این دو مهندس در کتاب خود که ثمره ۳ سال تلاش بیوقفه و همکاری با بیش از ۲۰ دانشمند و متخصص عالیرتبه بوده، داعیه اثبات وجود خدا را در پرتو دانشهای مدرن مطرح کردهاند، این درحالیست که بسیاری از منتقدان به این نظریه نویسندگان کتاب با دیده تردید مینگرند.
در طول ۴ قرن از کوپرنیک و فروید گرفته تا گالیله و داروین عقیده غالب این بود که توضیح هستی بدون باور به آفریننده میسر است. جریانهای فکری ماتریالیستی بهویژه در اوایل قرن بیستم بر این پایه گسترش یافتند اما رفتهرفته کفه ترازوی علم با یک نیروی باورنکردنی به آنطرف (مخالفت با ماتریالیسم محض) سنگینی کرد. نقطه عطف این تحولات را باید نظریه نسبیت، مکانیک کوانتومی، گسترش هستی و در راس همه آنها «بیگبنگ» (انفجار بزرگ) دانست. درحالیکه در قرن بیستم اعتقاد به یک «پروردگار» از نظر علمی توجیهپذیر بهنظر نمیرسید این تحولات موجب کلید خوردن یک جرقه فکری و شکلگیری مباحث عدیدهای در محافل مختلف روشنفکری و مذهبی شد.
میشل- ایو بولور که در زندگی شخصی یک کاتولیک معتقد است بر این باور است که بهرهمندی از میزان مختصری از علم و دانش موجب دوری از خدا میشود اما هر چه میزان علم و دانش بیشتر شود مسیر بهسمت نزدیکی به خدا تغییر میکند. او میگوید: «۱۳.۸ میلیارد سال پیش هستی یک نقطه واحد و مجزا در فضا و زمان بود و قوانین فیزیک توجیهی برای آن نیافته بودند و لاجرم بهسمت متافیزیک سوق داده شدند و این فرضیه تقویت شد که باید «خالقی بزرگ» پشت آفرینش کائنات و هستی باشد. امروز ما معتقدیم که مجموعهای از شواهد وجود دارد که نشان میدهد تز خدای خالق، درست است».
مشاهدات این دو البته در محافل علمی و مذهبی با واکنش های متفاوتی روبرو شده است. به اعتقاد تیری منین، فیزیکدان و کشیش و ستون نویس نشریه «لا کوخا» استفاده از مفهوم «اثبات» است که جنجال به پا کرده. اینکه ما اجازه داشته باشیم فکر کنیم «خالق بزرگ» وجود دارد بهمعنی اثبات چیزی نیست.
اتیین کلیان، فیلسوف فرانسوی در گفتگو با نشریه «لکسپرس» میگوید: «ادعای اثبات علمی وجود خدا چیزی نیست جز اثبات سادهلوحی.»
انتشارات «ترهدانیل» که بیشتر کتابهایی در زمینه عرفان و آسایش چاپ میکند از سال ۲۰۱۴ تاکنون چنین موفقیتی نداشته است. کتاب «فهم بیگبنگ در ۳ دقیقه» اثر برادران بوگدانوف، پیشتر با استقبال عموم مواجه شده بود.
.
.