قیامت دانسته شده است[8، ج17، ص113؛ 23، ج25، ص 14؛ 25، ج9، ص156؛ 36، ص488].

خاستگاه اصلی این پیچیدگی و درآمیختگی، مشابهت‌ها و وحدت سنخیت میان مقاطع پیش رو[20، ج2، ص106] که در بعضی آیات از آن به «ایام الله» تعبیر شده[3، ص366؛ 13، ج5، ص72] و نبود دانش کافی نسبت به هر کدام از این مقاطع است. بر اساس روایات شیعی، با شروع ظهور امام زمان عج وقایعی مانند تمییز بین نیکان و بدان[13، ج5، ص89؛ 25، ص339]، رجعت برخی از مردگان[32، ج1، ص24]، آشکار شدن بعضی از امور پنهان[15، ص446]، قضاوت میان بندگان[34، ج1، ص370] و اجرای عدالت[37، ص217] اتفاق می‌افتد که با برپایی قیامت این وقایع در پهنه گسترده‌تر و با شدت بیشتری محقّق می‌شوند. این مشابهت‌ها باعث شده تا مفسّران در تفسیر بعضی آیات و تعیین مصداق آن‌ها بر مسیر خطا حرکت کنند.

رویکردی که به نظر می‌رسد می‌تواند در تعیین جایگاه زمانی آیات و کاهش این در آمیختگی مؤثر باشد، توجه به آن دسته از آیات معطوف به آینده است که به توصیف بهشت‌ها می‌پردازد. چرا که بر اساس ویژگی‌های توصیف شده برای بهشت در آیه مد نظر، می‌توان جایگاه زمانی وقوع آیه را تعیین کرد.

با تأمل در آثار تفسیری شیعیان و اهل سنت می‌توان چنین نتیجه گرفت که مفسران چهار مصداق برای واژه «جنّت» در قرآن بر شمرده‌اند؛ بهشت پس از قیامت مانند آیه هشتاد و دو سوره بقره، بهشت‌های برزخی که خوبان بعد از مرگ در آنجا به سر می‏برند[20، ج1، ص139] مانند آیه بیست و شش سوره یس، باغ‌های دنیایی مانند آیه سی و نه سوره کهف و بهشت آدم ع که در آیه سی و پنج سوره بقره به آن پرداخته شده است.[1] البته در تعیین مصادیق واژه «جنّت» در برخی آیات میان مفسران اختلاف نظر وجود دارد.[2]

نوشتار حاضر با چنین رویکردی آیۀ صد و سی و سه سورۀ آل‌‌‌ عمران را که به توصیف یکی از مقاطع پیش‌رو پرداخته است، مورد کاوش قرار داده است. این پژوهش نشان می‌دهد که بهشت مطرح شده در این آیه که با وصف «جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْض» توصیف شده است، هیچ‌کدام از مصادیق چهارگانه ذکر شده در تفاسیر نمی‌تواند باشد. در گام بعدی بر اساس قرائن بدست آمده از این آیه و آیات هم مضمون و با کمک تصویری کلانی که آیات و روایات از مقاطع زمانی پیش رو ترسیم کرده‌اند، جایگاه زمانی تحقّق این بهشت در بین نشئات و مقاطع زمانی پیش رو تعیین شده است.

[1]. بعضی مفسران بهشت آدم (ع) را غیر از بهشت‌های برزخی و غیر از بهشت‌های پس از قیامت می‌دانند[20، ج1، ص139].

[2]. برای نمونه می‌توانید به بحث‌های علامه طباطبایی ذیل آیه 36 سوره یس[20، ج17، ص79] و آیه 53 سوره نجم[20، ج19، ص31] مراجعه کنید.

2. نقد دیدگاه مفسران در آیۀ ۱۳۳ آل عمران

خداوند در آیۀ صد و سی و سه سورۀ آل‌‌‌ عمران می‌فرماید؛ «وَ سارِعُوا إِلي مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ اْلأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقين». مطابق با سیاق این آیه خداوند مؤمنان[آل عمران:130] را خطاب قرار می‌دهد و ایشان را امر می‌کند تا به سوی مغفرتی از جانب او و بهشتی به پهنای آسمان‌ها و زمین که برای متقین آماده شده است، سرعت بگیرند.

ویژگی‌هایی که در این آیه برای این «جنّت» بر شمرده شده است، آنقدر غریب و منحصر به فرد است که از همان دوران نزول این آیه، مورد توجّه اصحاب رسول الله ص و حتی دانشمندان اهل کتاب قرار گرفت. پرسش‌گری این افراد برای فهم ماهیّت و جایگاه زمانی این بهشت بسیار دامنه‌دار بوده و پاسخ این پرسش‌ها بسیار دور از فهم معاصران نزول قرآن حتی در بین دانشمندان صحابه بوده است. تا جایی که اساساً سبب نزول آیه «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُون»[نحل:43] پاسخ دادن امیرالمؤمنین ع به این جریان پرسش‌گری‌ است.

 ابن شهر آشوب در کتاب مناقب خود و بحرانی در تفسیر البرهان، در مورد سبب نزول آیه چهل و سه سوره نحل گزارشی را نقل می‌کنند که مطابق آن «کعب الاشرف»، عالم یهودی، از یکی از صحابه که بعدها بر جایگاه حکومتی رسول الله ص تکیه زد، در مورد «جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْض» سوال می‌پرسد که اگر یک بهشت تمام آسمان‌ها و زمین را در بر می‌گیرد، پس دیگر بهشت‌های قیامت کجا جای خواهند گرفت؟ او چون جوابی دریافت نمی‌کند سؤال خود را نزد امیرالمؤمنین ع می‌برد. بعد از این‌که ایشان به سوال یهودی پاسخ می‌دهند، آیۀ «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُون» نازل می‌شود[5، ج2، ص352؛ 11، ج1، ص688].

