بسم الله الرحمن الرحیم
حاج قاسم آسمانی ما
خداوند با شهادت حاج قاسم چه شوری در زمین بر پا نمود!
دلها را از جا کَند به عشق آسمانی او!
قلبها را دگرگون کرد.
چه صحنهای برپا نمود خدای رحیم! نه تنها در ایران، بلکه در بسیاری از نقاط جهان!
چقدر عجیب بود لحظات تشییع پیکر پاک حاج قاسم! هر قشری، هر طیفی…… مذهبی و غیر مذهبی، ایرانی، عراقی حتی اروپایی، هندی و …… همه را خداوند به صحنه کشاند.
انگار دستی افراد را یک گام بالا آورد! به بهانه شهادت حاج قاسم!
هرچه بود از جانب خدا بود و هرچه هست از جانب اوست.
إِنّا هَدَيْناهُ السَّبيلَ إِمّا شاکِرًا وَ إِمّا کَفُورًا [1]، متوجه محضر پردازنده صحنهها شویم، به هر صحنهای، خدایی بنگریم، ایمان بیاوریم اوست که صحنه میسازد تا ما را بیازماید، برای هدایت ما، زیرا که مشتاق ماست.
يا أَيُّهَا الْعَزيزُ مَسَّنا وَ أَهْلَنَا الضُّرُّ وَ جِئْنا بِبِضاعَةٍ مُزْجاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْکَيْلَ وَ تَصَدَّقْ عَلَيْنا إِنَّ اللّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقينَ[2]، پروردگارا! بضاعت ما اندک است ولی سعی داریم در قبال راه هدایتت شاکرانه رفتار کنیم، این اندک را از ما بپذیر و رهنمونمان باش!
حاج قاسم سلیمانی …………
از شجاعتش گفتند، از درایتش، از جذبهای که چشمانش داشت و دشمن را میهراساند و از عطوفتی که همان چشمان داشت و خودیها را عاشقش میکرد. چشمانش هم أَشِدّاءُ عَلَي الْکُفّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ شده بود[3].
حاج قاسم اهل صفات بود، این را از سیمایش، از حالاتش، حتی از فیلم نمازش که قلب را از جا می کَنَد ومتمایل به خداوند میکند، میتوان فهمید، ولی کدامین صفت، ایشان را نزد خداوند تا این درجه بالا برد و شاخص نمود؟
مربی ایشان، که بود که اینگونه تا اوج آسمانها پر گشود؟
شاخص صفات ایشان کدام است که اگر بدان اشاره کنیم هزاران صفت دیگر زیرمجموعهاش میباشد؟
چون صد آید نود هم پیش ماست! آن صد کدامین تقیّد ایشان است؟
شجاعت و شهامت و درایت ممکن است در سربازان دشمن نیز دیده شود! پس این صفات، همان توصیف دنیایی ایشان است! کدامین صفت ایشان را آهل آسمانها نمود؟
حاج قاسم، اول از همه انسان بود، نه شخصی در پوسته انسانی! این را آنانکه همنشین اش بودند اقرار مینمایند.
انسان بودن من و ما به ظاهر انسانی مان نیست، از منظر خداوند که نگاه میکنی چه بسا انسانهایی که چون چهارپایان زندگی میکنند و افرادی که از چهارپا پستترند[4]، هرچند خود را انسان میپندارند!
این، ماحصل تفاوت دو منظر است؛ منظر خدایی و منظر نفسانی!
صحبت از انسان شد، به این بهانه به سوره انسان ورود کنیم تا با منظر خداوند در قرآن آشنا شویم.
خداوند در سوره انسان، پلکان انسانیت را توصیف نموده است، از زمانیکه هنوز چیزی قابل ذکر نبوده[5]
تا مقام وجه اللهی که مخصوص اهل بیت علیهم السلام است[6]!
خداوند انسان را از نطفهای ناچیز خلق کرده و مقدمات رشد را برایش فراهم نموده است!
از نعمت وجود پدرو مادر که این موجود ضعیف را از دل و جان دوست داشته و عاشقانه مراقبتش کنند، تا مرحله ناتوانی جسمی و عقلی را در محیطی پر از رحمت پشت سر گذارد و به اصطلاح عقل رس شود، تا نعمت برتر و والاتر بهرهمندی از هدایت و ولایت اولیاءالله وعلیالخصوص اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام!
