سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / متون / شب های پیشاور(29)/ تقاضای پیغمبر از علی برای وزارت خود

شب های پیشاور(29)/ تقاضای پیغمبر از علی برای وزارت خود

مقدمه

در این مجموعه سعی شده است که مناظره ی سید محمد اشرفی شیرازی معروف به سلطان الواعظین که از علمای شیعه ی قرن چهاردهم بوده است با دو نفر از عالمان حنفی مذهب افغانستان بیان شود.

در مناظره از سلطان الواعظین با عنوان (داعی) و از عالم اهل تسنن با عنوان (حافظ) یاد شده است. طرف صحبت در این ده شب رسما حافظ محمد رشید بوده و گاهی هم دیگران با اجازه  وارد صحبت شده اند.

هر کدام از این مطالب مربوط به یک پرسش و پاسخ از حافظ و داعی است.

 

 

 

 

 

 

شب های پیشاور(29)/ تقاضای پیغمبر از علی برای وزارت خود

 

داعی: ابن مغازلی فقیه شافعی در «مناقب» [۱] و جلال الدین سیوطی در تفسیر «درّالمنثور» [۲] و امام اصحاب حدیث، احمد ثعلبی در تفسیر «کشف البیان» [۳] و سبط ابن جوزی در«تذکرهْ خواصّ الامّه» [4] ضمن نزول آیه ولایت و نیز در صفحه ۱۴ نقل می‌نمایند از ابی ذرّ غفّاری و اسماء بنت عمیس (زوجه ابی بکر) که گفتند: روزی نماز ظهر را در مسجد به جای آوردیم و رسول اکرم صلی الله علیه وآله حاضر بوده، سائلی برخاست سؤال نمود. احدی به او چیزی نداد. علی علیه السّلام که در رکوع نماز بود، با دست اشاره به انگشت خود نمود، سائل انگشتر را از انگشت او بیرون آورد. پیغمبرصلی الله علیه وآله دید آن قضیه را، پس سر مبارک به سمت آسمان بلند نمود و عرض کرد:

«اللهم إنّ أخی موسی سألک فقال ربّ اشرح لی صدری ویسّر لی أمری – الآیة إلی قوله – وأشرکه فی أمری، فانزل علیه قرآناً ناطقاً سنشدّ عضدک

بأخیک ونجعل لکما سلطاناً فلا یصلون إلیکما. »

یعنی: پروردگارا برادرم موسی از تو سؤال نمود و گفت: خدایا گشاده گردان برای من سینه ی مرا و آسان کن برای من امر و کار مرا (در تبلیغ رسالت)، تا آنجا که گفت: شریک ساز برادرم هارون را در کار من، پس نازل فرمود بر آن حضرت آیه ای را که به موسی فرموده بود ما تقاضای تو را پذیرفتیم و به همدستی و وزارت برادرت هارون بازویت را بسیار قوی می‌گردانیم و به شما در عالم قدرت و حکومت می‌دهیم که هرگز به شما دست نیابند.

آن گاه عرض کرد:

«اللهم وأنا محمّد صفیّک ونبیّک، فاشرح لی صدری ویسّر لی أمری واجعل لی وزیراً من أهلی علیّاً اشدد به أزری. »

یعنی پروردگارا من محمّد برگزیده و پیغمبر تو هستم، پس گشاده گردان برای من سینه ی مرا و آسان کن برای من امر و کارمرا (در تبلیغ رسالت)، تا آنجا که گفت: شریک ساز برادرم هارون را در کار من، پس نازل فرمود بر آن حضرت آیه ای را که به موسی فرموده بود ما تقاضای تو را پذیرفتیم و به همدستی و وزارت برادرت هارون بازویت را بسیار قوی می‌گردانیم و به شما در عالم قدرت و حکومت می‌دهیم که هرگز به شما دست نیابند.

