سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / متون / بخش چهارم وصیتنامه ی سردار شهید سلیمانی عزیز

بخش چهارم وصیتنامه ی سردار شهید سلیمانی عزیز

بسم الله الرحمن الرحیم

خداوندا! پاهایم سست است. رمق ندارد. جرأت عبور از پلی که از جهنّم عبور می‌کند، ندارد. من در پل عادی هم پاهایم می‌لرزد، وای بر من و صراط تو که از مو نازک‌تر است و از شمشیر بُرنده تر؛ اما یک امیدی به من نوید می‌دهد که ممکن است نلرزم، ممکن است نجات پیدا کنم. من با این پا‌ها در حَرَمت پا گذارده ام و دورِ خانه ات چرخیده ام و در حرم اولیائت در بین الحرمین حسین و عباست آن‌ها را برهنه دواندم و این پا‌ها را در سنگر‌های طولانی، خمیده جمع کردم و در دفاع از دینت دویدم، جهیدم، خزیدم، گریستم، خندیدم و خنداندم و گریستم و گریاندم؛ افتادم و بلند شدم. امید دارم آن جهیدن‌ها و خزیدن‌ها و به حُرمت آن حریمها، آن‌ها را ببخشی.
خداوندا! سر من، عقل من، لب من، شامّه من، گوش من، قلب من، همه اعضا و جوارحم در همین امید به سر می‌برند؛ یا ارحم الراحمین! مرا بپذیر؛ پاکیزه بپذیر؛ آنچنان بپذیر که شایسته دیدارت شوم. جز دیدار تو را نمی‌خواهم، بهشت من جوار توست، یا الله!

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

یادی از سردار شهید سلیمانی

ويدئو/ یاد شهید سلیمانی و بغض رهبر معظم انقلاب اسلامی

رمز عاقبت بخیری …

ويدئو/ حاج قاسم عزیزمون گفت

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.