گزارش‌های حاکی از جریان پرسش‌گری پیرامون این «جنّت» از صدر اسلام محدود به این مورد نیست. گزارش‌های حاکی از سوال‌هایی در مورد وسعت این بهشت از رسول الله ص در آثار تفسیری شیعیان[5، ج2، ص120؛ 22، ج2، ص837؛ 27، ج1، ص389] و اهل سنّت[23، ج4، ص60] و مراجعه ابن‌عباس به عالمی از اهل کتاب برای پرسش در مورد بهشت مطرح شده در این آیه[17، ج2، ص7] نمونه‌های دیگری از تلاش برای فهم دقیق معنای این آیه از صدر اسلام است.

همچنین برخی دیگر از گزارش‌ها از طرح پرسش دربارۀ این بهشت از امام صادق ع حکایت دارند.[5، ج2، ص352؛ 28، ج1، ص198؛ 30، ج1، ص380] طبق این نقل که البته در میان مفسّران چندان مورد توجه قرار نگرفته است، امام صادق (ع) در مورد آیۀ «وَ سارِعُوا إِلی‏ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْض» می‌فرمایند؛ «إذا وضعوهما كذا و بسط يديه إحداهما مع الأخری، هنگامی که آن دو (آسمان‌ها و زمین) را این‌گونه‌ ‌‌‌قرار دهند» و دو دست خود را گشودند و یکی را بر دیگری قرار دادند.

این پرسش‌گری درباره معنای عبارت «جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْض» تا امروز نیز ادامه پیدا کرده است. بررسی آثار تفسیری نشان می‌دهد، احتمالات متعددی از سوی مفسّران پیرامون این عبارت مطرح است و تلاش‌های تفسیری صورت گرفته در خلال قرن‌های متمادی نتوانسته است، اجمال را از چهرۀ این آیه بزداید و معنای آن را آشکار سازد. بررسی آثار تفسیری نشان می‌دهد که مسألۀ زمان تحقّق این بهشت کمتر مورد توجّه مفسّران قرار گرفته است و بحث‌های شکل گرفته ذیل این آیه معطوف به معنای عبارت «جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْض» است که در قالب سه دیدگاه قابل مطالعه است؛

مطابق با نخستین دیدگاه، بعضی از تفاسیر اهل سنّت به نقل از برخی از صحابه و تابعان، آن را به معنای بهشتی می‌دانند به پهنای آسمان‌های هفتگانه و زمين‏های هفتگانه هنگامی که به یک‌دیگر پیوسته باشند.[2، ج2، ص271؛ 16، ج1، ص415؛ 23، ج4، ص6] این معنا از تفاسیر اهل سنّت به تفاسیر شیعی رسوخ پیدا کرده است و برخی از مفسران چون شیخ طوسی و شیخ طبرسی این معنا را به نقل از ابن عباس، جبایی، حسن بصری و بلخی ذکر کرده‌اند[22، ج2، ص836؛ 25، ج2، ص591]. علاوه بر دو تفسیر مزبور این دیدگاه در روض الجنان[8، ج5، ص67] نیز مطرح شده است.

سیوطی نیز در کتاب تفسیر خود این معنا را از قول سعید بن جبیر طرح کرده است. وی گزارشی را نقل می‌کند که در آن ابن‌عباس معنای این فراز آیه را از یکی از اهل کتاب می‌پرسد. او با مراجعه به اسفار موسی ع این‌گونه جواب می‌دهد که وسعت این بهشت به اندازه آسمان‌های هفتگانه و زمين‏های هفتگانه است هنگامی که مانند پاره‌های لباس به یکدیگر پیوسته شوند[17، ج2، ص7]. بر این اساس می‌توان اظهار داشت خاستگاه این معنا کلام دانشمندان اهل کتاب است که به واسطه کتب تفسیری اهل سنّت به تفاسیر شیعی سرایت پیدا کرده است.

این دیدگاه، علاوه بر منشاء نامطمئن خود با ظاهر آیۀ صد و سی و سه سورۀ آل عمران هم‌خوانی ندارد. چرا که در این آیه واژه «ارض» به صورت مفرد آمده و حمل معنای «زمین‌های هفت‌گانه» بر آن صحیح نیست. از سوی دیگر این دیدگاه نتوانسته است جهت کشف جایگاه زمانی تحقّق این بهشت به مفسران سود رساند.

دومین دیدگاه به ابومسلم اصفهانی نسبت داده می‌شود که بر طبق آن مراد از این عبارت، بهشتی است که قيمت آن به اندازه ارزش همه آسمان‌ها و زمين است. این معنا آشکارا بی‌ارتباط با ظاهر آیه است. طبرسی اگر چه این معنا را ملیح شمرده اما آن را خالی از تکلّف و دشواری ندانسته و در نهایت آن را نپذیرفته است[22، ج2، ص836]. غیر از او برخی دیگر از مفسّران این معنا را مردود دانسته اند[2، ج5، ص68؛ 25، ج2، ص592].

