سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / متون / ان شاءالله که صحبت‌های دهباشی از سر جهل است

ان شاءالله که صحبت‌های دهباشی از سر جهل است

حجت الاسلام علی سعیدیان، در یادداشتی پاسخ توئیت تحریف آمیز حسین دهباشی را داد.

اولاً آیه ۶۱ سوره «نور» با عبارت ]أَوْ ما مَلَكْتُمْ مَفاتِحَهُ[، که خطاب اولیه این آیه به مردم مسلمان مدینه است، صراحت و دلالت دارد بر اینکه خانه های مدینه درب داشته و درب ها کلید هم داشته است.

2- روایت «صحیح مسلم» را که خود پیغمبر در مدینه، دستور داد که شبها، مردم  درب خانه خود را ببندند. در حالی که پرده و حصیر بستن ندارد.

3-از «البدایه و النهایه»  افرادی که می آمدند برای دیدار پیامبر، با ناخن های خود به درب می زدند تا پیغمبر درب را باز کند. زیرا درب خانه، حلقه نداشت تا آن را بزنند.

4- در جواب چهارم خانه خود عایشه به تصریح «بخاری» از چوب «سرو» یا «ساج» ساخته شده بود.

این ها نشان می دهد که خانه های مدینه درب داشته است و حتی نوع درب خانه که تک لنگه بوده، یا دو لنگه بوده؛ در این روایات بیان شده بود. در ادامه بحث به جواب های دیگری در این زمینه اشاره می کنیم:

5-جواب پنجم: روایت «بخاری» از «عایشه»

در «صحیح بخاری» از قول «عایشه» نقل شده است که می گوید:

«لَمَّا جَاءَ قَتْلُ زَيْدِ بْنِ حَارِثَةَ، وَ جَعْفَرٍ، وَ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ رَوَاحَةَ جَلَسَ النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ يُعْرَفُ فِيهِ الحُزْنُ، وَ أَنَا أَطَّلِعُ مِنْ شَقِّ البَابِ»

وقتی خبر کشته شدن زید بن حارثه و جعفر و عبدالله بن رواحه به پیغمبر رسید، پیغمبر گوشه ای نشست و حزن و اندوه از وجودش پیدا بود و من از شکاف درب، این وضعیت را متوجه بودم.

صحیح بخاری، ج1، ص 440، ح1243

عبارت « مِنْ شَقِّ البَابِ» نشان می دهد بر اینکه خانه پیغمبر، دربی داشته، و شکافی داشته که عایشه از شکاف آن، درون خانه را می دید. و آقایانی که می آیند و ادعا می کنند که، خانه های مدینه درب نداشته و …، حرفشان بی اساس است  و فقط دنبال بهانه های بنی اسرائیلی هستند که مظلومیت صدیقه طاهره را انکار بکنند.

برادر گرامی ان شاءالله که از سر جهل سخن گفته اید، اگر عمدا و ازسرحقد وکینه به هردلیل باشد، سرنوشت شمایقیناهمین است ،خسرالدنیا و الاخره.

جهت آگاهی اگر نیاز میبنید به اسناد بسیار بیشتری استناد کنم، گرچه اگر مراد فهم و شناخت باشد به همین اندازه کافیست.

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

پیکر بی‌سر این رزمنده یا حسین(ع) می‌گفت +جزئیات

برادران رزمنده از او دور افتاده ‌اند ولی زمزمه شعر خواندنش را می‌شنوند. صدای علی اکبر محزون است و دل‌نشین: «رندانِ تشنه لب را آبی نمی‌دهد کس، گویی ولی‌شناسان رفتند از این ولایت، در زلفِ چون کمندش ای دل مپیچ کانجا، سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت».

شهید بی سر ۱۸ ساله‌ در معلی +فیلم

جوان بی سر ۱۸ ساله‌ای که بعد از ۴۰ سال بازگشته...

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.