سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / متون / شب های پیشاور (2) بخش اول / دلایل کافی برای اینکه اولاد فاطمه(س) اولاد پیغمبرند

شب های پیشاور (2) بخش اول / دلایل کافی برای اینکه اولاد فاطمه(س) اولاد پیغمبرند

مقدمه

در این مجموعه سعی شده است که مناظره ی سید محمد اشرفی شیرازی معروف به سلطان الواعظین که از علمای شیعه ی قرن چهاردهم بوده است با دو نفر از عالمان حنفی مذهب افغانستان بیان شود.

در مناظره از سلطان الواعظین با عنوان (داعی) و از عالم اهل تسنن با عنوان (حافظ) یاد شده است. طرف صحبت در این ده شب رسما حافظ محمد رشید بوده و گاهی هم دیگران با اجازه  وارد صحبت شده اند.

هر کدام از این مطالب مربوط به یک پرسش و پاسخ از حافظ و داعی است.

بخش اول: تعیین نسب خانوادگی

داعی: نسب خاندان ما از طریق امام همام حضرت موسی الکاظم علیه السّلام به رسول الله صلی الله علیه وآله منتهی می‌شودبدین طریق:
«محمد بن علی أکبر (أشرف الواعظین) بن قاسم (بحر العلوم) بن حسن بن اسماعیل المجتهد الواعظ بن ابراهیم بن صالح بن أبی علی محمی بن علی (المعروف بالمردان) بن أبی القاسم محمد تقی بن (مقبول الدین) حسین بن أبی علی حسن بن محمد بن فتح الله بن اسحاق بن هاشم بن أبی محمد بن ابراهیم بن أبی الفتیان بن عبدالله بن الحسن بن احمد (أبی الطیّب) بن أبی علی حسن بن أبی جعفر محمد الحائری (نزیل کرمان) بن ابراهیم الضریر (المعروف بالمجاب) بن امیر محمد العابدین بن امام موسی الکاظم بن امام جعفر الصادق بن امام محمد الباقر بن امام علی زین العابدین بن امام ابی عبدالله الحسین (سید الشهداء) الشهید بالطف بن امیرالمؤمنین علی بن أبی طالب علیه السّلام» [۱]

حافظ: این شجره ای که بیان نمودید منتهی می‌گردد به امیرالمؤمنین علی کرّم الله وجهه؛ در حالتی که شما خود را منتسب به رسول خدا صلی الله علیه وآله خواندید. حقاً با این سلسله ی نسب می‌بایستی خود را از اقربای رسول الله بخوانید نه اولاد آن حضرت؛ زیرا اولاد کسی است که از ذریه و نسل رسول الله باشد.

داعی: نسب ما به رسول الله صلی الله علیه وآله از طرف حضرت زهراء صدیقه ی کبری فاطمه علیهاالسّلام می‌باشد که والده ی ماجده ی حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السّلام است.

حافظ: عجب است از شما که اهل علم و اطلاع هستید این قسم تفوّه [2] بنمایید! چون خود می‌دانید که عقب و نسل آدمی از طرف اولاد ذکور است نه اناث و حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله را عقب از ذکور نبوده است. پس شما نوه و از دختر زادگان رسول خدا هستید نه اولاد آن حضرت.

داعی: گمان نداشتم آقایان محترم لجاج در کلام نمایید و الاّ در مقام جواب بر نمی آمدم.

حافظ: بر صاحب اشتباه شده، لجاجی در گفتارم نبوده، بلکه واقعاً نظرم همین است، چنانچه بسیاری از علماء هم با حقیر هم عقیده هستند که عقب و نسل از اولاد ذکور است نه اناث، چنانچه شاعر گفته است:
بنونا بنو أبنائنا وبناتنا
بنوهنّ ابناء الرجال الاّ باعد [3] «پسران و پسران پسران و دختران من از منند، ولی پسران دختران از مردان دورند (یعنی: از من نیستند. »
اگر شما دلیلی بر خلاف دارید که دخترزادگان رسول اکرم در شمار اولاد آن حضرت اند بیان فرمایید. چنانچه دلیل شما کامل باشد البته قبول خواهیم نمود، بلکه ممنون هم خواهیم شد.

