میرزا حسنخان مشیرالدوله نخست وزیر محافظه کار ایرانی در ۳۰ مهر ۱۳۰۲ از پست نخست وزیری استعفا داد و برای همیشه از سمتهای دولتی کنارهگیری کرد
میرزا حسن خان مشیرالدوله نخست وزیر محافظه کار ایرانی در ۳۰ مهر ۱۳۰۲ از پست نخست وزیری استعفا داد و برای همیشه از سمتهای دولتی کناره گیری کرد و به فعالیت علمی و تاریخی پرداخت.
در بحبوحه انتخابات دوره پنجم، احمدشاه تصمیم گرفته بود برای بار سوم عازم اروپا شود. تلاش مشیرالدوله برای انصراف شاه به جایی نرسید و مشیرالدوله از وی خواست در غیاب خود و مجلس، کسی را به رییس الوزرایی انتخاب کند که قدرت جلوگیری از تندرویهای سردار سپه را داشته باشد. علت استعفای مشیرالدوله این بود که انتخابات دور پنجم مجلس شورای ملی در جریان بود و مشیرالدوله دریافت که انتخابات مسیر عادی خود را طی نمیکند و سردار سپه و نظامیان در تهران و شهرستانها در انتخاب اشخاص دخالت میکنند. انتخابات تهران در دست امیر لشکر خدایارخان بود و کمیتهای در این زمینه تشکیل شده بود که نامزدهای تهران و شهرستانها باید از آن کمیته اجازه فعالیت میگرفتند.
در آن ایام جز قوامالسلطنه مرد قدرتمند و صاحب ارادهای بین رجال وجود نداشت. مدرس و دوستان و همفکرانش نیز به این موضوع اعتقاد داشتند، لذا قوام چندین جلسه با شاه و مدرس به مذاکره پرداخت و آمادگی خود را برای احراز مقام رئیس الوزرایی در غیاب شاه اعلام کرد.
سردار سپه که دستگاه جاسوسی وسیعی را برای خود تدارک دیده بود، دریافت که به زودی قوامالسلطنه، زمام امور را در دست میگیرد و تمام نقشههای او نقش بر آب میشود. به همین دلیل با مشورت دوستان نزدیک خود پروندهای برای قوام السلطنه ساخت و او را به شرکت در توطئهای متهم کرد که قصد آن ترور سردار سپه وزیر جنگ بوده است. حتی بیم آن بود که قوام اعدام شود. سرانجام با وساطت احمدشاه قرار شد قوام عازم اروپا شود و در واقع میدان را برای سردار سپه خالی کند.
اقدام سردار سپه در توقیف و تبعید قوام السلطنه زنگ خطری برای مشیرالدوله محافظهکار نواخت. از اینرو مشیرالدوله با بردباری سعی کرد از این مهلکه جان سالم به در ببرد. البته عجله احمدشاه برای رفتن به فرنگستان مشکلی بر مشکلات افزوده بود.
جلوگیری سردار سپه از رفتن ولیعهد به تبریز که حتی اعلامیه آن را انتشار داده بودند، به خوبی نشان داد که اراده و تصمیم سردار سپه بالاترین تصمیم در مملکت است. برخوردهای تند و اهانتآمیز در هیات وزیران و خشونتهای بیادبانه سردار سپه با مشیرالدوله و سایر وزیران او را وادار ساخت که به هر نحوی که ممکن است از زیر بار مسئولیت شانه خالی کند. چند بار گفتوگو با احمد شاه موجب شد تا شاه رضایت به کنارگیری بدهد؛ مشروط بر اینکه چند روزی به شاه مهلت داده شود درباره جانشین او شخص واجد شرایط انتخاب کند؛ ولی مشیرالدوله از دقیقهای که استعفای خود را تسلیم شاه کرد در کاخ نخست وزیری حاضر نشد و وزیران نیز به پیروی از او در وزارتخانهها حاضر نشدند.
به این طریق چهارمین دوره نخست وزیری میرزا حسن مشیرالدوله که بعدها نام خانوادگی پیرنیا را برای خود و خاندانش انتخاب کرد، پایان پذیرفت و بدین ترتیب پس از ۲۰ سال بازیگری در صحنه سیاست ایران به صحنه علمی زندگی خود وارد شد.
مشیرالدوله بدون شک پیش از هر کسی در عدلیه ایران حق دارد. چرا که بیشتر قوانینی که پس از مشروطه ملاک کار قرار گرفت، توسط او تهیه شده بود. سازمان تازه دادگستری را پس از مشروطه او پی ریزی کرد. زمانی که وزارت عدلیه در شرف تأسیس بود، قانون محاکمات حقوقی و جزایی به تصویب رسید و دیوان کشور و دادسراها تشکیل شدند. راهاندازی مدرسه عالی علوم سیاسی و مدرسه نظام مشیرالدوله از اقدامات با ارزش او و کتاب ایران باستان از آثار جاویدان وی در حوزه تاریخ است.