آن گاه عرض کرد:

«اللهم وأنا محمّد صفیّک ونبیّک، فاشرح لی صدری ویسّر لی أمری واجعل لی وزیراً من أهلی علیّاً اشدد به أزری.»

یعنی: پروردگارا من محمّد برگزیده و پیغمبر تو هستم، پس گشاده گردان سینه مرا و آسان کن برای من امر مرا و قرار بده برای من وزیری از اهل من، که آن علی علیه السّلام باشد و قوی گردان به وجود او پشت مرا.

ابی ذر گوید: به خدا قسم هنوز دعای پیغمبر تمام نشده بود، جبرئیل نازل شد و آیه ﴿إِنّمَا وَلِیّکُمُ الله وَرَسُولُهُ… ﴾ را بر آن حضرت قرائت نمود. انتهی.

معلوم شد دعای پیغمبرصلی الله علیه وآله مستجاب و علی علیه السّلام (مانند هارون برای موسی) به وزارت رسول اکرم صلی الله علیه وآله برقرار گردید.

و محمد بن طلحه شافعی در صفحه ۱۹ «مطالب السؤول» [5] با شرح مفصّلی اشاره به این معنی می‌نماید.

و حافظ ابو نعیم اصفهانی در کتاب «منقبهْ المطهّرین» و شیخ علی جفری در «کنز البراهین» و امام احمد بن حنبل در «مسند» و سید شهاب الدین در «توضیح الدلایل» [6] و جلال الدین سیوطی در «درّ المنثور» و دیگران از اکابر علمای شما – که به واسطه ضیق وقت از ذکر نام آنها خودداری می‌شود – در مصنَّفات و مؤلَّفات خود این حدیث را نقل نموده اند. بعضی از اسماء بنت عمیس (زوجه ابی بکر) و بعضی از دیگران صحابه، تا می‌رسد به ابن عباس (حبر امّت) رضوان الله علیه که گفت:

«اخذ رسول الله صلی الله علیه وآله بیدی وبید علیّ بن أبی طالب فصلّی أربع رکعات. »

یعنی رسول خداصلی الله علیه وآله دست من و علی را گرفت، پس چهار رکعت نماز گزارد. آن گاه دست به سوی آسمان بلند نموده، عرض کرد:

«اللهمّ سألک موسی بن عمران وأنا محمّد أسألک أن تشرح لی صدری وتیسّر لی أمری وتحلّ عقدة من لسانی یفقهوا قولی واجعل لی وزیراً من أهلی علیّاً اشدد به أزری وأشرکه فی أمری. »

پروردگارا موسی بن عمران از تو سؤال نمود (برادرش هارون را برای وزارت و شرکت در امر نبوّت و ابلاغ رسالت). من هم که محمد هستم، درخواست می‌نمایم که گشاده گردانی سینه مرا و آسان نمایی امر مرا و بازنمایی گره را از زبان من، تا بفهمند حرف مرا و قرار بده برای من وزیری از اهل من و آن علی بن ابی طالب است. محکم کن به او پشت مرا و شریک قرار بده او را در کار من (که رسالت و ابلاغ حقایق باشد).

ابن عباس گفت: صدای منادی را شنیدم که گفت: «یا أحمد قد أوتیت ما سألت یا أحمد. »

به تو عطا کردیم آنچه سؤال نمودی.

آن گاه رسول اکرم صلی الله علیه وآله دست علی را گرفت و فرمود: دستها را به سوی آسمان بردار و از خدای خودت درخواست بنما که چیزی به تو عطا فرماید، پس علی دستها را بلند نمود و عرض کرد:

«اللهم اجعل لی عندک عهداً واجعلنی عندک وداً. »

پروردگارا قرار بده برای من نزد خودت عهدی و پدید آور برای من در نزد خودت محبّت و مودّت را.

پس جبرئیل نازل گردید و این آیه شریفه (آخر سوره ی مریم) را آورد:

﴿إِنّ الّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصّالِحَاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرّحْمنُ وُدّاً﴾.