دیدگاه سوم واژه «عرض» را نه به معنای اصطلاحی آن در مقابل طول بلکه به معنای وسعت می‌داند. این واژه در شعر زیر از امرؤالقیس نیز به این معنا به کار رفته است[22، ج2، ص836]؛

                    بلاد عريضة و أرض أريضة             مواقع عيث في فضاء عريض

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌نویسد؛ «اينكه فرمود «جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْض»  منظور از عرض بهشت، چيزی در مقابل طول آن نيست، بلكه منظور وسعت آن است»[20، ج4، ص20]. ابن هائم نیز در تفسیر خود به این معنا اشاره می‌کند؛ «عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ أي سعتها، و لم يرد العرض الذي هو خلاف الطّول»[7، ص128]. علاوه بر این در برخی تفاسیر دیگر نیز همین معنا مناسب دانسته شده است[16، ج1، ص415؛ 18، ج2، ص70؛ 29، ج9، ص366؛ 36، ص70].

بر این اساس با توجه به دیدگاه این مفسّران، خداوند در این آیه مؤمنان را امر به شتاب گرفتن به سوی بهشتی می‌کند که وسعت آن آسمان‌های هفتگانه و زمین است. این معنا نیز مقبول به نظر نمی‌رسد. زیرا این فرض که وسعت این بهشت به پهنای تمام آسمان‌ها و زمین باشد، به این نتیجه منجر خواهد شد که هم اکنون نباید نقطه‌ای بیرون از این بهشت قرار داشته باشد. گزاره‌‌ای که باطل بودن آن روشن است. از سوی دیگر اگر این بهشت هم اکنون زمین را در بر گرفته باشد، امر مؤمنان به سرعت گرفتن به سوی این بهشت لغو خواهد بود. مسلماً این بهشت را نه در مکان دیگر بلکه در زمانی دیگر باید جستجو کرد. این بهشت در یکی از مقاطع زمانی آینده بر پا خوهد شد. البتّه با فرض پذیرش این معنا نیز این پرسش که این بهشت چه هنگام محقّق خواهد شد، همچنان بدون پاسخ باقی می‌ماند.

3. عدم انطباق بهشت آیه  ۱۳۳ آل عمران بر مصادیق بهشت در تفاسیر

از آن‌جا که تفاسیر به بحث در مورد جایگاه زمانی تحقّق «جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْض» نپرداخته‌اند، می‌توان نتیجه گرفت که از نگاه مفسّران بهشت مطرح شده در این آیه همان بهشت غایی بعد از قیامت است که خوبان از انسان‌ها بعد از بعثِ به دنبال نفخ صورِ احیاء و پشت سر گذاردن مواقف قیامت در آن وارد می‌شوند.

اما قرائن بدست آمده از آیه صد و سی و سه آل عمران و سیاق آن نشان می‌دهد که نمی‌توان جنّت مطرح شده در آن را بهشت‌ بعد از قیامت دانست. علاوه بر آن احتمال‌های دیگر پیرامون جایگاه این بهشت یعنی بهشت آدم ع، باغ‌های دنیایی و بهشت‌های برزخی که خوبان بعد از مرگ در آن وارد می‌شوند[20، ج1، ص139] نیز با توجه به این قرائن قابل پذیرش نیست.

1.3. عدم انطباق بر بهشت آدم علیه السلام

بهشت آدم ع در نخستین ماجرایی که خداوند در قرآن و در سورۀ بقره شرح می‌دهد، ذکر شده است. علاوه بر این در آیۀ نوزده سورۀ اعراف و آیۀ صد و هفده سورۀ طه نیز از این بهشت سخن به میان آمده است. مطابق با آیات سورۀ بقره، خداوند بعد از آن که آدم ع را بر روی زمین خلیفه قرار می‌دهد[بقره:30] او و همسرش را در بهشتی سکنی می‌دهد.[بقره:35] اما این دو به دنبال وسوسۀ شیطان از این بهشت اخراج می‌شوند.[بقره:36]

چه بر اساس ارتباط معنایی آیات سورۀ بقره این بهشت را بهشتی بر روی زمین بدانیم و چه مطابق با دیدگاه برخی از مفسّران این بهشت را حاکی از حیاتی آسمانی بدانیم[20، ج1، ص127]، این بهشت بعد از خروج آدم ع از آن باقی نمانده است. امر خداوند به سرعت گرفتن مؤمنان به سوی این بهشت، حکایت از آن دارد که این بهشت در آیندۀ پیش رو تحقّق خواهد یافت. در حالیکه بهشت آدم ع در گذشته محقّق بوده است.

از سوی دیگر بهشت آدم ع بر خلاف بهشت توصیف شده در آیۀ 133 سورۀ آل‌عمران تمام آسمان‌ها و زمین را در بر نمی‌گرفت. چرا که در آن صورت اخراج از بهشت[بقره:36] معنا نمی‌یافت. بنا بر این دلایل نمی‌توان مراد از بهشت توصیف شده در آیۀ صد و سی و سه آل عمران را این بهشت دانست. در بین آثار تفسیری نیز چنین احتمالی از سوی مفسّران مطرح نشده است.

