یکی از نزدیکان آیتالله خوشوقت ماجرای قطع ارتباط ایشان با آقای امجد را این چنین نقل میکند:
حاج آقای امجد مرتب به مسجد و مجالس آیتالله خوشوقت میرفت و در اکثر مجالس خود، میگفت: من خودم، دائم از حاج آقای خوشوقت استفاده میکنم شما هم این فرصت را از دست ندهید، تا میتوانید از ایشان استفاده کنید.
آیتالله خوشوقت هم در مجالس روضه آقای امجد حاضر میشد، تا اینکه بعضی از چهرههای سیاسی در این مجلس روضه ورود پیدا کردند.
از همین رو حاج آقای خوشوقت به آقای امجد تذکر دادند که حضور این چهرهها در مجلس شما، در ذهن مردم به ویژه جوانان جنبه تایید از طرف شما را دارد، آنها را راه ندهید. اما آقای امجد گفت: نمیتوانم که آنها راه ندهم، مجلس روضه امام حسین(ع) است.
آیتالله خوشوقت گفت: اگر نمیتوانی مانع آنها شوید پس مجلس خودتان را تعطیل کنید و الا تایید باطل به هر نحوی حرام است.
اما آقای امجد قانع نشد و حضرت آیت الله خوشوقت ارتباط خود را با آقای امجد بطور کلی قطع کردند.
ذره ذره جمع گردد وانگهی سیلی شود
مراقبه خوبان در این مطلب کوتاه شما بسیار بسیار آشکار است! مرحبا بر خوشوقت ها…
وقتی مراقبه نباشد، کم کم جدایی از خوبان عیان میشود و ناگهان از مالزی سر در می آوری!
با هندوانه هایی که زیر بغل آدمی گذاشته میشود، کم کم سنگین شده و از آسمانی بودن دور افتاده به زمین و تعلقاتش می چسبی و روز به روز در عمق فرو می روی و ناگهان به خود می آیی که یهود و نصاری، صهیونیست ها و شیطان بزرگ آمریکا برایت کف می زنند و برایت اشک تمساح می ریزند و روضه خوانی راه می اندازند و تو می شوی سینه زنش…
صدر اسلام گویا تکرار میشود تا ابلیس لعین باز نشان دهد که علی تنهاست…
غافل از اینکه زمانه عوض شده و علی تنها نیست و میلیون ها سردار سلیمانی پا به رکاب جان بر کف چشم به ولی منتخب منجی عج دوخته شوق اذن دارند تا بر نفس گرفتار سیم خاردارها را پس زده و بر خصم درون و برون بتازند…
یا علی جان…