چقدر لذت بخش است این قرار هفتگی!
اینکه یک هفته با خودت، با نفست، با تمام مشکلاتت کلنجار بروی
و از لابلای آنها که چون موجی می آید و میخواهد تورا به ناکجا آباد ببرد
چشم به آن نور عظیم آسمانی بدوزی و از او کمک بخواهی!
یک هفته بِدوی، سعی کنی تا خداوند از تو راضی بشود
و تو را در آستانه آن نور قرار دهد،
تابتوانی درطول هفته، لحظه ای آنرا حس کنی و غرقه درلذتی شگرف شوی!
و باز طوفان تو را از جای برکند و بجنگی!
ولی در تمام لحظات، ناخوشی ات یاد آن نور، در گوشه ذهنت جاخوش کند
و تو بدانی که او هست، حاضر و ناظر بر تمام آنچه که هستی،
و بر آنچه که دوست داری باشی، ولی نیستی!
چقدر لذت بخش است این قرار آخر هفته که می آیی،
و بین نماز مغرب و عشاء سر بر دامن او میگذاری و از درد دلهایت می گویی:
از توانایی ها و ناتوانی هایت…
و می دانی او نه تنها می شنود بلکه اصلاح خواهدنمود!
چقدر لذت بخش است این قرار آخر هفته که:
بدوی و تلاش کنی تا لحظه ای نفس را پس بزنی، و از نورآسمانی مادر بهره ببری!
بعد درکنارش بنشینی و بنویسی ازتمام آنچه برتو گذشته و او آگاه است…
ولی با تمام آگاهیش باز به تو دل می سپرد و اجازه می دهد برایش بگویی،
چون کودک ناتوانی که در هیاهوی جامعه در حال گم شدن است،
از ترس هایت بگویی و از آنچه در دل آرزویش را پرورانده ای،
و او به تو گوش میدهد و توجه با ارزش و گران قدرش را به تو معطوف میکند!
و هرگز حقارتت را به تو گوش زد نمی کند،
و ناجوریهایت را بادستان مهربانش بِگونه ای می زداید، که حتی متوجه نمیشوی،
مبادا خجالت بر تو غلبه نماید و از محضرش دور شوی!
چقدرلذت بخش است:
بدانی آخر هفته جایی حتی پشت درِ آن خانه برای توهست…
که بروی سرت را بالا بگیری،
توجهت را از درونت و از تمامی اشکالاتت بیرون کشیده و معطوف او شوی،
آنگاه آن نور باوجود آسمانی بودن در تویِ زمینی نفوذکند، و باخودش صفات آورد!
مهربانانه و مادرانه تغییرت دهد…
و تو بعضی اوقات این تغییرات را بخودبگیری و شادی کنی و او بروی تو نیاورد!
چقدر لذت بخش است این قرار آخر هفته با مادر عالم،
زمانیکه سرخوش می دوی و با شادی دل نوشته هایت را برایش می خوانی،
دل نوشته هایی که خودش به دل تو انداخته…
و بزرگوارانه آن را بهانه ای برای تلطیف شدن وجودت قرارمی دهد…
چقدر لذت بخش است این قرار پنج شنبه شب ها:
با او که مهربان ترین در عالم است،
خدایا این خوشی را مستدام بدار و اجازه بده آن را همواره داشته باشیم…
چقدر لذت بخش میشود:
آن پنج شنبه هایی که درِ بیتِ مادر برویت گشوده شود،
به درون خانه راهت دهند وپرتویِ نورکوچکی شوی که همه چیزش فاطمهس است.
چقدر لذت بخش می شود که:
این قرارهای آخرهفته، رنگ و بوی مهدی مادرس را بگیرد…
رنگ و بوی آماده شدن برای او…
احساس کنی: در نور مادر رشد کرده ای، قد کشیده ای و بزرگ شده ای…
بزرگ شده ای که یاور باشی، که سربازی کنی…
چقدر لذت بخش می شود که:
به تو اجازه دهند درمحضر پروردگارت انجام وظیفه کنی
و از حرم و حریم او دفاع کنی…
چقدر لذت بخش می شود که:
یک پنج شنبه ای از راه برسد و جان بی مقدار تو ارزش فدا شدن یافته باشد…
پس به تو اجازه دهند آنرا فدا کنی…
و به صاحب آن نور عظیم آسمانی ملحق شوی…
” طهورا “
آذر 1396