آن زمان که انسان به مرحله تشخیص رسید، خداوند حق انتخاب به او میدهد، میتواند سبیل هدایت را برگزیند و در برابرخداوند سر تسلیم فرود آورد یا جانب کفر پیش گیرد: ( إِنّا هَدَيْناهُ السَّبيلَ إِمّا شاکِرًا وَ إِمّا کَفُورًا).
این سطح صفر، همان سطحی است که اغلب ما در آن گرفتار هستیم، در بعضی امور دینی که خوشایندمان باشد مطیع بوده و با تقیداتمان به سمت سبیل هدایت گام برمیداریم و در قبال اموری که بر دلمان ننشیند یا به عبارت صحیحتر نفسمان را خوش نیاید راه بیاعتنایی و سرپوشگذاری پیش میگیریم که همان کفر است، لذا پیوسته در حال صعود و سقوط هستیم و در نگاه کلیتر در حال درجا زدن!
اما افرادی هستند که به سبیل الهی اعتنا کرده و به ریسمان الهی چنگ میزنند[7]، از اسارت دنیا رهانیده شده و در ارتفاعات آسمانها بالا برده میشوند که خداوند در سوره انسان ایشان را ابرار نام نهاده است[8]. جسم برزخیشان در آسمانها سیر میکند[9]، درحالیکه جسم مادیشان روی زمین راه میرود.
آیا میتوان نتیجه گرفت ابرار ترجمه قرآنی انسان آسمانی است؟[10]
چگونه میشود اهل آسمانها شد؟
یکی از راههای آسمانی شدن شهادت در راه خداست! کسانی که در راه خدا مقاتله نموده و به جایگاه رفیع شهادت رسانده میشوند، از ابرار میباشند زیرا که خداوند وعده داده است کسی که شهید میشود زنده است و نزد پروردگارش روزی میخورد و زندگان در برزخ، همانا رها شدگان از آسمان اول هستند[11]!
بر اساس مباحثی که مطرح نمودیم[12] راه دیگر ورود به آسمانها ایمان به ولایت اهل بیت ع و دست در دست ایشان نهادن به عنوان ولیّ است زیرا که ایشان به اذن الله بلد راه آسمانها هستند[13]!
پس حاج قاسم سلیمانی، که شربت گوارای شهادت از جام ربّ نوشید، از ابرار است.
کمی عقب تربرویم، ایشان همان زمان که با جسم مادیشان بین ما رفت و آمد میکردند، جسم برزخیشان به ارتفاعات آسمانها راه یافته و آسمانی شده بود. همان شهید زنده!
حاج قاسم نفس را پشت سر گذاشته بود، این مطلب را از زندگی ساده و مرامش میتوان فهمید.
کدامین سرشاخه صفات، حاج قاسم را آسمانی نمود؟
در بین صفات متعدد و والای حاج قاسم، ولایت پذیری ایشان درخشان است. اویی که اعتصام به الله داشت از طریق اعتصام بحبل الله، تولّای به سوی اهل بیت علیهم السلام داشت و از بین اهل بیت علیهم السلام مأنوس با مادر مهربان امت(س) بود، در کلامشان و در سخنرانیهایشان این موضوع پررنگ است.
حبل الله ایشان را بالا کشید، آن قدر بالا که هرکس به چهره نازنین و چشمان عمیقش مینگریست، دلش گواهی میداد که مدتهاست از دنیا رهانیده شده است.
حاج قاسم اسیر دنیا نبود! در حالیکه روی زمین راه میرفت، روی خاکریز با آن شجاعت و اطمینان قلب قدم میزد، در حالیکه برای زمینگیر کردن دشمنان اهل بیت علیهم السلام از تدبیر و تدبرخدادادیش استفاده مینمود و نقشه میکشید و از نصرت الهی در پیش برد نقشه عملیاتش بهرهمند میگشت، در حالیکه میان جمع عاشقانش در سوریه و عراق و … به عشق دفاع از حریم ولایت، میجنگید روی زمین نبود!
به جنگ مشغول بود ولی در محضر محبوبش، حضرت زهراسلام الله علیها! وجوهش به سوی نور مادر سلام الله علیها بود، چون موسی علیه السلام که قبل از ورود به جنگ با فرعونیان توصیه به حفظ محضر میشود[14]. (ولا تَنِيا في ذِکْري)
حاج قاسم مدت ها بود اهل آسمان شده بود، صفات لطیفش گویای جایگاهش در ارتفاعات آسمان هاست.