2.3. عدم انطباق بر باغ‌های دنیایی

در بعضی آیات قرآن واژۀ «جنّت» در معنای باغ‌های دنیایی به کار رفته است. از جملۀ این آیات می‌توان به آیات سورۀ کهف اشاره کرد؛ «وَ لَوْ لا إِذْ دَخَلْتَ جَنَّتَکَ قُلْتَ ما شاءَ اللّهُ لا قُوَّةَ إِلاّ بِاللّهِ إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْکَ مالاً وَ وَلَدًا- فَعَسي رَبّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْرًا مِنْ جَنَّتِکَ وَ يُرْسِلَ عَلَيْها حُسْبانًا مِنَ السَّماءِ فَتُصْبِحَ صَعيدًا زَلَقًا».[کهف:40-39] اما بهشت توصیف شده در آیۀ صد و سی و سه سورۀ آل‌عمران از آن‌جا که علاوه بر زمین تمام آسمان‌ها را نیز فرا می‌گیرد، نمی‌تواند از قسم باغ‌های مادی بر روی زمین باشد. علاوه بر این امر خداوند به سرعت گرفتن مؤمنان به سوی باغ‌های دنیایی خالی از معنایی در خور آیات قرآن به نظر می‌رسد.

3.3. عدم انطباق بر بهشت برزخی

مفسّران برخی از بهشت‌هایی را که در آیات قرآنی مطرح شده‌اند، بهشت برزخی دانسته‌اند. مانند آن که طبرسی در مجمع البیان بهشت مورد اشاره در آیۀ پانزده سورۀ نجم را بهشت برزخی دانسته است؛ «عِنْدَها جَنَّةُ الْمَأْوی».[نجم:15][22، ج9، ص265] بهشت برزخی در مقابل بهشت خلد[20، ج1، ص139] بهشتی است موقتی که مدتش تا روز قیامت به پایان می‌رسد[20، ج19، ص31].

اما این احتمال در مورد بهشت توصیف شده در آیۀ صد و سی و سه سورۀ آل ‌عمران به چند دلیل پذیرفته نیست. نخست آنکه بر خلاف بهشت‌های برزخی، گسترۀ این بهشت محدود به آسمان‌ها نیست. بلکه این بهشت بر روی زمین هم کشیده شده است. دوم آنکه در برزخ علاوه بر بهشت فضاهای جهنم‌گونه هم وجود دارد که در آن بدکاران مبتلا به عذاب هستند[20، ج1، ص207]. برای نمونه علامه طباطبایی آیۀ چهل و شش سورۀ غافر را مربوط به جهنم برزخی آل فرعون می‌داند؛ «النَّارُ يُعْرَضُونَ عَلَيْها غُدُوًّا وَ عَشِيًّا وَ يَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذاب»[20، ج1، ص350]. اگر تمام وسعت آسمان‌های هفت‌گانه و زمین فضایی بهشتی تصوّر شود، این پرسش که جهنّم‌های برزخی در کجا قرار می‌گیرند، نیاز به پاسخ جدّی پیدا می‌کند.

علاوه بر این با این فرض آیۀ مزبور معنای درستی نمی‌یابد. چرا که مفسّران واژۀ «سارعوا» در این آیه را مترداف «بادروا» و به معنای شتافتن برای انجام کار و حصول نتیجه دانسته‌اند[8، ج5، ص66؛ 18، ج2، ص69؛ 22، ج2، ص386؛ 23، ج4، ص59]. با توجّه به اینکه انسان با مرگ خود وارد عالم برزخ و بهشت‌های برزخی می‌شود[20، ج15، ص68]، با فرض اینکه مراد از این بهشت بهشت برزخی باشد، این آیه اینطور معنا می‌یابد که خداوند امر کرده است که اهل تقوا به سوی مرگ و حصول آن بشتابند.

4.3. عدم انطباق بر بهشت پس از قیامت

پیش‌تر به شباهت میان دو واقعه ظهور امام مهدی (عج) و برپایی قیامت اشاره شد. اما یک تفاوت اساسی میان این دو واقعه وجود دارد که می توان به کمک آن این دو رویداد و آیات مربوط به آن‌ها را از هم باز شناخت؛ تأمّل در آیات مهدوی و تبیین اهل بیت (علیهم السلام) از واقعۀ ظهور روشن می‌سازد که قیام امام مهدی (عج) در فضایی از تغییرات در قوانین حاکم برپا می‌شود[14، ص345]. وقایعی مانند طلوع آتشی بزرگ از جانب مشرق[35، ج52، ص240؛ 38، ص267]، سخن گفتن سنگ  و ظهور فرشتگان در صف یاران امام زمان (عج)[15، ص446]، طلوع خورشید از مغرب [4، ج2، ص431؛ 21، ص455] و تغییر منش حیوانات و طبیعت[6، ص173؛ 32، ج2، ص253] نمایان‌گر این تغییرات است. اما با وجود این تغییر قوانین، بر خلاف دوران برپایی قیامت نظام آسمان‌ها و زمین در دوران ظهور امام زمان (عج) دچار فروپاشی نمی‌شود و پا بر جا است.

در چندین آیه از آیات قرآن به برچیده شدن نظام آسمان‌ها و زمین در آستانه قیامت اشاره شده است. خداوند مطابق با آیۀ سه سورۀ احقاف، آسمان‌ها و زمین را جاودانه ندانسته بلکه برای آن سرامد و اجلی تعیین کرده است که با فرا رسیدن آن نظام آسمان‌ها و زمین در هم ریخته و نابود خواهند شد؛ «مَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ وَ مَا بَيْنَهُمَا إِلَّا بِالحَْقّ‏ِ وَ أَجَلٍ مُّسَمًّی وَ الَّذِينَ كَفَرُواْ عَمَّا أُنذِرُواْ مُعْرِضُون». بسیاری از مفسران شیعه[26، ج3، ص197؛ 22، ج9، ص124؛ 30، ج5، ص11] و اهل سنّت [9، ج9، ص431؛ 16، ج4، ص294؛ 36، ص505] این اجل را فرارسیدن روز قیامت دانسته‌اند.

