سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / هنر / نقد فیلم / با پارو نمی‌شود جلوی موج ترنس‌مدرنیسم را گرفت

با پارو نمی‌شود جلوی موج ترنس‌مدرنیسم را گرفت

یادداشتی بر فیلم بلیدرانر 2049 ،نامزد 5 جایزه اسکار

جهان فکر و اندیشه انسانی، در جستجوی ساخت واقعیتی بیمرز چه در مسیر افق و چه در راستای آسمان و زمین است. از سوی دیگر، فیلم و سینما محدوده امنی برای تعمق بخشی به جهان ذهنی هنرمندان شدهاست که با ساخت دنیای خود در آن به انتشار و تکثیرش میپردازند. رجعت وحشتانگیز اسطورهها بهطور غلوآمیزی به تسخیر پردههای سینما و قابهای تصویری منتج خواهد شد. واقعهای تأمل برانگیز، مخوف و هشداردهنده.

آینده درختی است که ریشه در گذشته دارد و برای پیشبینی ثمرهاش ناگزیر باید به شناخت ریشههای آن پرداخت. بهنظر میرسد برای تصور آینده سیستمی و تکنولوژی زده، نقب به گذشته اسطورهای – ماورائی، ترفند جذاب و قابل باوری برای انسانهایی با ناخودآگاه جمعی تقریبا مشابه باشد، ناخودآگاهی انباشه از اطلاعات و کنشهای خارقالعاده و افسانهها و کهنالگوهای زیر خاکستر.

نزدیک به بیش از یک سده است که مدرنیسم و صادرههایش در حال پیشروی و شاخهگستری هستند. ترنسمدرن شاخه جدا شدهایست که به سرعت در حال ریشه دواندن و اعلام استقلال است .سبک و سیاقی که به تصویر آخرالزمان به گونهای متفاوت میپردازد و نظمنوین جهانی را به تصویر میکشد که گریزناپذیر و تفکیک شدهاست و تنها راه نجات و حیات در آینده برشمرده میشود.

فیلم «بلید رانر» به کارگردانی دنی ویلنوو یکی از همین ترنسمدرنهای هولناک و تیره است که به حوادث سال ۲۰۴۹ کالیفرنیا میپردازد. این فیلم دنباله‌ای بر فیلم بلیدرانر (۱۹۸۲) به کارگردانی ریدلی اسکات به‌شمار می‌رود و مرکز توجه آن، رپلیکنتها (همتایان) است که توسط کارخانهداری به نام «والاس» احیا میشوند. همتایان، انسانهای مهندسی شده یا ربابهای فوق پیشرفتهای هستند که در گذشته، برای کار در دنیای خارج طراحی و استفاده شدهاند. قدرت آنها برای بردگی و موضوعات مختلف افزایش داده شدهاست. والاس بعد از یک قحطی و نابودی اکوسیستم که در سال ۲۰۱۹ واقع میشود، آنها را به کمک کشاورزی مصنوعی نجات داده و شرکت تایرل (تولید کننده سابق همتایان) را از چرخه خارج میکند و پس از تجمیع بقایای نسلی از رباتهای انقلاب کرده تایرل، مابقی آنها را از رده خارج میکند. والاس بعد از احیای خط تولید، در پی فرمول جدیدی برای خلق همتای انسانی است و به همین دلیل به دنبال رمزگشایی از تولد یک بچه در میان همتایان است.

این فیلم نئونوآر علمی–تخیلی، در کنار مفاهیم اصلی خود، به الیناسیون (alienation) یا از خود بیگانگی غیرانسان در جهان انسان نیز اشاره میکند. واکنشی که مارکس برای نخستین بار برای توصیف کارگران مزدبگیری به‌کار برد که از وضع زندگی راضی‌کننده‌ای برخوردار نبودند. در این فیلم نیز مخاطب خواه یا ناخواه با ربات منزوی و وامانده ، همذاتپنداری میکند. و در نهایت طغیان آنها در پایان فیلم نیز همان تعریف مارکس از طبقه کارگری است که توصیف میکند. در نسخه اول فیلم در سال 1982، دکتر تایرل برای اینکه احساس رباتها را بهتر کنترل کند پیشنهاد اعطای گذشتهای با ایجاد حافظه برای آنها را میدهد، موضوعی که در نسخه جدید فیلم، منشاء طغیان و شروع فهم و مطالبات تازه میشود.