حاج قاسم نهضتی است که ثمره داد، پس چه خوب است در نهضت انقلابی مان به ایشان و فرهنگ ایشان بنگریم.
از چه پیروی کنیم؟ چه کار کنیم؟ چه میتوان در رفتارهای ایشان یافت که برای ما قابل فهم ودرک والگو برداری باشد؟
ما از ادراکات و احساسات و ظرافتهای صفاتی و اخلاقی ایشان چقدر میدانیم؟ از خلوتش با خدا وحال نمازش و از رابطهاش با مربی الهیش چه میدانیم که الگو برداری کنیم؟ آن هم به عنوان یک نهضت؟ یک حرکت جمعی و گروهی؟[15]
به دنبال کدامین رفتار ایشان راه بیفتیم تا خداوند، مارا دنباله رویِ ایشان به حساب آورد؟
آنچه در رفتارهای حاج قاسم بسیار پررنگ و قابل الگو برداری میباشد اعتقاد و احساس و رفتار ایشان نسبت به ولیّ فقیه جامعه است. حاج قاسم خیمه ولایت را خیمه رسول الله (صل الله علیه واله وسلم) میدانست[16].
ایشان سرباز ولایت بود، سرباز امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) و در همان راستا سرباز ولیّ فقیه، سید علی خامنهای مدَّ ظلّه!
ارادت و اطاعت و منظر حاج قاسم نسبت به ایشان برای همه روشن است و در آن جای بحث نیست! آنجا که سه بار قسم جلاله یاد میکنند و یاد آور میشوند اگر این خیمه از دست رفت، کربلا و سامرا و نجف و… هم باقی نمیماند[17].
این احساسات واعتقادات از یک فرد خدایی، از فردی آسمان چشیده، از فردی رهانیده شده از حجب کف دنیا، از فردی متبع اهل بیت علیهم السلام از کجا میتواند نشأت گرفته باشد؟ کمی فکر کنیم!
اگر من و ما میان گرد و غبار سیاستزدگی و عقل و منطق زمینی خود، توان فهم ودرک حقیقت و توان تشخیص حق از باطل را نداریم، اگر در نفسانیات و منمیّات و تحلیلهای خود و اطرافیانمان گیر کرده و گیج و گنگ شدهایم! اگر به اخبار ماهواره و آلودگی و رجس نهفته در آن گرفتاریم. اگر هنوز نمیدانیم با خودمان چند چند هستیم و کجای کاریم!
ایشان این مراحل را پشت سر گذاشته و راه را از بیراهه تشخیص داده و بالابرده شده است، پس آنچه بدان عمل نموده حق و مورد رضای خداوند متعال و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام است، که اگر غیر از این بود، خداوند رزق شهادت را نصیبشان نمینمود! آن هم چنین شهادتی!
این همه شکوه و عظمت از جانب خداست، خداست که شهادت حاج قاسم را امضا کرد، همان باغبان که میوهی رسیدهاش را از درخت چید و برد.
او پر گشود به سوی اصلش.[18] همان آرزویی که سالها برای رسیدن به آن سوخت و اشک ریخت!
ایام الله! رهبر انقلاب روز شهادت ایشان را ایام الله نامیدند و چه تعبیر زیبایی!
روزی که خداوند مهر تائیدش را به اعمال شصت و چند ساله حاج قاسم زد و تحولی را بواسطه روح بلند بالای او نه تنها در ایران، بلکه در بسیاری از نقاط جهان رقم زد.
کلام را کوتاه نمائیم.
بیائیم پشت سر حاج قاسم حرکت کنیم و بر سبیل هدایتی پا نهیم که ایشان پای گذارد و بالا برده شد، توسط مربی مهربان عالم(سلام الله علیها) ! تا مربِّی، دست مارا هم بگیرد و حرکتمان دهد به سوی ارتفاعات آسمان ها! به سوی ادامه مسیر انقلاب، به سوی ظهور.
نه تنها ما را بلکه جامعهمان را! از تفرقه دست برداریم و با هم حرکت کنیم، همان راهی را برویم که حاج قاسم رفت! حبّ او دلهای کثیری را به هم گره زد! روز شهادتش جناحها و گروهها ، راست و چپ را کنار گذاشتند و برایش اشک ریختند و از درون سوختند.
بر سبیل او، به سوی صراط المستقیم برویم.
