سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / اشعار / اشعار معارفی / شعر / برپا مادر آمد

شعر / برپا مادر آمد

گفتند آسمان ها کرسی و عرش اعلی
با اهل آسمان ها برپا مادر آمد

 

آمد نسیم نوری از قله های طوری
شوری است در کران ها برپا مادر آمد

 

فرمود با تمنی قل هذه سبیلی
خیزید زآن جهان ها برپا مادر آمد

 

وقت نماز حیدر می خواند از تو مادر
لحنی است در اذان ها برپا مادر آمد

 

در حلقه ی شهیدان قاسم به عشق می گفت
گردان بی نشان ها! برپا مادر آمد

 

از کربلا سلامی فرمود روح و جانی
افتاد بر زبان ها برپا مادر آمد

 

جبریل کرد اشاره آن سو میان خانه
آمد طبیب جان ها برپا مادر آمد

 

موسی به دست بیضا بگشود رمز طاها
آمد ز آسمان ها برپا مادر آمد

 

شد قاصدک به جنبش با التماس و خواهش
ای باغ و بوستان ها برپا مادر آمد

 

از آشیان سحر خیز،ای مرغ ،دیده ترخیز
تا اوج لامکان ها برپا مادر آمد

 

دست نسیم می خورد بر قاصدک به نرمی
رفتند جاودان ها برپا مادر آمد

محمد جواد عسکری باقرآبادی

1400/10/4.

 

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

آواهنگ/ با نور تو جان دوخته بر مهر وفایت

جان ها همه قربان تو من هم به فدایت

شعر/ غلامان فاطمه سلام الله علیها

ما غلامان کوی جانانیم،بهترین خانه را غلامانیم

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.