افغانستان؛ میدان جنگ و صلح با اشباح/ کاخ سفید سخت به این توافق نیاز داشت
بهتازگی و پس از آنکه در گفتوگو با بیبیسی گفتم به آینده مذاکرات صلح با طالبان در قطر خوشبین نیستم، انتقادات بسیاری دریافت کردم.
روزنامه جام جم یادداشتی از محمدحسین جعفریان، کارشناس ارشد مسائل افغانستان منتشر کرده است که متن آن در ادامه میآید.
بهتازگی و پس از آنکه در گفتوگو با بیبیسی گفتم به آینده مذاکرات صلح با طالبان در قطر خوشبین نیستم، انتقادات بسیاری دریافت کردم. اغلب منتقدان تصور کرده بودند من به صلح خوشبین نیستم و در سرزنش جنگ و مزایای پایان آن در افغانستان برایم نوشته بودند. حال آنکه سخن من مذمت پروژهای بود که واشنگتن نام آن را مذاکرات صلح بینالافغانی نهاده و دوحه، صحنه اجرای آن است. پس از حوادث یازدهم سپتامبر 2001، کاخ سفید به افغانستان لشکر کشید و شعارش نابودی طالبان بود. در حملات یازدهم سپتامبر حتی یک افغانستانی نقش نداشت اما تاوان قدرتنمایی آمریکاییها را این سرزمین و مردمش پرداختند. جنگی به آنها تحمیل شد که تمام سرزمینشان را به ویرانهای بدل کرد. آن روزها در کاخ سفید، رئیسجمهوری مستقر بود که برای ترمیم غرور لگدمال شده آمریکاییها نیازمند یک جنگ تمامعیار بود و در راه رسیدن به آن، مردم افغانستان را تنبیه کرد!
قریب دو دهه پس از آن جنگ تحمیلی، اینک رئیسجمهوری در کاخ سفید مستقر است که آشکارا میگوید: «افغانستان آزمایشگاه تروریسم است.» او اکنون در آستانه انتخابات، نیازمند یک سورپرایز با چاشنی صلح است، دستیارانش در حال آمادهکردن این خواسته او در آزمایشگاه مورد نظرش هستند. همه میدانند کاخ سفید برای نیل به این مقصود امتیازات عجیبی به طالبان داده است تا آنجا که مک مستر، مشاور پیشین امنیت ملی در دولت فعلی میگوید: «ترامپ با طالبان همدست شده است.»
در نخستین روز آغاز مذاکرات دوحه، گفتم به این گفتوگوها خوشبین نیستم و لااقل تا امروز دیدهایم که با شروع مذاکرات، آتش جنگ در سرتاسر افغانستان فزونی گرفت و صدها نفر از دو طرف و نیز انبوهی از غیرنظامیان طی همین مدت کشته شدهاند. طالبان پیشتر در مذاکرات با زلمای خلیلزاد، نماینده آمریکا به هر امتیازی که خواستهاند دست یافته و در واقع تنها برای تحکیم آن توافقات به دوحه آمدهاند. نمایندگان دولت افغانستان حاضر به قبول این امتیازات نیستند؛ چراکه بسیاری از آنها سرنوشت آن سرزمین و ساکنانش را به نابودی میکشاند. کاخ سفید اما این را نمیپذیرد.
زلمای خلیلزاد عملا در نقش سخنگوی طالبان مدعی شد: «طالبان تا وقتی توافق صلح صورت نگیرد، آتشبس را نمیپذیرد!» و همزمان به دولت درمانده کابل اخطار داد: «شکست مذاکرات بینالافغانی برای ما قابل پذیرش نیست!» ترامپ در صحنه انتخابات نیازمند یک نمایش صلح است و در این میان منافع او بر هر چیز ارجح است. لازم باشد این بار صلح را به مردم افغانستان تحمیل میکند.
حقیقت آن است که با چنین شرایطی نه طالبان به دنبال صلح بود و نه دولت کابل. اما کاخ سفید سخت به آن نیاز داشت، لذا با دادن حداکثر امتیازات به طالبان، آنان را راضی به مذاکره کرد. در این معامله چیزی به دولت و مردم افغانستان نرسید؛ زیرا آمریکا یقین داشت هرآنچه را اراده کند، قادر است به دولت اشرف غنی و نمایندگانش تحمیل کند. ترامپ تاجر است و دنیا شاهد است در این معامله او، مردم افغانستان هیچ جایی ندارند. او رسما در حال فروش افغانستان به طالبان برای پیروزی در انتخابات و جلب نظر رایدهندگان آمریکایی در رقابت با جو بایدن است. تاسفبار آن است که حتی با دادن تمام این امتیازات هولناک به این گروه تروریستی و به قدرت رساندن آنها در کابل در جهت تامین منافع ترامپ، باز هم معلوم نیست این صلح تحمیلی بویی از آرامش برای آن سرزمین داشته باشد. زیرا طالبان متشتت و ناهمگوناند. بسیاری از فرماندهان میدانی آنها با همین صلح نیز مخالف هستند و تضمینی نیست پس از به قدرت رسیدن میان خودشان یا مخالفان جدیدی که سر برخواهند کرد، جنگهای خونین تازهای رخ ندهد. آنها مانند شبحاند و هر فرمانده محلیشان هویتی نامعلوم و خواستهای گنگ دارد. هم جنگ و هم صلح، با اشباح کار دشواری است.