«آنان که ایمان آوردند و نیکوکار شدند، خدای رحمان آنها را محبوب می‌گرداند؛ (یعنی محبّت و مودّت آنان را در دلهای مسلمین افکند). »

اصحاب از این قضیه تعجّب نمودند، رسول اکرم صلی الله علیه وآله فرمود:

«ممّا تعجبون انّ القرآن أربعة أرباع، فربع فینا أهل البیت خاصّاً وربع حلال وربع حرام و ربع فرائض و أحکام و الله أنزل فی علی علیه السّلام کرائم القرآن. »

از چه چیز تعجب می‌کنید. قرآن چهار قسمت است: یک ربع قرآن مخصوص ما اهل بیت است و یک ربع قرآن حلال و یک ربع حرام و یک ربع فرائض و احکام است. به خدا قسم نازل گردیده درباره علی کرائم قرآن مجید، انتهی.

شیخ: بر فرض صحت، حدیث اختصاص به علی کرّم الله وجهه ندارد، بلکه همین حدیث درباره ی دو خلیفه عظیم الشأن، ابوبکر و عمر رضی الله عنهما صادر گردیده؛ چنانچه قزعه ی بن سوید از ابن ابی ملیکه از ابن عباس نقل نموده که رسول الله فرمود: ابوبکر و عمر منّی بمنزلهًْ هارون من موسی؟؟

داعی: اگر آقایان قدری فکر می‌نمودید و به رجال روات مراجعه می‌نمودید، خود را به زحمت نمی انداختید که گاهی به قول آمُدی و گاهی به قول قزعه ی کذّاب جعّال استشهاد نمایید و حال آنکه اکابر علمای خودتان او را مردود و احادیث منقوله او را غیر قابل قبول آورده اند؛ مخصوصاً علامه ی ذهبی در «میزان الاعتدال» [7] در ترجمه ی حالات قزعهْ بن سوید و عمار بن هارون، منکر این حدیث گردیده و گوید: «هذا کذب». پس وقتی قزعه مردود علمای خودتان گردید، حدیثی هم که از او نقل گردید مردود می‌باشد.

بر فرض تسلیم آقایان مطابقت کنید روایت قزعه را با سلسله روایاتی که ما نقل نمودیم از اکابر علمای خودتان، گذشته از جمیع علمای شیعه که به نحو تواتر مسلّم نقل نموده اند، آن گاه منصفانه قضاوت کنید که کدام یک از این دو حدیث قابل قبول است.

«سخن که به اینجا رسید، به ساعتها نظر کرده، گفتند: ما خیلی سرگرم صحبت شدیم و از خود غافل. مدّتی است شب از نصف گذشته، خوب است بقیه حرفها در همین موضوع بماند برای فردا شب، برخاستند شب به خیر گفته، به سلامت تشریف بردند. »

 

 

پایان شب چهارم

ادامه  دارد…

………………………………………

[۱]: مناقب ابن مغازلی، ص۳۲۸، ح ۳۷۵، ذیل آیه ۹۶ سوره ی مریم. ابن مغازلی این حدیث را نقل کرده است: «عن ابن عباس قال: اخذ رسول الله صلی الله علیه وآله بیدی واخذ بید علی فصلّی أربع رکعات ثم رفع یده إلی السماء فقال »اللهم سألک موسی بن عمران وانّ محمداً سألک أن تشرح لی صدری و تیسّرلی امری وتحلل عقدة من لسانی یفقهوا قولی واجعل لی وزیراً من أهلی علیّا أشدد به أزری وأشرکه فی امری« قال ابن عباس: فسمعت منادیاً ینادی: یا أحمد قد أوتیت ما سألک فقال النبی: یا ابا الحسن ارفع یدک الی السماء وادع ربک وسله یعطیک. فرفع علیّ یده الی السماء وهو یقول: »اللهم اجعل لی عندک عهداً واجعل لی عندک ودّاً» فانزل الله علی نبیّه: ﴿إِنّ الّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصّالِحَاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرّحْمنُ وُدّاً﴾ فتلاها النبی صلی الله علیه وآله علی أصحابه فعجبوا من ذلک عجبا شدیداً فقال النبی صلی الله علیه وآله ممّ تعجبون؟! ان القرآن أربعة أرباع فربع فینا اهل البیت خاصّة [وربع فی اعدائنا] وربع حلال و حرام و ربع فرائض واحکام والله انزل فی علیّ کرائم القرآن».