علاوه بر این در آیۀ چهل و هشت سورۀ ابراهیم به جایگزین شدن آسمان‌ها و زمین با چیزی غیر از آن اشاره شده است؛ «يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيرَ الْأَرْضِ وَ السَّمَاوَاتُ وَ بَرَزُواْ لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّار». علامه طباطبایی این آیه را مربوط به برپایی قیامت دانسته و با توجه به این‌که «ال» در هر دو واژه «الارض» و واژه «السماوات» برای عهد است و «السماوات» به «الارض» اول معطوف شده معنای آیه را این‌طور دانسته است:« روزی که زمین به غیر این زمین و آسمان‌ها به غیر این آسمان‌ها تبدیل می‌شوند.»[20، ج12، ص88]

بر این اساس آیاتی مانند آیۀ بیست و پنج سورۀ فرقان را که در آن صحبت از شکافتن و نابود شدن آسمان و نزول ملائکه شده است، نمی‌توان بر دوران ظهور امام زمان عج منطبق دانست؛ «وَ يَوْمَ تَشَقَّقُ السَّمَاءُ بِالْغَمَامِ وَ نُزِّلَ المَْلَئكَةُ تَنزِيلاً». علامه طباطبایی این آیه را توصیف‌گر دوران قیامت دانسته است[20، ج15، ص202] و طبرسی به نقل از ابن عباس شکافته شدن آسمان را مربوط به تمام آسمان‌ها هفت‌گانه دانسته است[22، ج7، ص263].

4. جایگاه زمانی تحقّق بهشت آیه ۱۳۳سوره آل ‌عمران

بنا بر آن‌ چه تا کنون تبیین شد، بهشت آیۀ صد و سی و سه سورۀ آل عمران که پهنه آن تمام آسمان‌ها و زمین را در بر می‌گیرد در آینده و پیش از برپایی قیامت بر پا خواهد شد. همچنین این بهشت، بهشت برزخی خوبان که پس از مرگ در آن قرار می‌گیرند، نیست. بنابراین این بهشت در زمانی در آینده و پیش از برپایی قیامت، تحقّق پیدا خواهد کرد.

اما بررسی آیات و روایاتی که به ترسیم صحنه‌های قبل از ظهور امام زمان عج می‌پردازند، نشان می‌دهد که با نزدیک شدن به ظهور امام زمان عج و شروع دوران آخرالزمان، شرور و فتنه‌ها در دنیا گسترش می‌یابد. عذاب‌های گوناگونی در زمین گسترش پیدا می‌کند. جبهۀ باطل بر ظلم و تعدّی خود می‌افزاید تا جایی که زمین پر از ظلم و جور می‌شود و جنگ‌های گسترده بین جبهه حق و باطل در می‌گیرد[34، ج1، ص338؛ 38، ص60]. بر این اساس این بهشت پیش از ظهور امام زمان عج امکان تحقق نخواهد داشت. از طرفی به دنبال ظهور امام زمان عج نیز جنگ‌های بین جبهه حق و باطل ادامه می‌یابد[38، صص285-283) بنابراین این بهشت که تمام آسمان‌های هفت‌گانه و زمین را در بر می‌گیرد، در این بازۀ زمانی نیز امکان تحقّق ندارد.

اما مدّتی بعد از ظهور امام زمان عج و بعد از پیروزی جبهۀ حقّ بر باطل این بهشت امکان تحقّق خواهد داشت. در واقع تنها مقطع زمانی پیشاقیامتی ممکن برای واقع شدن این بهشت، مقطع زمانی بعد از نابودی کامل بدان و بدی‌ها در دوران ظهور امام زمان عج است. بر این اساس خداوند در این آیه وضعیّت آسمان‌ها و زمین را در این بخش از دوران ظهور امام زمان عج را با عبارت «جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ اْلأَرْض» معرفی کرده است.

خداوند در این آیه مؤمنان را امر به سرعت گرفتن به سوی دو مقوله کرده است؛ مغفرتی از جانب ربّ و بهشتی به پهنای آسمان‌ها و زمین. اگر این دو مقولۀ معطوف به هم را هم‌سنگ و در توالی هم در نظر بگیریم، پیش از تحقّق بهشت در آسمان‌ها و زمین، دوران مغفرت ربّ خواهد بود. مؤمنان برای آن که شایستگی ورود به بهشت را پیدا کنند، نیازمند مغفرت خداوندی هستند و خداوند در دورانی این مغفرت خود را شامل ایشان می‌کند.

بر اساس جایگاه‌‌یابی زمانی انجام شده، دوران مغفرت ربّ دوران همراهی با امام زمان عج در خلال صحنه‌های بعد از ظهور ایشان و بهره‌مندی از تربیت‌ها و هدایت‌های ایشان است. امر خداوندی به سرعت گرفتن در آیۀ 133 سورۀ آل‌عمران در حقیقت امر به سرعت گرفتن به سوی جنگ‌های بعد از ظهور و همراهی اهل بیت ع در آن صحنه‌ها است. این که خداوند آن صحنه‌ها را دوران مغفرت ربّ می‌نامد حاکی از آن است که در منظر خداوندی بیش از ظاهر سخت صحنه‌ها، تربیت و مغفرت جاری شده بر مؤمنان در خلال آن‌ها جایگاه دارد. هدف خداوند از برپایی این صحنه‌ها آن است که مؤمنان را لایق ورود به بهشتی کند که در فراز بعدی آیه به آن اشاره شده است. با این تبیین توالی و ارتباط معنایی فرازهای این آیه توضیح مقبولی می‌یابد.