حاج قاسم پشت رهبر حرکت نمود و بارها توصیه نمود ایشان حکیمی است که باید قدرش را بدانیم!
خداوند، رهبری مویّد را میان ما جامعه ما گمارده است، رهبری که دست بالا میبرد و در میان آتش فتنه متوسل به امام زمان عج میشود و جواب میگیرد به اذن الله!
نشانههای تائید پروردگار، درمورد رهبر گرانقدر انقلاب فراوان است، جنگ 33روزه و…… چرا به جای توجه به آیات و نشانههای خداوند [19]به حرفهای کذب یهود و…. بها میدهیم در حالیکه به شدت نهی شدهایم[20]؟
چرا نعمت امنیتی که خداوند در محاصره دشمن به خاطر وجود مبارک ایشان عطایمان نموده، برایمان جلب توجه نمیکند؟
چرا خداوند نهی میکند مسلمین را، که دل به سخنان اهل کتاب دهند؟
زیرا طبق فرموده خداوند، ایشان نشانهها و آیات روشن الهی را تکفیر میکنند و چنان حقیر میشمارند که دیگر به چشم نیاید![21] ایشان صد کننده سبیل الهی میباشند[22].
چشمهای سیاستزده خود را بشوئیم تا بهتر ببینیم.
ایشان، پشت سر ولایت، معتصم به حبل الله بود واینگونه، اعتصام به خداوند داشت، لذا خداوند به راه راست هدایتش نمود[23]، راهی مملوّ از نعمات الهی، نصرت و فتح[24].
و در آخر ………………….
حاج قاسم مهربان ما:
عطرتان آشناست! بوی مادر مهربان(س) را میدهید! هم او که نصرتتان میکرد در تمام لحظات سخت و دلهره آور تا در چهره مردانهتان اثری از اضطراب دیده نشود، قلبتان مطمئن بود!
آیا راز آن چهره همواره آرام همین است؟
ای که روح بلند و باشکوهتان نشان از رحیمیت او دارد، زیرا که جامعهای را متحول کرد و قلب ها را به سمت بالا کشاند، چون اربعین که قلب ها را سوی حسینش (ع) میکشاند و مقلب القلوب است.کمترین تشکر ما نسبت به شما این است که ادامهدهنده راهتان باشیم و پشت ولایت فقیه را خالی نکنیم.
ای حاج قاسم آسمانی ما! از شما متشکریم!
به خاطر تمام لحظاتی که میتوانستید چون بقیه جوانی کنید و نکردید! میتوانستید در کنار خانواده مهربانتان، آرام بگیرید و نگرفتید! میتوانستید به دنبال سهمتان از دنیا باشید و نبودید! میتوانستید به خوشی دنیا دل خوش کنید و بی خطر زندگی کنید و نکردید!
به خاطر امنیتمان، که ارمغان عزم و اراده شماست به سوی ولایت.
و به خاطرآخرین پیغام!
دستی که خدا از هجمه آتش در امانش نگه داشت، تا آخرین پیغامتان را به ما برساند!
خاتمی زیبنده بر دستتان بود! همان که آرزویش را بر دل داشته و 6 سال صبر نمودید! دلتان میخواست رهبر، خود آن را به شما هدیه دهد!
با همان لطافت همیشگی که خداوند در وجود گرمتان نهاده بود اشاره نمودید، این انگشتر کسی است که خداوند او را چراغ راه آینده امت اسلامی قرار داده است، در گامهای به سوی ظهور!
رهبری مویّد …………….
إِنّا هَدَيْناهُ السَّبيلَ إِمّا شاکِرًا وَ إِمّا کَفُورًا
طهورا
۱۱/ ۱۰/ ۱۴۰۰
…………………………….
[1] سوره انسان-3
[2] سوره یوسف-78
[3] فتح29 – مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهِ وَ الَّذينَ مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلَي الْکُفّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ
[4] أعراف179 – وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ کَثيرًا مِنَ الْجِنِّ وَ اْلإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا يَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْيُنٌ لا يُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا يَسْمَعُونَ بِها أُولئِکَ کَاْلأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ
[5] إنسان1 – هَلْ أَتي عَلَي اْلإِنْسانِ حينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَکُنْ شَيْئًا مَذْکُورًا
[6] إنسان9 – إِنَّما نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللّهِ لا نُريدُ مِنْکُمْ جَزاءً وَ لا شُکُورًا
[7] آل عمران 103- وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّهِ جَميعًا وَ لا تَفَرَّقُوا وَ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللّهِ عَلَيْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوانًا وَ کُنْتُمْ عَلي شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النّارِ فَأَنْقَذَکُمْ مِنْها کَذلِکَ يُبَيِّنُ اللّهُ لَکُمْ آياتِهِ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ
[8] [إنسان5 ] – إِنَّ اْلأَبْرارَ يَشْرَبُونَ مِنْ کَأْسٍ کانَ مِزاجُها کافُورًا
[9] با مطالعه سوره انسان متوجه می شویم صحنه هایی که خداوند برای ابرار توصیف نموده جنبه ای فراتر از دنیاست.