[۲]: الدرّ المنثور، جلال الدین سیوطی، ۴/۵۲۸، ذیل آیه ۲۹ سوره طه. سیوطی این حدیث را نقل کرده است: «عن أبی جعفر محمّد بن علی قال: لمّا نزلت ﴿وَاجْعَل لِی وَزِیراً مِنْ أهْلِی * هَارُونَ أخِی * اشْدُدْ بِهِ أزْرِی﴾ کان رسول الله صلی الله علیه وآله علی جبل، ثمّ دعا ربّه وقال: (اللهم أشدد أزری بأخی علی) فأجابه إلی ذلک».

[۳]: عن الأعمش عن عبادة بن الربعی، قال: بینا عبدالله بن عبّاس جالس علی شفیر زمزم إذ أقبل رجل متعمّم بالعمامة فجعل ابن عباس لا یقول، قال رسول الله: إلاّ قال الرجل، قال رسول الله؟ فقال ابن عبّاس: سألتک بالله من أنت؟ قال: فکشف العمامة عن وجهه، وقال: یا أیها الناس من عرفنی فقد عرفنی فقد عرفنی ومن لم یعرفنی فأنا جُندب بن جنادة البدری، أبوذرّ الغفاریّ، سمعت رسول الله صلی الله علیه وآله بهاتین وإلاّ صمّتا ورأیته بهاتین وإلاّ فعمیتا یقول: علیّ قائد البررة، وقاتل الکفرة، منصور من نصره، مخذول من خذله. أما انّی صلّیت مع رسول الله یوماً من الأیّام صلاة الظهر فدخل سائل فی المسجد فلم یعطه أحد، فرفع السائل یده إلی السماء وقال: اللهم اشهد انّی سألت فی مسجد رسول الله فلم یعطنی أحد شیئاً وکان علیّ راکعاً فأومی إلیه بخنصره الیمنی وکان یتختّم فیها فأقبل السائل حتّی أخذ الخاتم من خنصره وذلک بعین النبی صلی الله علیه وآله. فلمّا فرغ النبی من الصلاة فرفع رأسه إلی السماء وقال وقال: »اللهم إنّ أخی موسی سألک، فقال: {رَبّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی * وَیَسّرْ لِی أمْرِی * وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِن لِسَانِی * یَفْقَهُوا قَوْلِی * وَاجْعَل لِی وَزِیراً مِنْ أَهْلِی * هَارُونَ أَخِی * اشْدُدْ بِهِ أَزْرِی} الآیة، فأنزلت علیه قرآناً ناطقاً {سَنَشُدّ عَضُدَکَ بِأَخِیکَ وَنَجْعَلُ لَکُمَا سُلْطَاناً} اللهم وأنا محمّد نبیّک وصفیّک، اللهم فاشرح لی صدری ویسّرلی أمری واجعل لی وزیراً من أهلی علیّاً أشدد به ظهری«. قال ابوذر: فو الله ما استتمّ رسول الله الکلمة حتی أنزل علیه جبرئیل من عندالله فقال: یا محمّد اقرأ، فقال: وما أقرأ؟ قال: اقرأ {إِنّمَا وَلِیّکُمُ اللهُ وَرَسُولُهُ} الی {رَاکِعُونَ}. الکشف والبیان، ثعلبی، ۴/۸۰ – ۸۱، ذیل آیه ۵۵ سوره مائده. شایان ذکر است جایگاه واقعی این حدیث ذیل همین آیه است که بیان شد، لکن در نسخه چاپی از تفسیر ثعلبی، این حدیث از جایگاه خود خارج و ذیل آیه ۵۷ آورده شده است، در حالی که هیچ ارتباطی با آن آیه ندارد و این، دلیلی روشن بر تحریف است که ظاهراً از سوی محقق یا ناشر صورت گرفته است.

[4]: تذکرهْ الخواص، سبط ابن الجوزی، ص۲۴، باب ۲. سبط ابن الجوزی حدیث را از ثعلبی و به همان الفاظ نقل کرده است. و نیز زرندی حنفی در نظم در السمطین، ص۸۷، سمط ۱، قسم ۲؛ حاکم حسکانی در شواهد التنزیل، ۱/۲۳۰ – ۲۳۱، ح ۲۳۵، ذیل آیه ۵۵ سوره مائده و فخر رازی در تفسیر الکبیر ۱۲/۲۶ ذیل آن آیه همین حدیث را از جمله «اما انی صلّیت مع رسول الله یوما… » به بعد با اختلاف اندکی در الفاظ نقل کرده اند.

[5]: «قوله: أنت منّی بمنزلة هارون من موسی. اعلم بصّرک الله بخفایا الأسرار و غوامض الحکم أن رسول الله صلی الله علیه وآله لمّا وصف علیّاًعلیه السّلام بکونه منه بمنزلة هارون من موسی علیه السّلام، فلابدّ فی کشف سرّه من بیان المنزلة التی کانت لهارون من موسی… فظهر انّ منزلة هارون من موسی کونه وزیراً له والوزیر مشتق من أحد معان ثلاثة… والمعنی الثالث من الأزر وهو الظهر ومنه قوله تعالی عن موسی {أُشدُد بِهِ أَزری}، فیحصل بالوزیر قوّة الأمر واشتداد الظهر کما یقوی البدن ویشتد به، فکان من منزلة هارون من موسی أنّه یشدّ أزره ویعاضده… وأمّا من کونه شریکه فی أمره، فکان شریکه فی النبوّة علی ما نطق به القرآن الکریم… فتلخیص منزلة هارون من موسی أنّه کان أخاه ووزیره وعضده وشریکه فی النبوّة وخلیفته علی قومه عند سفره. وقد جعل رسول الله صلی الله علیه وآله علیّاًعلیه السّلام منه بهذه المنزلة وأثبتها له إلاّ النبوّة… فبقی ما عدا النبوّة المستثناة ثابتاً لعلی علیه السّلام من کونه أخاه ووزیره وعضده وخلیفته علی أهلی عند سفره إلی تبوک وهذه من المعارج الشراف ومدارج الازلاف. فقد دلّ الحدیث بمنطوقه ومفهومه علی ثبوت هذه المزیة العلیة لعلیّ علیه السّلام وهو حدیث متفق علی صحته». مطالب السؤول، محمد بن طلحه شافعی، ص۸۹، باب ۱، فصل ۵، ایقاظ وتنبیه.

[6]: توضیح الدلایل، شهاب الدین احمد ایجی شافعی، ص۳۱۱ و ۳۱۲ (خطی).

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

رونمایی از سلاح جدید وزارت دفاع

سازمان صنایع دفاع توپ اورلیکن ۲۰میلیمیتری را ساخت و این توپ را برای نخستین بار در هشتمین دوره نمایشگاه دفاع دریایی قطر دیمدکس (dimdex) در معرض دید عموم فرار داد.

کتاب صوتی شب های پیشاور (2)/ شب اول و دوم مناظره

کتاب صوتی مقدمه مناظره ی سید محمد اشرفی شیرازی معروف به سلطان الواعظین که از علمای شیعه ی قرن چهاردهم بوده است با دو نفر از عالمان حنفی مذهب افغانستان در رفع شبهات دو مذهب شیعه و سنی

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.