داعی: دلایل از قرآن مجید و اخبار معتبر فریقین بسیار قوی است.

حافظ: متمنی است بیان فرمایید تا مستفیض شویم.

داعی: در ضمن گفتار شما یادم آمد مناظره ای که در همین موضوع بین هارون الرشید، خلیفه ی عباسی و حضرت امام هُمام ابی ابراهیم موسی بن جعفرعلیه السّلام واقع شد و حضرت جواب کافی به هارون دادند که خودش تصدیق نمود.

حافظ: آن مناظره چگونه بوده است، متمنی است بیان فرمایید.

 

سؤال و جواب هارون و موسی بن جعفرعلیه السّلام در باب ذریه رسول الله صلی الله علیه وآله

داعی: ابوجعفر محمد بن علی بن الحسین بن موسی بن بابویه قمی، ملقب به صدوق – که از اکابر علماء و فقهای شیعه در قرن چهارم هجری بود، نقّاد در علم حدیث و بصیر به حال رجال و در میان علمای قم و خراسان مانند او کسی در حفظ و کثرت علم پیدا نشد. صاحب سیصد تصنیف بوده که از جمله ی آنها کتاب «من لا یحضره الفقیه» است که از کتب اربعه شیعه می‌باشد، که بر آنهاست مدار در اعصار، و در سال ۳۸۱ قمری در ری نزدیک تهران پایتخت حالیه ایران وفات نموده و قبر شریفش الی الآن مزار اهالی تهران و واردین است – در کتاب معتبرش «عیون اخبار الرضا» [4] و نیز ابو منصور احمد بن علی بن ابی طالب
الطبرسی در کتاب «احتجاج» [5] شرح مناظره را مفصلاً نوشته اند، که حضرت امام موسی الکاظم علیه السّلام فرمود:
روزی در مجلس خلیفه هارون الرشید عباسی وارد شدم، از من سؤالاتی نمود و جواب‌هایی شنید. از جمله سؤالاتش همین سؤال شما بود که گفت:
«کیف قلتم أنا ذرّیّة النبی صلی الله علیه وآله والنبی لم یعقب وإنما العقب للذّکر لا للأنثی وأنتم ولد البنت ولا یکون له عقب. »
چگونه شما می‌گویید ما ذریه پیغمبریم و حال آنکه پیغمبر عقبی نداشت. و جز آن نیست که عقب از برای پسر است نه از برای دختر و شما اولاد دخترید و نبود برای آن حضرت عقبی. (یعنی از اولاد ذکور).
حضرت در جواب او قرائت فرمودند آیه ۸۴ وابی طالب الطبرسی در کتاب «احتجاج» [6] شرح مناظره را مفصلاً نوشته اند، که حضرت امام موسی الکاظم علیه السّلام فرمود: روزی در مجلس خلیفه هارون الرشید عباسی وارد شدم، از من سؤالاتی نمود و جواب‌هایی شنید. از جمله سؤالاتش همین سؤال شما بود که گفت: «کیف قلتم أنا ذرّیّة النبی صلی الله علیه وآله والنبی لم یعقب وإنما العقب للذّکر لا للأنثی وأنتم ولد البنت ولا یکون له عقب. »
چگونه شما می‌گویید ما ذریه پیغمبریم و حال آنکه پیغمبر عقبی نداشت. و جز آن نیست که عقب از برای پسر است نه از برای دختر و شما اولاد دخترید و نبود برای آن حضرت عقبی. (یعنی از اولاد ذکور).
حضرت در جواب او قرائت فرمودند آیه ۸۴ و۸۵ از سوره ۶ (انعام) را: ﴿وَمِن ذُرّیّتِهِ دَاوُدَ وَسُلَیْمَانَ وَأَیّوبَ وَیُوسُفَ وَمُوسَی وَهَارُونَ وَکَذلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنینَ * وَزَکَرِیّا وَیَحْیَی وَعِیسَی وَإِلْیَاسَ کُلّ مِنَ الصّالِحِینَ﴾ [7] .