این مضمون در آیه 142 آل عمران نیز توصیف گردیده است. خداوند در این آیه می‌فرماید؛ «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا یَعْلَمِ اللَّهُ الَّذینَ جاهَدُوا مِنْکُمْ وَ یَعْلَمَ الصَّابِرین». در این آیه نیز خداوند از بهشت صحبت می‌کند، اما بر خلاف آیۀ پیشین نه در قالب نکره بلکه به صورت «الْجَنَّةَ». قرار گرفتن «ال» عهد روشن می‌سازد که این بهشت همان بهشت توصیف شده در آیات پیشین است. مطابق این آیه مؤمنان برای ورود به این بهشت، باید در صحنه‌های جهادی که خداوند برپا می‌کند وارد شوند و در خلال آن صحنه‌ها صبر پیشه کنند. بر اساس تبیین صورت گرفته از آیۀ 133 در این آیه نیز دو مقطع زمانیِ متوالیِ همراهی با امام زمان عج در صحنۀ جهاد که مغفرت ربّ را به دنبال دارد و بعد از آن ورود به «الْجَنَّةَ» توصیف شده است.

اطلاق واژۀ «جنّت» بر آسمان‌ها و زمین بعد از رسیدن به سرانجامی خدایی خود، منحصر به آیۀ صد و سی و سه سورۀ آل‌عمران نیست. خداوند در آیۀ صد و پنج سورۀ انبیاء می‌فرماید؛ «وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُون». این آیه به اتّفاق نظر شیعیان و اهل سنّت از آیات مهدوی است[12، ج10، ص110؛ 33، ج3، ص243؛ 35، ج51، ص48]. بر پایه آن‌چه در روایات آمده کسانی که زمین را به ارث خواهند برد، امام زمان عج و اصحاب ایشان هستند[11، ج3، ص848؛ 22، ج7، ص106؛ 32، ج2، ص77]. امام کاظم علیه السلام زمین را که امام زمان عج و یاران ایشان به ارث خواهند برد، زمین بهشت خوانده اند[10، ص326].

در آیۀ هفتاد و چهار سورۀ زمر نیز سخن از بهشتی است که بر روی زمین محقّق خواهد شد؛ «وَ قَالُواْ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی صَدَقَنَا وَعْدَهُ وَ أَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَيْثُ نَشَاءُ  فَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِين». در این آیه نیز مفهوم به ارث بردن زمین مطرح شده است. نکته جالب توجه آن که در این آیه از این زمین با واژه جنت یاد شده که با روایات ذیل آیۀ صد و پنج سورۀ انبیاء هم‌خوانی دارد. در روایات برای بهشت مطرح در آیۀ هفتاد و چهار سورۀ زمر تعبیر «ارض الجنه»[11، ج4، ص735] یعنی همان تعبیری که برای زمین در آیۀ صد و پنج سورۀ انبیاء آمده ذکر شده است. علامه طباطبایی با توجه به عبارت قرآنی «أُولئِكَ لَهُمْ عُقْبَی الدَّارِ»[رعد:22] این معنا را که بهشت مطرح شده در آیۀ هفتاد و چهار سورۀ زمر فرجام همین زمین دنیا است، تفسیری صحیح از این آیه دانسته است[20، ج17، ص298].

علاوه بر این در آیۀ چهل و شش سورۀ الرحمان، خداوند از دو بهشتی صحبت می‌کند که از آن کسانی است که از مقام پروردگار خویش بترسند؛ «وَ لِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ جَنَّتَان» و بعد از آن با وصف «مدهامّتان» به دو بهشت دیگر که فروتر از دو بهشت مذکور هستند، اشاره می‌کند؛ «وَ مِنْ دُونِهِما جَنَّتان – فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبان – مُدْهامَّتان».[الرحمن64-62] در روایات تفسیری اشاره شده است که دو بهشت «مدهامّتان» در دنیا محقق خواهند شد[11، ج5، ص243؛ 32، ج2، ص346]. بحرانی به نقل از کتاب مختصر بصائر الدرجات حدیثی آورده است که در آن امام صادق ع ضمن شرح بعضی از وقایع بعد از ظهور امام زمان عج می‌فرمایند، در آن زمان دو بهشتِ مدهامّتان در مسجد کوفه و اطراف آن تا جایی که خدا بخواهد برپا خواهد شد؛ «و عند ذلك تظهر الجنتان المدهامتان عند مسجد الكوفة و ما حوله‏ بما شاء الله‏»[11، ج1، ص448].

تعبیر « … و ما حوله بما شاء الله»، حاکی از عظمت آسمان این بهشت است که می‌تواند با توجه به آیۀ صد و سی و سه سورۀ آل‌عمران به پهنای تمام آسمان‌ها باشد. بنا بر مفاد این روایت می‌توان نتیجه گرفت که مراد از دو بهشتی که در رتبه‌ای پایین تر از بهشت های پس از قیامت‌ قرار دارند، فضای بهشت گونۀ بعد از ظهور در دنیا است.

