سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / اشعار / اشعار امیرالمومنین علیه السلام

اشعار امیرالمومنین علیه السلام

🔻اشعار منسوب به امیرالمومنین که خطاب به حضرت زهرا سلام الله علیها بعد از شهادت حضرت زهرا می فرماید:

نفسی علی زفراتها محبوسةٌ یا لـیتها خـرجـت مـع الزَّفَـراتِ

لا خیرَ بعدکِ فی الحیاةِ و إنّما أبکی مخافةَ تـطـولَ حـیاتی

جان من با ناله هایم در سینه ام حبس شده.                      ای کاش جانم با ناله هایم از سینه ام خارج می شد!

پس از تو خیری در زندگی در دنیا نیست. گریه می کنم من از ترس اینکه زندگی من در دنیا طولانی شود.

حـبـیـبٌ لـیـس یعـدلـهُ حـبیب و ما لسواهُ فی قلبی نصیب

حبیبٌ غاب عن عینی و جسمی و عن قـلبی حبیبـی لایغـیبُ

حبیب من چنان دوستی است که در شایستگی هیچ دوستی همتای او نیست و برای غیر او در دل من هیچ بهره ای نیست.
حبیب من از چشم و جسم من پنهان شده، امّا از دل من، حبیب من پنهان نمی شود و نخواهد شد.

مالی وقفتُ علی القبورِ مُسلِّماً قبرَ الحـبیبِ فلم یَرُدَّ جوابی
أحـبیبُ مالـکَ لاتــردّ جـوابـنا أنسیتَ بعـدی خُـلَّةَ الأحبابِ

چه چیزی است برای من که توقف کرده ام بر کنار قبرها، در حالتی که بر قبر حبیبم سلام می کنم و او جواب مرا نمی گوید.
ای حبیب تو را چه می شود که جواب مارا نمی گویی؟ آیا فراموش کرده ای پس از من دوستی با دوستان را؟

🔻 و خود امیرالمومنین از طرف فاطمه (سلام الله علیهما)می فرماید:

قال الحبیبُ فکیف لی بجوابکم و أنـا رهـین جـنـادلٍ و تـرابِ
أَکَلَ التراب محاسنی فَنَسِیتُکُم و حَجِبتُ عن أهلی و عن أترابی

دوست می گوید چگونه برای من میسّر است جواب شما را بگویم و حال آنکه در گرو سنگریزه ها و خاک می باشم؟
خاک نیکی های مرا خورده، پس فراموش کردم شما را و از چشم های کسان و اولاد خود مستور و نا پیدا شدم.

فعلیکمُ منّی السلام تقطَّعَت عنّی و عنـکـم خَـلَّةَ الأحـبابِ

پس بر شما باد سلام (یعنی با شما وداع می کنم). بریده شد از میان من و از شما، دوستی با دوستان.

نثار امیرالمومنین و مادر مهربان علیهم السلام، صلوات.

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

نماهنگ خادم حرم _ دهه کرامت مبارک

با صدای حامد علیزاده و با سروده‌ای از قاسم صرافان

ولادت فاطمه معصومه سلام الله علیها

ويدئو/سرود اسطوره وقار

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.