«هدایت نمودیم از ذریه نوح یا ابراهیم – نظر به اختلاف تفاسیر – داوود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون و زکریا و یحیی و عیسی و الیاس را که همه از صالحین بودند. »
آن گاه حضرت به محل استشهاد از آیه عنایت نموده و فرمود به هارون:
«من أبو عیسی یا أمیرالمؤمنین؟ » یعنی کیست پدر عیسی؟
هارون در جواب گفت:
«لیس لعیسی أب»، یعنی برای عیسی پدری نبوده.
حضرت فرمودند:
«إنّما ألحقه الله بذراری الأنبیاءعلیه السّلام من طریق مریم و لذلک ألحقنا بذراری النبی من قِبَل اُمّنا فاطمة. »
یعنی جز این نیست که خدای تعالی ملحق گردانید او را به ذراری انبیاء از طریق مریم و همچنین ملحق گردانیده است ما را به ذریه ی پیغمبرصلی الله علیه وآله از قبل مادرمان فاطمه علیهاالسّلام.
و امام فخر رازی در صفحه ۱۲۴ جلد چهارم «تفسیر کبیر» [8] ذیل همین آیه شریفه درمسئله ی پنجم گوید:
این آیه دلالت دارد بر اینکه حسن و حسین ذریه ی رسول الله می‌باشند؛ برای آنکه خداوند در این آیه عیسی را از ذریه ی ابراهیم قرار داده و پدری برای عیسی نبوده؛ این انتساب از طرف مادر است. همچنین حسنین از طرف مادر ذریه ی رسول الله صلی الله علیه وآله می‌باشند، کما اینکه حضرت باقر العلوم (امام پنجم) در نزد حجاج به همین آیه استدلال نمود.
آن گاه فرمود: آیا زیاد بکنم دلیل از برای تو؟
هارون عرض کرد: بیان کن.
حضرت قرائت فرمودند آیه شریفه مباهله را که آیه ۶۱ از سوره ۳ (آل عمران) است:
﴿فَمَنْ حَاجّکَ فِیهِ مِن بَعْدِمَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکُمْ ثُمّ نَبْتَهِل فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللهِ عَلَی الْکَاذِبِینَ﴾ [9] .
«هر کس با تو در مقام مجادله بر آید درباره ی عیسی، بعد از آنکه به وحی خدا به احوال او آگاهی یافتی؛ بیایید ما و شما با فرزندان و زنان و کسانی که به منزله نفس ما هستند با هم به مباهله برخیزیم (یعنی در حق یکدیگر نفرین کرده و در دعا و التجاء به درگاه خدا اصرار کنیم)، تا دروغگویان و کافران را به لعن و عذاب خدا گرفتار سازیم. »
آن گاه فرمود: احدی ادعا ننموده است که در موقع مباهله به امر پروردگار در مقابل نصاری داخل نموده باشد پیغمبر در زیر کساء مگر علی بن ابی طالب و فاطمه و حسن و حسین علیه السّلام را. پس چنین مستفاد می‌شود که مراد از (انفسنا) علی بن ابی طالب است و مراد از (نسائنا) فاطمه زهرا و مراد از (ابنائنا) حسن و حسین اند؛ که خداوند آنها را پسران رسول خود خوانده است.
همین که هارون این دلیل واضح را شنید بی اختیار گفت: احسنت یا ابا الحسن.
پس از این استدلال حضرت امام موسی الکاظم علیه السّلام برای هارون که حسن و حسین‘ فرزندان رسول خدا هستند، ثابت می‌شود که جمیع سادات فاطمی الی انقراض العالم، به این افتخار جلیل مفتخرند و تماماً ذراری و اولادهای رسول الله هستند.

 

پایان بخش اول
ادامه دارد…

 

………………………………………….