همچنین بنا بر نقل فیض کاشانی، امیرالمؤمنین ع در رد کلام کسانی که منکر پاداش و عقاب خداوندی در دنیا و پیش از قیامت بودند به آیات 105 تا 108 سوره هود استناد می‌کردند[31، ص320]. در بیانی مشابه با آیه ۱۳۳سوره آل ‌عمران خداوند در این آیات از بهشتی سخن می‌گوید که تا زمان سرآمدن آسمان‌ها و زمین بر پا است؛ «وَ أَمَّا الَّذينَ سُعِدُوا فَفِي الْجَنَّةِ خالِدينَ فيها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ اْلأَرْضُ إِلاّ ما شاءَ رَبُّکَ عَطاءً غَيْرَ مَجْذُوذ».[هود:108]

به طور کلی روایاتی را که به توصیف فضای بهشت گونه بعد از ظهور امام زمان عج می‌پردازد، از جمله احادیثی که به ظهور برکات آسمانی و زمینی، آشکار شدن گنجها و معادن  زمین، تکامل عقول مردمان، نابود شدن بدان، برقراری عدالت، تغییر منش حیوانات و طبیعت، یاری فرشتگان، همدلی مردمان و مودت میان آنان اشاره دارند[19، صص486-472]، می‌توان در ارتباط با توصیف این بهشت دانست. بهشتی که زمین آن همان زمینی است که بندگان صالح خداوند به ارث می‌برند و در برابر این زمین، آسمانی دارد که بنابر آیۀ صد و سی و سه سورۀ آل‌عمران به وسعت آسمان‌های هفت‌گانه است.

5. نتیجه‌ گیری

در تعیین مصداق آیاتی از قرآن که به توصیف مقاطع زمانی در پیش رو پرداخته‌اند، در آمیختگی‌هایی در میان آثار تفسیری شیعیان و اهل سنت به‌ چشم می‌خورد. بعضی از آیاتی که به ترسیم فضای قبل و بعد از ظهور امام زمان عج اختصاص دارند، به دلیل وحدت سنخیت مقاطعِ پیش رو و نبود دانش کافی نسبت به هر کدام از این مقاطع، به قیامت نسبت داده شده‌اند.

از جمله آیاتی که ترسیمی از مقاطع پیش رو به دست می‌دهند، آیاتی هستند که تصويري از ويژگي‏هاي بهشت و اوصاف زندگي بهشتيان ارائه مي‏دهند. مفسّران برای «جنّت»‌های مطرح شده در قرآن چهار مصداق را برشمرده‌اند؛ بهشت پس از قیامت، بهشت‌های برزخی، باغ های دنیایی و بهشت آدم ع. اما تأمّل بیشتر در بعضی آیات قرآنی نمایان‌گر این موضوع است که جنت مطرح شده در برخی آیات قرآن با توجه به ویژگی‌هایی که برای آن شمرده شده است، بر هیچ‌یک از این بهشت‌ها قابل انطباق نیست.

گسترۀ جنّت مطرح شده در آیۀ صد و سی و سه سورۀ آل‌عمران که به پهنای آسمان‌ها و زمین است از یک سو و زمان تحقّق این بهشت که قبل از فروپاشی نظام آسمان‌ها و زمین است از سوی دیگر، به همراه سایر قرائن موجود در آیات و روایاتی که به ترسیم اوضاع عالم در آستانه برپایی قیامت و ظهور امام زمان عج پرداخته‌اند، این نتیجه را به دست می‌دهد که این بهشت بعد از نابودی کامل بدان و بدی‌ها در دوران ظهور امام زمان عج محقّق می‌شود. بر این اساس آیۀ صد و سی و سه سورۀ آل‌عمران توصیفی قرآنی از فرجام این دنیا است. بر این اساس علاوه بر مصادیق چهارگانه ذکر شده برای بهشت در قرآن، وضعیت پساظهوریِ آسمان‌ها و زمین را باید پنجمین مصداق برای «جنت»‌های قرآنی دانست که آیات و روایات دیگری مؤید این مفهوم هستند.

منابع

[1]. قرآن

[2]. آلوسی، سيد محمود(1415). روح المعانی فی تفسير القرآن العظيم. بيروت، دارالكتب العلميه.

[3]. ابن بابويه، محمد بن علی (1403). معاني الأخبار. قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم.

[4]. ———-(1362). الخصال. قم، جامعه مدرسين.

[5]. ابن شهر آشوب، محمد بن علی(1379). مناقب آل أبي طالب عليهم السلام. قم، علامه.

[6]. ابن طاووس، علی بن موسی(1416). التشريف بالمنن في التعريف بالفتن. قم، مؤسسة صاحب الأمر.

[7]. ابن هائم، شهاب الدين احمد ( 1423). التبيان فی تفسير غريب القرآن. بیروت، دار الغرب الإسلامي.

[8]. ابوالفتوح رازی، حسين بن علی (1408). روض الجنان و روح الجنان فی تفسيرالقرآن. مشهد، بنياد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی.

[9]. ابوحيان اندلسی، محمد بن يوسف(1420). البحر المحيط فی التفسير. بیروت، دار الفکر.

[10]. استرآبادی، علی(1409). تأويل الآيات الظاهرة في فضائل العترة الطاهرة. قم، مؤسسة النشر الإسلامي.

[11]. بحرانی، سيد هاشم بن سليمان(1374). البرهان في تفسير القرآن. قم، مؤسسه بعثه.

