امروز با سالروز رحلت بانوی بزرگوار اسلام، حضرت خدیجه سلامالله علیها همزمان است. بانوی گرانقدری که همه هستی خود را به پای اسلام و پیامبر اسلام ریخت. مادر زهرای مرضیه و تمامی ائمه اطهار علیهمالسلام. خدیجه کبری(س) علاوهبر تمام فضائل برجستهای که داشت، صاحب طبع ظریف و روحی لطیف هم بود. در این مختصر یکی از سرودههای آن بانوی بزرگوار را که در بحارالانوار نیز آمده است، همراه با ترجمه فارسی آن که به نظم درآمده، نقل میکنیم. با این توضیح که ترجمه تا آنجا که ممکن بوده به متن عربی وفادار مانده است؛
—————-
این غزل دلنشین و فاخر را حضرت خدیجه(س) پس از نخستین دیدار با پیامبر اسلام و هنگامی که آن حضرت با خدیجه وداع کرده و بر مرکب نشسته و دور میشوند، سروده است:
قلب المحبّ الی الاحباب مجذوب
و جسمه بید الاسقام منهوب
و قائل کیف طعم الحبّ قلت له
الحبّ عذب و لکن فیه تعذیب
افدی الذین علی خدّی لبعدهم
دمی و دمعی مسفوح و مسکوب
ما فی الخیام و قد صارت رکابهم جمّاً
الّا محبّ له فی القلب محبوب
کانمّا یوسف فی کلّ ناحیهًْ
والحزن فی کل بیت فیه یعقوب
***
دلِ عاشق به دوستان بستهَست
گرچه از درد، جسم او خستهست
گر بپرسند چیست مزه عشق
به هم این نیش و نوش پیوستهست
جان به قربانِ آن که در دوریش
چشم من اشکبار و خونبار است
دل هر خیمه شد تهی ز سوار
به جز آن دل، که خیمه یار است
تا که یوسف ز دیده پنهان است
بیتِ یعقوب، بیتالاحزان است
—————-
این غزل دلنشین و فاخر را حضرت خدیجه(س) پس از نخستین دیدار با پیامبر اسلام و هنگامی که آن حضرت با خدیجه وداع کرده و بر مرکب نشسته و دور میشوند، سروده است:
قلب المحبّ الی الاحباب مجذوب
و جسمه بید الاسقام منهوب
و قائل کیف طعم الحبّ قلت له
الحبّ عذب و لکن فیه تعذیب
افدی الذین علی خدّی لبعدهم
دمی و دمعی مسفوح و مسکوب
ما فی الخیام و قد صارت رکابهم جمّاً
الّا محبّ له فی القلب محبوب
کانمّا یوسف فی کلّ ناحیهًْ
والحزن فی کل بیت فیه یعقوب
***
دلِ عاشق به دوستان بستهَست
گرچه از درد، جسم او خستهست
گر بپرسند چیست مزه عشق
به هم این نیش و نوش پیوستهست
جان به قربانِ آن که در دوریش
چشم من اشکبار و خونبار است
دل هر خیمه شد تهی ز سوار
به جز آن دل، که خیمه یار است
تا که یوسف ز دیده پنهان است
بیتِ یعقوب، بیتالاحزان است