سرخط خبرها
خانه / بایگانی برچسب: سوره نور (صفحه 2)

بایگانی برچسب: سوره نور

به بهانه پخش مجموعه تلویزیونی حجاب راه رستگاری

[النور30 ] - قُلْ لِلْمُؤْمِنينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ يَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِکَ أَزْکي لَهُمْ إِنَّ اللّهَ خَبيرٌ بِما يَصْنَعُونَ به مردان با ايمان بگو: «ديده فرو نهند و پاکدامني ورزند، که اين براي آنان پاکيزه‏تر است‏، زيرا خدا به آنچه مي‏کنند آگاه است‏». [النور31 ] - وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا يُبْدينَ زينَتَهُنَّ إِلاّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلي جُيُوبِهِنَّ وَ لا يُبْدينَ زينَتَهُنَّ إِلاّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَني إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَني أَخَواتِهِنَّ أَوْ نِسائِهِنَّ أَوْ ما مَلَکَتْ أَيْمانُهُنَّ أَوِ التّابِعينَ غَيْرِ أُولِي اْلإِرْبَةِ مِنَ الرِّجالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلي عَوْراتِ النِّساءِ وَ لا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ ما يُخْفينَ مِنْ زينَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَي اللّهِ جَميعًا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ و به زنان با ايمان بگو: «ديدگان خود را [از هر نامحرمي‏] فرو بندند و پاکدامني ورزند و زيورهاي خود را آشکار نگردانند مگر آنچه که طبعاً از آن پيداست‏. و بايد روسري خود را بر گردن خويش [فرو] اندازند، و زيورهايشان را جز براي شوهرانشان يا پدرانشان يا پدران شوهرانشان يا پسرانشان يا پسران شوهرانشان يا برادرانشان يا پسران برادرانشان يا پسران خواهرانشان يا زنان [همکيش‏] خود يا کنيزانشان يا خدمتکاران مرد که [از زن‏] بي‏نيازند يا کودکاني که بر عورتهاي زنان وقوف حاصل نکرده‏اند، آشکار نکنند؛ و پاهاي خود را [به گونه‏اي به زمين‏] نکوبند تا آنچه از زينتشان نهفته مي‏دارند معلوم گردد. اي مؤمنان‏، همگي [از مرد و زن‏] به درگاه خدا توبه کنيد، اميد که رستگار شويد.

ادامه نوشته »

کوثر عطای الهی (۳)؛ سورۀ ضحی حاکی از کاربرد دنیایی کوثر است

سورۀ ضحی حاکی از کاربرد دنیایی کوثر است. کوثر عطای الهی (۳) جای بسی تأسف است که شیعه‌ی کسی هستم که او را نمی‌شناسم و از معرفت او بی‌بهره‌ام. با اینکه در شبِ دنیا، دسترسی به او ندارم، ولی تلاشم بر آن است تا نسبت به بُعدی از ابعاد او …

ادامه نوشته »

تجلی نور (۴)

نور35 - اللّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ اْلأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکاةٍ فيها مِصْباحٌ الْمِصْباحُ في زُجاجَةٍ الزُّجاجَةُ کَأَنَّها کَوْکَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَکَةٍ زَيْتُونَةٍ لا شَرْقِيَّةٍ وَ لا غَرْبِيَّةٍ يَکادُ زَيْتُها يُضي‏ءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ نُورٌ عَلي نُورٍ يَهْدِي اللّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشاءُ وَ يَضْرِبُ اللّهُ اْلأَمْثالَ لِلنّاسِ وَ اللّهُ بِکُلِّ شَيْ‏ءٍ عَليمٌ

ادامه نوشته »

بهره مندی از نور – قسمت سوم

از آنجایی که برای طی صراط ابتدا باید ارتفاع گرفت و این ماجرا بدون اذن رب و ولایت ولیّ میسر نیست، پس برای قرار گرفتن بر ابتدای صراط در ارتفاعات به شدت نیاز به ولیّ داریم! ولیّ آن کسی نیست که طبق رای و بیعت مردم انتخاب شود! ولیّ کسی است که خداوند او را برگزیده و مقام ولایت را به او تقدیم نموده، هرچند کثیری را خوش نیاید!!!! این جاست که نقش کلیدی آقا و مقتدای ما بارز می شود! این راه به سمت ارتفاعات فقط به اذن الله به روی کسانی باز است که تابع ولیّ عالم باشند! پس نه تنها ادیان گوناگون خود را در کف و عمق عالم محصور نموده اند بلکه تعدادی از مسلمین که سر تسلیم در برابر مولا امیرالمومنین ع فرود نیاوردند نیز در تاریکی زندان دنیا مانده اند! پس خدایا! ما در هر نماز با این جمله اهدناالصراط المستقیم از تو چه می خواهیم؟

ادامه نوشته »

بهره مندی از نور

خدایا این آیه چقدر عجیب است! تو مومنین را ولایت می کنی و ایشان را از ظلمات به سوی نور حرکت می دهی! مگر مومن در ظلمات به سر می برد؟ از آن عجیب تر! کافران ولایت غیر تورا پذیرفته اند، ایشان از نور به سوی ظلمات رهنمون می شوند به سبب انتخابشان، مگر کافر در نور به سر می برد که توسط طاغوت به سوی ظلمات سیر کند؟ به نظر می رسد در این آیه خداوند از یک منطقه ای صحبت می کند که حالت صفر مرزی دارد ، مومن و کافر با هم در آن منطقه قرار دارند، این منطقه نسبت به...

ادامه نوشته »

در محضر او/ قسمت ششم

بسم الله الرحمن الرحیم قسمت ششم: از منزل استاد که بیرون آمدند حال عجیبی داشت! در دانشگاه با دوستانش گاه به جلسات سخنرانی سر زده بود ولی تابحال کلامی این گونه در دلش جای نگرفته بود! چی شده اخوی؟ خیلی تو فکری! صدای شاد عطا او را از درونش بیرون …

ادامه نوشته »

در محضر او/ قسمت پنجم

..در این مدت کوتاه، دگرگونی هایی در درونش اتفاق افتاده بود، دوست داشت بداند این تغییرات پایدار خواهد بود؟ بعد از اتمام ایّام  که دوباره به زندگی خود مشغول می شود! چه اتفّاقی خواهد افتاد؟ حال و هوایی که تجربه کرده بود بی نظیر بود، خداوند به او توفیق عطا کرده بود زمان زیادی به یاد امامش بوده و متوجه ایشان باشد، دوست نداشت این حال و هوا را از دست بدهد! روحش با ارتفاع آشنا شده و از سقوط می هراسید. دلش می خواست دوباره عطا را ببیند و با او گفت و گویی داشته باشد،.یادش آمد قبل از جدا شدن از اکیپ دانشجویان، عطا محل قرارشان را به او گفته بود، به راه افتاد، نزدیک حرم، روبروی در ورودی بین الحرمین زیر پل عابر! از دور نگاه کرد!...

ادامه نوشته »