[12]. تاجری نسب، غلامحسین(1387). فرجام شناسی حیات انسان. تهران، مرکز فرهنگی انتشاراتی منیر.

[13]. حر عاملی، محمد بن حسن(1425). إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات. بیروت، اعلمی.

[14]. حکیمی، محمدرضا (1379). خورشید مغرب. تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی.

[15]. حلی، حسن بن سليمان (1421). مختصر البصائر. قم، مؤسسة النشر الإسلامي.

[16]. زمخشری، محمود بن عمر ( 1407). الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل. بيروت، دار الكتاب العربي.

[17]. سيوطی، جلال الدين (1404). الدر المنثور فی تفسير المأثور. قم، كتابخانه آية الله مرعشی نجفی.

[18]. شيبانی، محمد بن حسن (1413). نهج البيان عن كشف معانی القرآن. تهران، بنياد دايرة المعارف اسلامی.

[19]. صافی گلپایگانی، لطف الله(؟). منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر. تهران، منشورات مکتبه الصدر.

[20]. طباطبايی، سيد محمدحسين (1417). الميزان فی تفسير القرآن. قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه‏ی مدرسين حوزه علميه قم.

[21]. طبرسی، فضل بن حسن (1390). إعلام الوری بأعلام الهدی. تهران، اسلاميه.

[22]. ———- (1372). مجمع البيان فی تفسير القرآن. تهران، ناصر خسرو.

[23]. طبری، ابوجعفر محمد بن جرير (1412). جامع البيان فی تفسير القرآن. بیروت، دار المعرفه.

[24]. طوسی، محمد بن حسن (1411). كتاب الغيبة للحجة. قم، دار المعارف الإسلامية.

[25]. ———- (؟). التبيان فی تفسير القرآن. بیروت، دار احياء التراث العربی.

[26]. عاملی، علی بن حسين (1413). الوجيز فی تفسير القرآن العزيز. قم، دار القرآن الکریم.

[27]. عروسی حويزی، عبد علی بن جمعة (1415).  تفسير نور الثقلين. قم، اسماعيليان.

[28]. عياشی، محمد بن مسعود (1380). كتاب التفسير. تهران، چاپخانه علميه.

[29]. فخر رازی، محمد بن عمر (1420). مفاتيح الغيب. بیروت، دار احياء التراث العربی.

[30]. فيض كاشانی، ملا محسن (1415). تفسير الصافی. تهران، الصدر.

[31]. ———- (1371). نوادر الأخبار فيما يتعلق بأصول الدين. تهران، مؤسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگی.

[32]. قمی، علی بن ابراهيم (1404). تفسير قمی. قم، دار الکتاب.

[33]. قندوزی حنفی، سلیمان بن ابراهیم (1385). ینابیع المودّة. کاظمیه، دارالکتب العراقیه.

[34]. كلينی، محمد بن يعقوب (1407). الكافي. تهران، دار الكتب الإسلامية.

[35]. مجلسی، محمدباقر (1403). بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار. بیروت، دار إحياء التراث العربي.

[36]. محلی، جلال الدين، سيوطی، جلال الدين (1416). تفسير الجلالين. بیروت، مؤسسه النور للمطبوعات.

[37]. مسعودی، علی بن حسين (1426). إثبات الوصية للإمام عليّ بن أبي طالب. قم، انصاريان.

[38]. نعمانی، محمد بن ابراهيم (1397).  الغيبة( للنعماني). تهران، نشر صدوق.

 

 

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

شعر/ بیا که رایتِ منصورِ پادشاه رسید

نویدِ فتح و بشارت به مِهر و ماه رسید

گریه‌ امام صادق(علیه السلام) بر شیعیان آخرالزمان

حجت الاسلام عالی

2 دیدگاه

  1. سلام علیکم تشکر از مطلب قرآنی که مطرح فرمودید،
    بهشت بعداز ظهورامام مهدی عج چقدر زیبا ودلنشین است .و همراهی مولا امیرالمومنین واوصیا ایشان علیهم السلام چقدر شگفت انگیز و عالی است.الله اکبر ولله الحمد.
    أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- اللَّهُمَّ فَمَنْ حَفِظَ فِیهِمْ وَصِیَّتِی فَاحْشُرْهُ فِی زُمْرَتِی وَ اجْعَلْ لَهُ مِنْ مُرَافَقَتِی نَصِیباً یُدْرِکُ بِهِ فَوْزَ الْآخِرَهًِْ ،اللَّهُمَّ وَ مَنْ أَسَاءَ خِلَافَتِی فِی أَهْلِ بَیْتِی فَاحْرِمْهُ الْجَنَّهًَْ الَّتِی عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْض

    مولا امیرالمومنین علی علیه السلام دعا فرمودند: خداوندا! پس هرکس وصیّت مرا درباره‌ی اهل‌بیتم (علیهم السلام) حفاظت نمود او را در گروه من محشور کن و برای او از دوستی با من بهره‌ای قرار بده که با آن فوز و رستگاری آخرت را دریابد. خداوندا! و هرکس جانشینی وخلافت مرا در اهل‌بیتم (علیهم السلام) تباه سازد پس حرام کن برای او ؛آن بهشتی که وسعتش آسمان‌ها و زمین است ومحروم شان بگردان.

    تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۷۶۲ بحارالأنوار، ج۲۸، ص۲۱۰

  2. سلام علیکم
    تحقیقی جامع با محصولی عالی و اثر گذار
    اجرتون با مادر مهربان سلام الله علیها

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.