رسول الله صل الله علیه واله وسلم میفرمایند «اَفضَلُ العِبادَةِ قَراءَةُ القُرآنِ»
برترین عبادت، خواندن قرآن است.
(مجمع البیان ۱/۱۵)
تلاوت ترتیل صفحه ۳۱۲ قرآن آیات ۹۶ تا ۹۸ سوره مریم سلام الله علیها و آیات ۱ تا ۱۲ سوره طه با صدای شهریار پرهیزکار
.
.
الصّادق (علیه السلام)- عَنْ سُفْیَانَبْنِالسَّعِیدِ الثَّوْرِیِّ قَالَ: قُلْتُ لِلصَّادِقِ (علیه السلام) یَا ابْنَ رَسُولَ اللَّهِ (علیه السلام) مَا مَعْنَی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل طه فقَالَ (علیه السلام) وَ أَمَّا طه فَاسْمٌ مِنْ أَسْمَاءِ النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) وَ مَعْنَاهُ یَا طَالِبَ الْحَقِّ الْهَادِیَ إِلَیْهِ.
سفیانبنسعید ثوری گوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدم: «ای فرزند رسول خدا ! معنای آیه: طه چیست»؟ ایشان فرمود: «طه اسمی از اسامی پیامبر صل الله علیه واله وسلم است، و معنایش این است که ای طلبکنندهی حق و هدایتگر بهسوی آن».
الصّادقین (علیها السلام)- کَانَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) إِذَا صَلَّی قَامَ عَلَی أَصَابِعِ رِجْلَیْهِ حَتَّی تَوَرَّمَتْ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَی طه وَ هِیَ بِلُغَهًِْ طَیٍّ یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله) ما أَنْزَلْنا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لِتَشْقی.
امام باقر و امام صادق علیهماالسلام رسول خدا صل الله علیه واله وسلم هرگاه نماز میگزارد، بر لبهی انگشتان پاهایش میایستاد تا اینکه انگشتانش ورم کرد. سپس خداوند تبارکوتعالی این آیه را نازل کرد: «طه با لهجهی قبیلهی طیء میشود ای محمّد صل الله علیه واله وسلم! ما قرآن را بر تو نازل نکردیم که خود را سخت به زحمت بیفکنی!. (طه/۳ ).
.
الباقر (علیه السلام)- فَلَمَّا انْتَهَی المُوسی (علیه السلام) إِلَی النَّارِ فَإِذَا شَجَرَهًٌْ تَضْطَرِمُ مِنْ أَسْفَلِهَا إِلَی أَعْلَاهَا فَلَمَّا دَنَا مِنْهَا تَأَخَّرَتْ عَنْهُ فَرَجَعَ وَ أَوْجَسَ فِی نَفْسِهِ خِیفَهًًْ ثُمَّ دَنَتْ مِنْهُ الشَّجَرَهًُْ {فَ} نُودِیَ مِنْ شاطِئِ الْوادِ الْأَیْمَنِ فِی الْبُقْعَةِ الْمُبارَکَةِ مِنَ الشَّجَرَةِ أَنْ یا مُوسی إِنِّی أَنَا اللهُ رَبُّ الْعالَمِینَ وَ أَنْ أَلْقِ عَصاکَ فَلَمَّا رَآها تَهْتَزُّ کَأَنَّها جَانٌّ وَلَّی مُدْبِراً وَ لَمْ یُعَقِّبْ فَإِذَا حَیَّهًٌْ مِثْلُ الْجَذَعِ لِأَنْیَابِهَا صَرِیرٌ یَخْرُجُ مِنْهَا مِثْلُ لَهَبِ النَّارِ فَوَلَّی مُدْبِراً فَقَالَ لَهُ رَبُّهُ عَزَّوَجَلَّ ارْجِعْ فَرَجَعَ وَ هُوَ یَرْتَعِدُ وَ رُکْبَتَاهُ تَصْطَکَّانِ فَقَالَ إِلَهِی هَذَا الْکَلَامُ الَّذِی أَسْمَعُ کَلَامُکَ قَالَ نَعَمْ فَلَا تَخَفْ فَوَقَعَ عَلَیْهِ الْأَمَانُ فَوَضَعَ رِجْلَهُ عَلَی ذَنَبِهَا ثُمَّ تَنَاوَلَ لِحْیَتَهَا فَإِذَا یَدُهُ فِی شُعْبَهًِْ الْعَصَا قَدْ عَادَتْ عَصًا.
امام باقر علیه السلام فرمود چون موسی علیه السلام به آتش رسید دید درختی از بن تا شاخه روشن و فروزان است چون به آن نزدیک شد آتش از او واپس رفت، برگشت و در خود احساس ترسی کرد سپس آن درخت به وی نزدیک شد؛ از کرانه راست درّه، در آن سرزمین پر برکت، از میان یک درخت ندا داده شد که: «ای موسی! منم خداوند، پروردگار جهانیان! عصایت را بیفکن!» هنگامی که عصا را افکند و دید همچون ماری با سرعت حرکت میکند، ترسید و به عقب برگشت. (قصص/۳۱-۳۰) ناگاهان تبدیل به ماری شد مانند تنهی خرما که دندانهایش آواز قلم نویسندگی میکرد و از دهانش شرارهی آتش میجهید؛ موسی علیه السلام پشت کرده دور میشد پروردگار عزّوجلّ فرمود: «برگرد». برگشت و به خود میلرزید و زانوهایش به هم میخورد؛ عرض کرد: «ای معبود من! این سخنی که میشنوم سخن توست»؟ فرمود: «آری، نترس». آسوده شد و پای خود را بر دم آن مار نهاد و زیر گلویش را گرفت به ناگاه دستش بر قبضهی عصا بود و بهصورت عصا برگشت.
.سوره طور ۲۸ – إِنَّا کُنَّا مِنْ قَبْلُ نَدْعُوهُ إِنَّهُ هُوَ الْبَرُّ الرَّحيمُ