سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / متون / طنز/ زانوی اُشتر!

طنز/ زانوی اُشتر!

گفت: یک روزنامه زنجیره‌ای نوشته است مجلس دهم، هم کارآمد بود، هم مردمی بود و هم شفاف بود!

گفتم: خدا شیخ مصلح‌الدین سعدی را رحمت کند که در حکایتی آورده است؛ یکی گیسوان بافت که علویم (سید) و با قافله حجاز به شهر آمد که از حج می‌آیم و شعری به نزد ملک بُرد که خود سروده‌ام! یکی از ندیمان پادشاه گفت؛ او یهودی‌زاده است، سید نتواند بود، دیگری گفت؛

عید قربان در بصره بود، حاجی چگونه تواند بود! و شعرش را به

دیوان انوری یافتند!

گفت: پس سعدی هم این جماعت دروغگوی پشت هم‌انداز را می‌شناخته؟!

گفتم: ملای رومی هم آنها را شناخته بود! آنجا که می‌گوید؛

آن یکی پرسید اُشتر را که هی؟… از کجا می‌آیی‌ ای فرخنده پی؟

گفت از حمـام گـرم کـوی تـو … گفت خود پیداست از زانوی تو!

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

طنز/ زیر کامیون

دولت ناامید حسن روحانی غربگدا

رژیم خبیث غاصب صهیونیستی

پاورقی

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.