سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / کلیپ‌های دیگران / غزل میکده _ باصدای مرحوم استاد شهریار

غزل میکده _ باصدای مرحوم استاد شهریار

کیفیت 144 کیفیت 240 کیفیت 360 کیفیت 480

راهنمای دانلود

 

مست آمدم ای پیر که مستانه بمیرم

مستانه دراین گوشه ی میخانه بمیرم

درویشم وبگذار قلندر منشانه

کاکل به سر افشان به سر شانه بمیرم

میخانه به دور سر من چرخد واینم

پیمان که به چرخیدن پیمانه بمیرم

من بلبل عشاق به دامی نشوم رام

دردام توهم بی طمع دانه بمیرم

شمعی وطواف حرمی بود که می خواست

پروانه بزایم من وپروانه بمیرم

من دری یتیمم. صدفم سینه ی دریاست

بگذار یتیمانه ودردانه بمیرم

بیگانه شمردند مرادر وطن خویش

تابی وطن واز همه بیگانه بمیرم

کو نی زن میخانه بگو جان به لب آور

تا با تبو لب بر لب جانانه بمیرم

آن سلسه ی زلف که زنار دلم بود

درگردنم آویز که دیوانه بمیرم

این دیر مغان ته چک ایران قدیم است

این جاست که من بی چک وچانه بمیرم

در زندگی افسانه شدم در همه آفاق

بگذار که در مرگ هم افسانه بمیرم

در گوشه ی کاشانه بسی سوختم اما

آن شمع نبودم که به کاشانه بمیرم

سرباز جهادم من واز جبهه ی احرار

انصاف کجا رفته که در خانه بمیرم

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

ناگفته‌هایی رازگونه از شهریار/ صله‌ای که ندیده به جبهه‌ها بخشید

شعر دوست در توصیف عزت‌نفس و بزرگ‌منشی استاد خاطره دیگری هم نقل می‌کند: « در دوره‌ای که رهبر معظم انقلاب، رئیس‌جمهور بودند، یک روز، آقای میرمحمدی که رئیس دفتر ایشان بودند، آمدند و از طرف حضرت آقا، یک چک به عنوان صله به شهریار دادند. اما استاد بدون اینکه لای چک را باز کند و مبلغ را ببیند، پشت چک نوشت: «از طرف محمدحسین شهریار به جبهه‌های نبرد حق علیه باطل.» بعدها فهمیدیم که مبلغ چک سه میلیون تومان بوده که در آن زمان، رقم قابل‌توجهی بود!

شعر زیبای استاد شهریار

ويدئو/ استاد شهریار

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.