[۱]: در اینجا (یعنی صفحه بعد) دست خط اجازه روایت و شجره نامه که توسط آیت الله مرعشی آمده آورده شود. (چاپ دار الکتب الاسلامیه، ص۱۰۱)

[2]: یعنی: صحبت و گفتگو کنید.
[3]: غریب الحدیث ابن قتیبه، ج ۱، ص۴۶، قرطبی در کتاب تفسیر خود ذیل آیه ۲۸ سوره زخرف که خدای تعالی درباره حضرت ابراهیم علیه السّلام می‌فرماید: ﴿وَجَعَلَهَا کَلِمَةً بَاقِیَةً فِی عَقِبِهِ لَعَلّهُمْ یَرْجِعُونَ﴾ به این مسئله پرداخته که خوب عیسی طبق آیه است ۸۴ و ۸۵ سوره انعام از فرزندان حضرت ابراهیم علیه السّلام است و بعد این شعر را که قول شاعری نامعلوم در جاهلیت بوده را ذکر کرده و آن را رد می‌کند. (تفسیر قرطبی، ج ۱۶، ص۷۹، ذیل آیه ۲۸ سوره زخرف). (محقق)

[4]: «عن محمد بن محمود باسناده رفعه الی موسی بن جعفرعلیه السّلام، أنه قال: لما دخلت علی الرشید سلّمت علیه فردّ علیّ السلام، ثم قال:… کیف قلتم: أنا ذریّة النبی صلی الله علیه وآله والنبی صلی الله علیه وآله لم یعقب وانّما العقب للذکر لا للأنثی: وأنتم ولد البنت ولا یکون لها عقب؟! فقلت: أسألک یا أمیرالمؤمنین بحق القرابة والقبر ومن فیه الا ما أعفانی عن هذه المسألة، فقال: لا أو تخبرنی بحجتکم فیه یا ولد علی وأنت یا موسی یعسوبهم وامام زمانهم کذا أنهی الیّ، ولست أعفیک فی کل ما أسألک عنه حتی تأتینی فیه بحجة من کتاب الله تعالی وأنتم تدعون معشر ولد علی انه لا یسقط عنکم منه بشیء ألف ولا واو، الا وتاویله عندکم واحتججتم بقوله عزّوجلّ: ﴿مَا فَرّطْنَا فِی الْکِتَابِ مِن شَیْ ءٍ﴾ وقد استغنیتم عن رأی العلماء وقیاسهم، فقلت: تأذن لی فی الجواب: قال: هات. قلت: ﴿أعوذُ بالله مِنَ الشّیطان الرّجیم، بسم الله الرّحمن الرّحیم، وَمِن ذُرّیّتِهِ دَاوُدَ وَسُلَیْمَانَ وَأَیّوبَ وَیُوسُفَ وَمُوسَی وَهَارُونَ. وَکَذلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ. وَزَکَرِیّا وَیَحْیَی وَعِیسَی وَإِلْیَاسَ﴾. من أبو عیسی یا أمیرالمؤمنین؟ فقال: لیس لعیسی أب. فقلت: إنّما ألحقناه بذراری الأنبیاءعلیه السّلام من طریق مریم علیهاالسّلام وکذلک ألحقنا بذراری النبی صلی الله علیه وآله من قبل أمّنا فاطمة علیهاالسّلام. أزیدک یا أمیرالمؤمنین؟ قال: هات. قلت: قول الله عزوجل: ﴿فَمَنْ حَاجّکَ فِیهِ مِن بَعْدِمَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکُمْ ثُمّ نَبْتَهِل فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللّهِ عَلَی الْکَاذِبِینَ﴾ ولم یدع أحد أنه أدخل النبی صلی الله علیه وآله تحت الکساء عند المباهلة للنصاری الا علی بن أبی طالب و فاطمة والحسن والحسین، فکان تأویل قوله تعالی ﴿أبنائنا﴾ الحسن والحسین ﴿ونسائنا﴾ فاطمة ﴿وأنفسنا﴾ علی بن أبی طالب علیه السّلام، علی أن العلماء قد أجمعوا علی ان جبرائیل علیه السّلام قال یوم أحد: یا محمد إن هذه لهی المواساة من علیّ، قال: لانه منّی وأنا منه، فقال جبرائیل: وأنا منکما یا رسول الله صلی الله علیه وآله ثم قال: لا سیف الا ذوالفقار ولا فتی الا علی، فکان کما مدح الله تعالی به خلیله علیه السّلام: اذ یقول: ﴿فَتی یَذْکُرُهُمْ یُقَالُ لَهُ إِبْرَاهِیمُ﴾ إنا معشر بنی عمّک نفتخر بقول جبرائیل: انه منّا، فقال: أحسنت یا موسی إرفع الینا حوائجک… ». عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ۱/۷۸ – ۸۲، ح ۹، باب جل من أخبار موسی بن جعفرعلیه السّلام مع هارون الرشید ومع موسی بن المهدی.
[5]: الاحتجاج، شیخ طبرسی، ۲/۳۳۵ – ۳۴۰، ح ۲۷۱، احتجاج ابی ابراهیم موسی بن جعفر‘ فی أشیاء شتّی علی المخالفین. شیخ طبرسی این حدیث را با همین الفاظ نقل کرده است.