[10] البته در سوره انسان به وجوه مرتفع تری از انسان هم اشاره شده چون عبادالله و وجه الله که جایگاه خوبانی است بسیار مرتفع تر و از منزلت ما خارج است
[11] آل عمران169 – وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلُوا في سَبيلِ اللّهِ أَمْواتًا بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ
[12] در نوشته های قبل: برپا مادرس آمد و از علق تا اقتراب
[13] انفال 24- يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اسْتَجيبُوا لِلّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاکُمْ لِما يُحْييکُمْ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ وَ أَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ
آل عمران101 – وَ کَيْفَ تَکْفُرُونَ وَ أَنْتُمْ تُتْلي عَلَيْکُمْ آياتُ اللّهِ وَ فيکُمْ رَسُولُهُ وَ مَنْ يَعْتَصِمْ بِاللّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلي صِراطٍ مُسْتَقيمٍ
آل عمران 103- وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّهِ جَميعًا وَ لا تَفَرَّقُوا، حبل الله، اهل بیت ع می باشند. اعتصام به خداوند از طریق اعتصام به حبل الله.
[14] [طه42 ] ص314 – اذْهَبْ أَنْتَ وَ أَخُوکَ بِآياتي وَ لا تَنِيا في ذِکْري
[15] [فاتحة6 ] – اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيمَ، خداوند حرکت جمعی را دوست میدارد و این مطلب در سوره حمد که بارها در نماز می خوانیم نیز پر رنگ است.
[16] وصیت نامه سردار
[17] وصیت نامه سردار
[18] فَرَجَعْناکَ إِلي أُمِّکَ
[19] [آل عمران101 ] – وَ کَيْفَ تَکْفُرُونَ وَ أَنْتُمْ تُتْلي عَلَيْکُمْ آياتُ اللّهِ وَ فيکُمْ رَسُولُهُ وَ مَنْ يَعْتَصِمْ بِاللّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلي صِراطٍ مُسْتَقيمٍ
[20] [آل عمران100 ] – يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنْ تُطيعُوا فَريقًا مِنَ الَّذينَ أُوتُوا الْکِتابَ يَرُدُّوکُمْ بَعْدَ إيمانِکُمْ کافِرينَ
[21] [آل عمران98 ] – قُلْ يا أَهْلَ الْکِتابِ لِمَ تَکْفُرُونَ بِآياتِ اللّهِ وَ اللّهُ شَهيدٌ عَلي ما تَعْمَلُونَ
[22] [آل عمران99 ] – قُلْ يا أَهْلَ الْکِتابِ لِمَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبيلِ اللّهِ
[23] [آل عمران101 ] – وَ کَيْفَ تَکْفُرُونَ وَ أَنْتُمْ تُتْلي عَلَيْکُمْ آياتُ اللّهِ وَ فيکُمْ رَسُولُهُ وَ مَنْ يَعْتَصِمْ بِاللّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلي صِراطٍ مُسْتَقيمٍ
[24] [فاتحة7 ] – صِراطَ الَّذينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ
ماشاءالله
خداوند توفیقاتتان را انشاءالله زیاد کند.بهره بردیم متن بسیار زیبایی بود. سیر بسیار جالبی هم داشت اینکه در قالب یک متن زیبا هم حستان را بیان کردید و هم نگاه معارفی و قرآنی داشتید .
ماشاءالله
خداوند توفیقاتتان را زیاد کند متن بسیار جالب و زیبایی بود.بهره بردیم. اینکه در قالب یک متن زیبا توانستید هم حستان را بیان کنید و هم نگاه قرآنی معارفی داشته باشید خیلی جالب بود .
حاج قاسم مهربان ما آسمانی ما ملکوتی ما …
از شما متشکریم