«بلید رانر 2049 »، تصویرگر فضاهای باز و گسترده پساآخرالزمانی است. جهان افسرده دنیای هزارهسوم که با فضاسازیهای مبهم در میان معماری و سازههای متفاوت (برجهای بلند، تاریک، عجیب و مخوف) نمایانده میشود. آیندهسازی که در بسیاری دیگر از بلاکباسترهای مشابه دیده میشود؛ ساخت تمدنی بر اساس الگوی ترنسمدرن که تصویرگر زندگی مشترک و به ظاهر مسالمت آمیز میان انسان و سازههای انساننماست. ترنسمدرن الگوی انتقادی در حال رشد بر اساس پارادایمهای مدرنیسم و پستمدرنیسم است که خارج از سیستم و جامعه معمول غرب به آن نگاه میکند و به دنبال ایجاد حالت تعادل میان سنت، طبیعت و جامعه مدرن است. مبانی ترنسمدرن بر پایه نه تنها یک روش فکری جدید بلکه یک روش زندگی مسالمتآمیز در کنار یکدیگر بنا شده است. شیوهای که منجر به ساخت و تدارک فضایی چندفرهنگی بمنظور سازگاری آنها با توجه و درک تفاوت در ارزشها میشود. به نمایش گزاردن معنویتی لجامگسیخته بدون توجه به مدرن یا سنتی بودن آنها، هدف این شیوه است.

چنین چیدمان تمدنی، علاوه بر «بلیدرانر» در فیلمهای مهم دیگری از جمله آواتار، هری پاتر، شکل آب و … نیز دیده میشود که نشانگر رویکرد تعاملی انسان و سایر موجودات برای برقراری چنین تمدنی است.

از اینرو «بلیدرانر» نیز به تعامل و یا مشارکت در تولید انسان میپردازد. انسانی که در موقعیت ضعف قرار گرفته و سالها پس از آخرالزمان همچنان به دنبال فساد و بیاخلاقی است.

با رجوع به کارنامه فیلمسازی دنی ویلنو، جدا از تنوعطلبی او در ساخت آثارش، میتوان به این نتیجه رسید که فیلم قبلی کارگردان با عنوان «ورود» ( Arrival) ، مقدمهای برای ورود به جهان «بلید رانر 2049 »است. موضوع ادامه نسل و مسئله فرزندآوری در هر دو فیلم از اهمیت ویژهای برخوردار است. هویتخواهی غیرانسانها، بروز بحران هویت در میان آنها و طرح مسئله اساسی و فرامرزی تعریف انسان و انسانیت و بهمریختگی تعامل بین بشر و سازههای دست او، همه و همه موضوعاتی است که در نهایت انسان ترنسمدرن با آن مواجه است.

موضوعی که در آیه 24 سوره یونس به وضوح درباره آخرالزمان پیشبینی شده است؛ « وَظَنَّ اَهْلُها اَنَّهُمْ قادِرُونَ عَلَیْها…و چنین مىپندارد که اینک توان بهرهورى از همه نعمات را دارند» . این آیه حکایت دوران مدرنیته و تفکر خداستیزی است که پیشتر نیز مشابه آن در دوران فراعنه مصر و حاکمیت اسطورهای انسان برترنما وجود داشته است. رجعت اسطورهای که در جریان کلی این فیلم نیز پرداخت شدهاست. توجه به برهنگی، فساد، قمار و سایر رفتارهای شیطانی تصویر شده در همین راستاست. رفتارهایی که به صراحت از شیطانی بودن آنها در قرآن یاد شدهاست. از ارجاعات مهم دیگر فیلم به مصرباستان میتوان تصویر مجسمه‌های نگهبان، نماد های اُبلیسکی، معماری های هرمی، نوع رنگ و نور شهر اشاره کرد.

«بلیدرانر 2049» آخرالزمان را دنیایی با حیاتِ گونههای مختلف ترسیم میکند و بر اعتقاد علمی برخی دانشمندان، مبنی بر تعامل موجودات فضایی و انسانها در آینده صحه میگذرد.

فرعونِ دنیاینوین در این فیلم، انسانی نابینا، ضعیفالجثه اما با قدرت و هوشی خارقالعاده و شخصیت اسطورهای بنام «والاس» است. او در سکانسی از فیلم دنیای مورد تصور خود را اینگونه ترسیم میکند که «ما درحال خلق فرشتههای جدید و خوبی برای مقابله با فرشتگان بد هستیم. اینگونه به ۹ دنیای جدید راه پیدا کردیم. ما بایستی مالک ستارهها شویم.»

با توجه به آنچه که اشاره شد، خلقت انسان توسط غیر خدا دلیل دیگری بر تضاد این فیلم با نگرش توحیدی است. در آیات قرآن اشاره شده که خداوند انسان را از خاکهای پنجگانه (طین، طینلازب، صَلْصالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ، صَلْصالٍ کَالْفَخَّار و تراب) خلق میکند و بعد از اینکه او را صورتگری می کند، مرحله نفخ روح آغاز میشود. مسئله فیلم رسیدن به فرمولی برای دمیدن روح در جسم مادی تولید شده به کمک تکنولوژی است. والاس با تولید رباتهای انساننما به دنبال ساخت تمدن قابل کنترل و دخل و تصرفی برای بشریت است. او مصمم است تا بهشت را با ارتش خودساخته، پس بگیرد. بنابراین در آرزوی ساخت تریلیونها، همتای بشری است. به همین منظور بدنبال یافتن فرمول روح -جز اساسی وجود- برای همتایان است که آنان را از دستسازه به مخلوق واقعی مبدل کند و صحهای بر خدایگانی خود باشد.

خداوند در قرآن مي‌فرمايد وَ نَفَخْتُ فيهِ مِنْ رُوحي، يا به عبارت ديگر انسان را فطر (نوعی خلق) مي‌كند. انسانی که بر خلاف سایر موجودات، روح‌الايمان و روح‌العقل دارد؛ به همین علت متمایز میشود.
از سوی دیگر به اعتقاد والاس، روح عامل پرواز است. تصور وجود روح در میان همتایان و حتی صفرو یکیها یا همان همسران دیجیتالی، به شعور، عشق و ایثار در آنها منتهی میشود مرزی که در صورت فرو ریختنش، وجه تمایز میان انسان و غیرانسان را به حداقل میرساند. در یک نگاه کلی در این فیلم نیز حزبالشیطان بدنبال بدلسازی از خلقت و فطرت انسانی و بارگذاری آن در میان غیرانسان ها یا همان همتایان است.

آخرالزمان تنها در ذهن بشر امروز مخوف، تیره و تار نیست. بلکه به کرات در کتب مقدس نیز پیشبینیهایی از آیندهای که بشر با دستان خود رقم میزند، صورت گرفته و انسان عصر تکنولوژی، فساد و زیادهطلبی را برحذر داشته است. به نظر میرسد که مجموعه فکری سینمای هالیوود با توجه به جریانسازیها و جهتدهیهایی که در برنامهریزی های بلندمدت خود دارد، با اشراف بر وعدههای کتب آسمانی، همانند «والاس» سعی در ساخت تصویر ذهنی نسلهای پیشرو و ابقاء افکار قابل کنترل در سطح جهانی دارند. آنها در تقابل با وعده نابودی اقوام سرکش در مقدمه آخرالزمان و به تبع هراس ناشی از آن ، دوران بعد از آخرالزمان را دوران بی خدایی یا چند خدایی معرفی میکنند. همانطور که در دوران حاکمیت اساطیر ، بشر با چنین توهماتی سرگرم بود، در حالی که خداوند در آیه 4 و 5 سوره اسراء، آخرالزمان را این گونه وعده میدهد؛. «و در کتاب به فرزندان اسرائیل خبر دادیم که‏ قطعاً دو بار در زمین فساد خواهیدکرد، و قطعاً به سرکشی بسیار بزرگی برخواهید خاست‏؛ پس آنگاه که وعده نخستین آن دو فرا رسد، بندگانی از خود را که سخت نیرومندند بر شما می‏‌گماریم‏ تا میان خانه‏‌ها به جستجو درآیند و این تهدید تحقّق‏‌یافتنی است‏.»

ترنسمدرن درحال پیشروی است و همانطور که در فیلم نیز اشاره شد، با پارو نمیتوان جلوی این موج را گرفت. پس با توجه به تمام آنچه درباره محتوای مهم و تأثیر گذار «بلید رانر 2049 » و همینطور تصویر اسطورهای آن اشاره شد، میتوان پیشبینی کرد که در بین نمونههای آخرالزمانی، فیلم، نسخه بعدی هم داشته باشد. چراکه داستان والاس و مخلوقاتش در پایان به نتیجه نمیرسد و انتهای فیلم همچنان باز است. احتمالا در فیلم آینده، موجود یا فرزندی که محصول مشترک میان انسان و غیرانسان خواهد بود، نقش مهمی ایفاء خواهد کرد.

ایتابلهسروشآپارات

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.