مسابقۀ بزرگ کتابخوانی با محوریت کتاب «تنها زیر باران»، روایتی از زندگی شهید مهدی زینالدین تا 20 فروردینماه 98، توسط انتشارات حماسۀ یاران برگزار میگردد.
در روزهایی که ویروس کرونا در کشور تعدادی از مردم شریف ایران را درگیر خود کرده است و مردم برای جلوگیری از شیوع بیشتر این ویروس منحوس، بسیاری از فعالیتهای خود را لغو کردهاند، ساعات فراغت بیشتری در اختیار مردم است که با مراجعه به محصولات فرهنگی نظیر کتاب میتوان از این ساعات فراغت استفادۀ بهینه و سودمندی کرد. لذا رجانیوز درنظر دارد در این ایام برخی کتب شاخص و ممتاز را به مخاطبان خود معرفی نماید.
کتاب «تنها زیر باران» نوشتۀ مهدی قربانی روایتی از زندگی شهید مهدی زینالدین، از شهدای بزرگ و شناخته شدۀ دفاع مقدس است. این اثر درصدد است تا با روایتهای بیان نشده و دسته اول از خانواده، همرزمان و … مخاطب را با زندگانی این شهید عزیز آشنا کند.
نویسندۀ این اثر در گفتوگویی اظهار داشت: تفاوت متن این کتاب با کتبی که در حوزۀ زندگی این شهید نوشته شده در این است که تنها زیر باران با رعایت یک سیر تاریخی سعی کرده هر روایت را در زمان خود بیان کند؛ بدین ترتیب توانسته تصویر نسبتا جامعی از فراز و نشیب های حیات فرمانده لشکر 17 علی بن ابی طالب (ع) ارائه دهد.
به گزارش گروه فرهنگی رجانیوز، انتشارات حماسۀ یاران که مسابقهای بزرگ با محوریت این اثر از تاریخ 13 آبانماه 98 تا 20 فروردین 99 برگزار میکند و 30میلیون ریال کمک هزینۀ سفر به کربلای معلی برای سه نفر، 30میلیون ریال کمک هزینۀ سفر به مشهد مقدس برای ده نفر و پنجاه کارت هدیۀ 1میلیون ریالی برای پنجاه نفر به برندگان اهداء خواهد کرد.
برشی از کتاب:
گفت: «اعلام کن همه جمع بشن میخوام براشون صحبت کنم».
گفتم: حرف از موندن بزنی خودت رو سبک کردیها. این بندههای خدا از بس سختی کشیدهن و برای عملیات امروز و فردا شنیدهن خسته شدهن. خدای نکرده حرفت رو زمین میزنن. شما فرمانده لشکری، خوب نیست اعتبارت رو از دست بدی.
یک لبخند روی لبهایش کاشت.
دست روی شانهام زد و گفت «من از خدا یه آبرو گرفتم همون رو هم خرج راه خودش میکنم. نگران نباش».
والسلام علیکم را گفته و نگفته صدای صلوات، دشت را پر کرد.
توی یک چشم به هم زدن دورش شلوغ شد. شلوغ و شلوغتر.
از دور هرچه چشم چرخاندم نتوانستم ببینمش.
داشتم نگران میشدم که دیدم روی شانه بلندش کردند بردندش توی دل جمعیت.
همانهایی که یک صدا ساز رفتن میزدند حالا یک صدا شعار میدادند:
«فرمانده آزاده آمادهایم آماده. فرمانده آزاده آمادهایم»
برای تهیۀ این اثر با تخفیف بیست درصد، عدد 8 را به 3000191717 ارسال کنید و یا به اینجا مراجعه کنید.