سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / متون / نقض سوگند رياست‌جمهوري!

نقض سوگند رياست‌جمهوري!

تا حالا از خود سؤال كرديم چرا صورت مذاكرات هسته‌اي به كل سّري و گفت‌وگوها بايد پشت درهاي بسته صورت گيرد؟ اين محرمانگي و سرّي بودن در حالي كه آمريكا، انگليس‌، فرانسه و آلمان به عنوان دشمنان قسم‌خورده ملت ايران از متن و چند و چون مذاكرات مطلع هستند، متوجه چه كسي است؟ رژيم صهيونيستي به عنوان دشمن‌ترين دشمنان ملت ايران به صورت «برخط» نه‌تنها از متن مذاكرات مطلع است، بلكه در حين مذاكرات عتاب و خطاب به ضلع گفت‌وگوكننده با تيم ديپلماسي ما دارد. اين سرّي و محرمانه بودن فقط متوجه ملت ايران، نخبگان كشور و نمايندگان واقعي مردم است. علت اصلي اين محرمانگي آن است كه موضوع مذاكرات «واگذاري منابع قدرت ايران» مي‌باشد و اين واگذاري سه مرحله دارد. اول: قدرت هسته‌اي ايران، دوم: قدرت موشكي و توانايي‌هاي منحصر به فرد نظامي ايران، سوم: جلوگيري از نفوذ منطقه‌اي ايران و اجازه دادن به آمريكا و رژيم صهيونيستي كه هر غلطي خواستند، در منطقه غرب آسيا بكنند.
مذاكرات از سال 82 دوران صدارت رئيس دولت اصلاحات شروع شد، طي 17 سال گذشته همه دولت‌هايي كه روي كار آمدند، با آن درگير بودند. علي‌رغم اين كه مذاكرات توافقاتي در پي داشت، اما هنوز به نتيجه نرسيده است. همين تيم برجامي كه چوب حراج به دستاوردهاي هسته‌اي ايران زد، در سال 82 هم سكاندار مذاكرات بود و پاي توافق سعد‌آباد امضا گذاشت، توافقي كه امتياز داديم و هيچ چيز نگرفتيم، مثل برجام همه چيز داديم، هنوز هيچ چيز نگرفته‌ايم!
راهبرد تيم ديپلماسي ما «بلدم بلدم» در رسيدن به توافق، لبخند به «خارج» و «اخم» در داخل بود. علي‌رغم اين كه اين راهبرد هيچ دستاوردي نداشت، هنوز آن را ادامه مي‌دهند.
آن‌ها خبيث‌ترين دشمن ملت ايران يعني رئيس‌جمهور آمريكا را «مؤدب»و «باهوش» دانستند‌، اما همزمان منتقدترين مشفق خود را در داخل «بي‌ادب» و مستحق چند قلم فحش و ناسزا و «بي‌عقل» و «كاسب» ناميدند.
نتيجه مذاكرات با همين آدم باهوش و باادب شد تشديد تحريم‌هاي تودرتوي «ويزا»، «آيسا»، «سيسادا»، «كاتسا» و…!
حالا چرا مذاكرات، محرمانه است چون كه اگر مردم مي‌دانستند دشمنان ملت و نظام در اين مذاكرات با چه تحكم، پررويي و بي‌ادبي امر به تعطيلي دستاوردهاي هسته‌اي ايران مي‌كنند، حتي يك لحظه اجازه نمي‌دادند ديپلمات‌هاي ما با اين اوباش و اشرار جهاني سر يك ميز بنشينند و مذاكره كنند.
با آن كه ديپلمات‌هاي ما مي‌دانستند هر توافقي با دشمن با اين «توپ پر» حتي ارزش جوهري كه با آن توافق را مي‌نويسند، ندارد، اما بيرق «بلدم بلدم» مذاكره را به دوش مي‌گرفتند و راهي اروپا و آمريكا مي‌شدند. مذاكرات هميشه با لبخند ديپلماتيك طرف ايراني شروع مي‌شد و با اخم طرف آمريكايي و اروپايي ختم مي‌شد، اما حوصله ديپلمات‌هاي ما سر نمي‌رفت. اگر يك‌صدم اين حوصله صرف گفت‌وگو در داخل با نخبگان و منتقدين مي‌شد، امروز پرچم صنعت هسته‌اي ايران بر قله علوم جهاني رخ‌نمايي مي‌كرد.