[6]: الاحتجاج، شیخ طبرسی، ۲/۳۳۵ – ۳۴۰، ح ۲۷۱، احتجاج ابی ابراهیم موسی بن جعفر‘ فی أشیاء شتّی علی المخالفین. شیخ طبرسی این حدیث را با همین الفاظ نقل کرده است.

[7]: انعام: ۸۴ و ۸۵.

[8]: «المسألة الخامسة: الآیة تدلّ علی أن الحسن والحسین من ذریة رسول الله صلی الله علیه وآله، لأن الله تعالی جعل عیسی من ذریّة ابراهیم مع أنه لا ینتسب إلی ابراهیم الا بالأم، فکذلک الحسن والحسین من ذریة رسول الله صلی الله علیه وآله، وان انتسبا إلی رسول الله بالأم وجب کونهما من ذریّته، ویقال: ان أبا جعفر الباقر استدل بهذه الآیة عند الحجاج بن یوسف». تفسیر الکبیر، فخر رازی، ۱۳/۶۶، ذیل آیه ۸۵ سوره انعام. و نیز ابن کثیر در تفسیر القرآن العظیم، ۲/۱۳۵، ذیل همین آیه شریفه می‌نویسد: «وفی ذکر عیسی علیه السّلام فی ذریّة ابراهیم أو نوح – علی القول الآخر – دلالة علی دخول ولد البنات فی ذریة الرجل، لأن عیسی علیه السّلام انما ینسب إلی ابراهیم علیه السّلام بأمه مریم علیهاالسّلام فانه لا أب له». سپس این حدیث را نقل می‌کند: «عن أبی الحرب بن أبی الاسود قال: أرسل الحجاج إلی یحیی بن یعمر. فقال: بلغنی أنک تزعم ان الحسن والحسین من ذریة النبی صلی الله علیه وآله تجده فی کتاب الله؟ وقد قرأته من أوله إلی آخره فلم أجده. قال: ألیس تقرأ سورة الأنعام ﴿وَمِن ذُرّیّتِهِ دَاوُدَ وَسُلَیْمَانَ﴾ حتی بلغ ﴿وَیَحْیَی وَعِیسَی﴾ قال: بلی. قال ألیس عیسی من ذریة ابراهیم ولیس له أب؟ قال: صدقت… وقال آخرون: ویدخل بنو البنات فیهم ایضا لما ثبت فی صحیح البخاری ان رسول الله صلی الله علیه وآله قال للحسن بن علی: >ان ابنی هذا سید ولعل الله أن یصلح به بین فئتین عظیمتین من المسلمین< فسمّاه ابناً فدلّ علی دخوله فی الابناء». و بروسوی در روح البیان ۳/۶۱ ذیل همین آیه می‌نویسد: «وفی ذکره دلیل علی أن الذریّة تتناول اولاد البنت، فیکون الحسن والحسین من ذریّة سید المرسلین محمدصلی الله علیه وآله مع انتسابهما الیه بالأم ومن آذاهما فقد آذی ذریته علیه السّلام… ».
[9]: آل عمران: ۶۱.

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

علم الهی حضرت فاطمه معصومه (سلام‌الله‌علیها) برگرفته از ائمه اطهار (علیهم السلام) است

معرفت و ولایت اهل بیت (علیهم السلام)

 یک دختر مسلمان می‌تواند در برهه‌های مختلف نقش‌های مؤثری داشته باشد

فردا مصادف است با ولادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) و روز دختر

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.