سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / متون / فهمیده راباید فهمید تا فهمیده شد

فهمیده راباید فهمید تا فهمیده شد

 

داشتم خونه رو مرتب میکردم.
حسین گوشه ی آشپزخونه نشسته و به نقطه ای خیره شده بود.
اونقدر غرق افکار خودش بود که هر چه صداش کردم جواب نداد

رفتم جلوش و گفتم: حسین؟! … حسین؟! … کجایی مادر؟!

یهو برگشت و بهم نگاه کرد
گفتم: حسین جان! کجایی مادر؟!

خندید و گفت: سر قبرم بودم مامان
از تعجب خنده ام گرفت .
بهش گفتم: قبرت؟! … قبرت کجاست مادر جون؟!

گفت: بهشت زهرا سلام الله علیها ردیف ۱۱ قطعه ۲۴ شماره ۴۴
چیزی نگفتم و گذشت …

… وقتی شهید شد و دفنش کردیم به حرفش رسیدم
با کمال تعجب دیدم دقیقأ همون جایی دفن شده که اون روز بهم گفته بود. پشتم لرزید ، فهمیدم اون روز واقعا سر قبرش بوده…
کتاب_زندگی_به_سبک_شهدا
برشی از زندگی شهید حسین فهمید
راوی : مادر شهید

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

مولانا علی(علیه السلام) شیعه جاهل نمی‌خواهد!

شهید مرتضی مطهری

یادی از شهید لشکر فاطمیون

بزرگداشت شهدای لشکر فاطمیون در امامزاده بی بی سکینه ماهدشت

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.