بوی حسین می وزد از کربلا بیا
ای از غدیر آمده تا نینوا بیا
عطر غدیر خورده تو را خوب می برند
در لابلای نفحه ی باد صبا بیا
کشتی شکسته غم مخور از راه می رسد
بانگ و طنین کشتی آل عبا بیا
این ریسمان که می کشدت تا به عرشه اش
آری بگیر و بی سر و بی ادعا بیا
بال و پرت نمی کشدت دست و پا مزن
پر بسته باش و زیر پر آن هما بیا
آن قاصدک اشاره ی ابرو شنید و رفت
باری تو هم به شوق نسیم صبا بیا
جان را میان یک طبق از عشق سر گذار
تا آستان حضرت آن سر جدا بیا
یک پرده اشک فاصله داریم تا حسین
ای دل برای دیدن خون خدا بیا
محمد جواد عسکری باقرآبادی.
1400/05/05