بسم الله الرحمن الرحیم
وقت بخیر
رفیقی می گفت:
ایام نوجوانی از سرِ نادانی سخنی را در جمعی گفتم که نباید میگفتم ، مرحوم پدرم با هزار مصیبت حرف مرا ترمیم و توجیه و مثبتسازی کرد.
مجلس که تمام شد ، پدرم مرا در کنار خود نشاند و فرمود : فرزندم ، در خلقت گوش و زبان خود دقت کن ، آنها یک تفاوت بزرگ دارند :
گوشهای انسان بیرون و آزاد آفریده شدهاند ،
اگر چیزی بگویند ، دست شما نیست که آن سخن را نشنوید ، خداوند هم شنیدن ( غالب ) سخنان را حرام نکرده است و خودش فرموده است :
یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ
سخنان را میشنوند اما بهترین را انتخاب و تبعیت میکنند.
( زمر / 18 )
اما زبان تو در کام دهان تو پشت میلههای دندانهای تو ، زندانی توست. زبانِ تو ، برعکس گوشِ تو که برای شنیدن در اختیار و تحت فرمان تو نیست ، زندانی توست.
هر زندان کلیدی دارد و خوشا بهحال کسیکه کلید زندانِ دهانش را به عقل خود سپرده باشد و بدا به حال کسی که کلید زندان دهان خود را به نادانی خود داده باشد ، بهترین زندانبانِ دهان ، عقل توست و بدترین زندانبان نادانی توست ….