اينها فكر مي‌كردند مشكل ديپلماسي كشور، كمبود لبخند در مذاكرات با آمريكايي‌ها و ترشرويي با اروپايي‌هاست، اما هرچه صداي قهقهه آن‌ها در تصاوير خبري بيشتر نشان داده مي‌شد، كمتر نتيجه مي‌گرفتند.
از زمان قاجار تاكنون توافق «برجام» تنها قراردادي است كه با اجانب مي‌بنديم و متن فارسي ندارد و متن انگليسي آن معتبر و مورد استفاده دوست و دشمن است. اصحاب ديپلماسي ما حتي پس از توافق هم با عدم انتشار متن فارسي مورد قبول طرفين، بر محرمانگي و سرّي بودن توافق اصرار دارند، چراكه حرف اصلي آنها قبل از توافق و بعد از توافق، تعطيلي تأسيسات هسته‌اي ايران، حتي آن قسمت كه مربوط به رفع نيازهاي «صنعتي»، «پزشكي»، «كشاورزي» و «انرژي» بود. اصلا موضوع «بمب» يك بهانه براي كليد زدن مذاكرات با دستاورد صفر براي ايران بود.
ديپلماسي خارجي در دولت اعتدال خلاصه شده بود، در مذاكره با «جهان»، جهان را هم در سه كشور آمريكا، انگليس و فرانسه خلاصه كردند و رفتند در تله «برجام» گرفتار شدند و نمي‌دانند چگونه از آن خلاصي يابند.
جهان با وسعت بيش از 180 كشور در نقشه ارتباطات خارجي و ديپلماسي فعال در ذهن رئيس دولت و ديپلمات‌هاي ما جايگاهي نداشت. روسيه و چين، با آن كه با يكجانبه‌گرايي آمريكا مخالف بودند، مورد بي‌مهري قرار گرفتند. هند و پاكستان و 15 همسايه ديوار به ديوار مرزهاي ما فراموش شدند و جزء «جهان» گفت‌وگوي ديپلماسي خارجي ما نبودند. آفريقا با آن همه ظرفيت‌هاي عظيم و نيز آمريكاي لاتين، برزيل، ونزوئلا و… را به فراموشي سپردند. رفتند با دولتي براي «گشايش اقتصادي» ايران گفت‌وگو كردند كه مراودات اقتصادي آن با ما يك‌دهم مراودات اقتصادي كشور با افغانستان هم نمي‌شود.
برجام، خسارت عظيمي به اقتصاد كشور زد. وقتي در همين نشست خبري اخير رئيس‌جمهور سخن از اخذ خسارت از دشمن مي‌شود، در حالي كه عمل به تعهدات اوليه آنان در برجام نه به بار و نه به دار است، رئيس‌جمهور ما با عصبانيت مي‌گويد: مي‌خواهيد «جنگ جهاني» راه بيندازيد؟ كسي كه 40 سال است در شوراي‌عالي امنيت ملي، مستقيم و غيرمستقيم حضور داشته است، هنوز نمي‌داند اگر دشمن بخواهد به ما حمله كند، رودربايستي ندارد. مگر اوايل انقلاب،‌ آمريكايي‌ها به طبس براي يك حمله وسيع و گسترده نيرو پياده نكردند؟ مگر از 30 شهريور 59 از زمين، هوا و دريا به ايران حمله‌ور نشدند؟ مگر ما آن وقت مي‌خواستيم «بمب هسته‌اي» بسازيم كه اين‌ها حمله كردند؟! چرا ملت را از جنگ مي‌ترسانند؟ در حالي كه مي‌دانند حرف دشمن در مذاكرات، ترس از جنگ ايران عليه آن‌ها و محدود كردن قدرت آن‌ها در منطقه است. چرا ديپلمات‌هاي ما نمي‌خواهند به اين ادراك برسند كه آمريكا اگر مي‌خواست بجنگد، باب تهاجم فرهنگي، سياسي، اقتصادي و تحريم‌هاي ظالمانه را باز نمي‌كرد؟! اگر آن‌ها حال جنگ داشتند، چرا بساط خود را از افغانستان و عراق دارند جمع مي‌كنند و با التماس به گروه‌هاي جهادي مي‌گويند به ما حمله نكنيد، ما جدول زماني خروج را به شما مي‌دهيم؟!
آمريكا، كجاي جهان با كشوري سرشاخ شده است كه دو ميليون ارتشي،‌ سپاهي و بسيجي پشت انبوهی از سلاح و مهمات در هوا، زمين و دريا منتظر اين هستند كه خشم و نفرت خود را عليه اين همه تجاوز انساني به حقوق ملت، علني و عملي كنند؟!
«برجام» به صنعت هسته‌اي ايران كه ميلياردها دلار هزينه در چهار دولت روي دست بيت‌المال گذاشته، آسيب زد و متأسفانه رئيس دولت اجازه نداد هيچ نهاد نظارتي مالي از دولت، مجلس و دستگاه قضائي در مذاكرات هسته‌اي حضور يابد تا تقويم درستي از اين خسارت به مردم بدهد.
برجام به اقتصاد ملي آسيب زد، ارزش پول ملي را به پايين‌ترين حد در 40 سال گذشته رساند و تورم بي‌سابقه‌اي را بر ملت تحريم كرد، برجام به عزت ملي و استقلال علمي كشور آسيب رساند و دستاوردي جز «تحقير» ملت و «ترور» دانشمندان و تهديد توخالي دشمن نداشت.
رئيس دولت در عدم توفيق در سياست‌هاي خارجي كه «برجام» نماد اصلي آن است، به مردم «بدهكار» است، اما هنوز در جايگاه «طلبكار» نشسته و منتقدين را با پاك كردن حافظه تاريخي مردم بدهكار معرفي كرده است.
حاشيه‌سازي براي انحراف افكار عمومي مردم فايده ندارد. مردم در نظرسنجي‌ها ديدگاه خود را در مورد عملكرد دولت، در سياست خارجي، كاركرد اقتصادي و ولنگاري فرهنگي و خلق دوقطبي‌هاي كاذب براي سر كار گذاشتن نخبگان مطرح كرده‌اند.
مردم اعتراض دارند و مي‌گويند: آقاي روحاني در برجام، اصل 77، 152، 153 و 176 را نقض كرده است. جايگاه شوراي امنيت ملي را وفق اصل 176 و جايگاه مجلس را در اصل 77 در مورد انعقاد قراردادها به رسميت نمي‌شناسد و اصول 152 و 153 را در مورد محكمات و مقومات سياست خارجي رعايت نكرده است. در حوزه اقتصاد، اصول 52، 53، 45 و 44 قانون اساسي را نقض كرده است، اما الان در قد و قواره مدعي اجراي اصول قانون اساسي ظاهر شده است تا كسي به او نگويد چرا اين همه اصول قانون اساسي را علي‌رغم سوگند وفاداري به آن، نقض كرده‌اي؟! او در همه اين مدت كه صدارت دولت را در دست داشته، يك حرف درست زده است و آن اين كه؛ «فهم درست از قانون اساسي وجود ندارد» و مصداق اين حرف، خود اوست، چراكه پس از 40 سال هنوز نمي‌داند يا نمي‌خواهد بداند كه طبق قانون اساسي، مفسر اصول قانون اساسي، شوراي نگهبان است و مفسر قانون عادی، مجلس است و حرف‌هايي مي‌زند كه شايسته يك مدعي حقوقداني نيست. از اين حرف‌ها بوي «تحكم» و «اقتدارگرايي» بيرون مي‌آيد. اين رويكرد باب «گفت‌وگو» را در داخل مي‌بندد. دشمن را براي گرفتن امتيازات بيشتر تحريك مي‌كند و در اين ميان منافع و مصالح ملي قرباني «خودحق‌بيني»، «خودمحوربيني» و «خودمركزبيني» رئيس‌جمهور مي‌شود. اين‌همه خسارت از نقض سوگند رياست جمهوري و ناديده گرفتن آن ناشي مي‌شود. خداوند آخر و عاقبت رئيس‌جمهور ما را ختم به خير گرداند.

محمدكاظم انبارلويي

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

بیان خاطره کارشناس کویتی از آگاهی یک راننده تاکسی در ایران:

کارشناس کویتی:اینگونه یک راننده تاکسی ایرانی به من ثابت کرد که ما کویتی‌ها به صدام …

درود خدا بر زنان محجبه .. سخت هست! اما یادگار حضرت زهراست

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.