سلطانِ غم! چشم وُ چراغم، مادر… تنها گلِ گلزارِ باغم، مادر…
بعد از خدا؛ تنها امیدم، مادر… من با دعایت؛ رو سفیدم، مادر…
مــادر؛ پرستارِ دلم… ای روشنی بخش وُ چراغِ منزلـم…
در قلبِ من این؛ این آرزویِ آخر است… گویند؛ بهشت، در زیرِ پای مادر است…
ای وایِ من! قدرِ تو را نشناختم! من را ببخش… تنها به خود، پرداختم…
بعد از خدا؛ تنها امیدم، مادر… من با دعایت؛ رو سفیدم، مادر…
مــادر؛ پرستارِ دلم… ای روشنی بخش وُ چراغِ منزلـم…
در قلبِ من این؛ این آرزویِ آخر است… گویند؛ بهشت، در زیرِ پای مادر است…
ای وایِ من! قدرِ تو را نشناختم! من را ببخش… تنها به خود، پرداختم…