بسم الله الرحمن الرحیم الحمد الله رب العالمین
ترحم امیرالمؤمنین علیه السلام
اصبغ بن نباته روایت کرده که : ما همراه امیرالمؤمنین علیه السلام می رفتیم ، و مردی از قریش با ما بود
گفت : یا امیرالمؤمنین علیه السلام ! مردها را کُشتی ، و بچه ها را یتیم کردی ، و چنین و چنان کردی ،
مولا امیرالمؤمنین علیه السلام متوجه او شد
فرمود : گمشو ای سگ ، و دیدیم سگ سیاهی شد ،
مرد بنا کرد به آن حضرت پناه بردن و تضرع کردن ، حضرت او را دید و به حالش ترحم کرد و لبانش را حرکت داد دیدیم مردی شد مانند سابق ،
و مردی گفت : ای امیرالمؤمنین علیه السلام ! شما بر امثال این کار قدرت دارید و معاویه با شما معارضه می کند ؟
مولا فرمود : ماییم بندگان بزرگواری که در گفتار بر خدا سبقت نمی گیرند و به فرمانش عمل می کنند
اثبات الهداة، ج 4، ص 546 و 547.
أنبياء26 – وَ قالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمنُ وَلَدًا سُبْحانَهُ بَلْ عِبادٌ مُکْرَمُونَ
و گفتند: «[خداي] رحمان فرزندي اختيار کرده.» منزّه است او. بلکه بندگان مکرم خدای رحمانند،
أنبياء27 – لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ
که در سخن بر او پيشي نميگيرند، و خود به دستور او کار ميکنند.
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم