سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / اخبار / رئیس جمهور استبدادی ایالات متحده کیست و چگونه به قتل می‌رسد؟

رئیس جمهور استبدادی ایالات متحده کیست و چگونه به قتل می‌رسد؟

/رئیس جمهور استبدادی ایالات متحده کیست و چگونه به قتل می‌رسد؟

آیا ایالات متحده در راه به سوی جنگ داخلی قرار گرفته است و حضور دوباره ترامپ در کارزار انتخاباتی پیش رو زمینه تجزیه ایالتی را تشدید و تقویت خواهد کرد؟

پس از شورش۶ ژانویه (شورش طرفداران ترامپ پس از انتخابات۲۰۲۰) سوالاتی درباره آینده جغرافیایی – سیاسی ایالات متحده مطرح است و موضوع داغ تقسیمات سیاسی و تجزیه ایالتی، همچنان مورد بررسی قرارمی‌گیرد و یکی از نگرانی‌های آینده‌نگرانه تحلیل‌گران سیاسی پس از انتخابات ۲۰۲۴ است.

ماجرای سینمایی شدن تجزیه آمریکا /رئیس جمهور استبدادی ایالات متحده کیست و چگونه به قتل می‌رسد؟

پس از ششم ژانویه، موضوع تقسیمات ایالتی به بحثی بالقوه‌تر تبدیل شد. در اغلب تحلیل‌ها این بحث‌ موضوع مطرح می‌شد:” آیا ایالات متحده در راه به سوی جنگ داخلی قرار گرفته است و حضور دوباره ترامپ در کارزار انتخاباتی پیش رو زمینه تجزیه ایالتی را تشدید و تقویت خواهد کرد.

ماجرای سینمایی شدن تجزیه آمریکا /رئیس جمهور استبدادی ایالات متحده کیست و چگونه به قتل می‌رسد؟

ماجرای تجزیه سینمایی شد؟

چند ماه قبل تریلرهای تبلیغاتی فیلم «جنگ داخلی» منتشر شد. فیلم المان‌هایی از فیلم‌های فاجعه(Disaster Movie) را به نمایش می‌گذاشت. هلیکوپترهای نظامی که بر فراز واشنگتن دی‌سی فرود می‌آیند، تانک‌های زرهی که در خیابان‌های شهری حرکت می‌کنند و بنای یادبود آبراهام لینکلن که به طرز حیرت‌آوری منفجر می‌شود.

ماجرای سینمایی شدن تجزیه آمریکا /رئیس جمهور استبدادی ایالات متحده کیست و چگونه به قتل می‌رسد؟

برخی رسانه‌های آمریکایی فیلم و خشونت جاری در آن را در سال منتهی به انتخابات پرتنش و غیرمسئولانه خواندند. در تابلوهای تبلیغاتی، میلیشیایی برجسته شده که در فیلم به عنوان قهرمانانی معرفی می‌شئوند که علیه استبداد رژیم مرکزی در حال مبارزه هستند.

ماجرای سینمایی شدن تجزیه آمریکا /رئیس جمهور استبدادی ایالات متحده کیست و چگونه به قتل می‌رسد؟

رئیس جمهوری که به نماد استبداد بدل شد

فیلم «جنگ داخلی»، لبریز از خشونت است، در مقیاسی دهشتاک، با نمایش عریان صحنه‌های میدان جنگ در شهرهای آمریکا. فیلم از دولت و رئیس جمهوری رونمایی می‌کند که منشا ترویج استبداد است و در مقابل، دشمنانش، شورشیانی هستند که در یک جدال نظامی، موفق به تجزیه بخش اعظمی از خاک آمریکا شده‌اند.

پیامدهای احتمالی بازگشت ترامپ به عرصه قدرت

نتیجه این برداشت برای آمریکایی‌ها ترسناک‌تر از فیلم‌های نظامی- هالیوودی است، به خصوص در دوران کنونی، پس از ۶ ژانویه و محکوم شدن اخیر دونالد ترامپ.

گارلند کارگردان فضایی را به تصویر کشیده که مصداق عینی گرایی خشونت منجر به تجزیه است و مخاطبان فیلم آن را یکی از پیامدهای احتمالی بازگشت ترامپ به عرصه قدرت تحلیل می‌کنند.

ماجرای سینمایی شدن تجزیه آمریکا /رئیس جمهور استبدادی ایالات متحده کیست و چگونه به قتل می‌رسد؟

«آرون شیهن-دین» :این جنگ آینده‌نگرانه ارتباط چندانی با این تقسیم‌بندی‌های سیاسی ندارد و مشکل از خودکامگی یک رئیس جمهور آغاز می‌شود و به هرج و مرج منتهی می‌شود.نظر صاحب‌نظران درباره فیلم چیست؟

«آرون شیهن-دین»، مورخ دانشگاه ایالتی لوئیزیانا و نویسنده کتاب «محاسبات خشونت: آمریکایی‌ها چگونه جنگ داخلی را جنگیدند»، در یک برنامه تلویزیون می‌گوید: “جنگ داخلی واقعی دهه ۱۸۶۰ با بی‌رحمی‌های ترسناکی توام بود، اما فیلم «جنگ داخلی» نبرد بزرگ‌تری را تصویر می‌کند، این جنگ آینده‌نگرانه به وسعتی است که بتواند با تقسیمات استعاری بر سر آبی و قرمز، جمهوری‌خواه و دموکرات، همخوانی داشته باشد. اما تهدید واقعی که فیلم نشان می‌دهد، ارتباط چندانی با این تقسیم‌بندی‌های سیاسی ندارد و مشکل از خودکامگی احتمالی یک رئیس جمهور آغاز می‌شود و به هرج و مرج منتهی می‌شود.

ماجرای سینمایی شدن تجزیه آمریکا /رئیس جمهور استبدادی ایالات متحده کیست و چگونه به قتل می‌رسد؟
در فیلم جنگ داخلی اغلب سخنرانی‌های شخصیت رئیس جمهوری فرضی شبیه دونالد ترامپ است

گروهی از ایالت‌های جدایی‌طلب به نام نیروهای غربی، به رهبری تگزاس و کالیفرنیا، در حال نبرد با یک رئیس‌جمهور استبدادی (نیک آفرمن با شباهتی عجب به دونالد ترامپ) هستند که سومین دوره ریاست جمهوری خود را تجربه می‌کند.

ای فیلم، شبیه به آمریکای دیستوپیایی اغلب فیلم‌آخرالزمانی با خونریزی گسترده‌تراست. گروهی از ایالت‌های جدایی‌طلب به نام نیروهای غربی، به رهبری تگزاس و کالیفرنیا، در حال نبرد با یک رئیس‌جمهور استبدادی (نیک آفرمن با شباهتی عجب به دونالد ترامپ) هستند که سومین دوره ریاست جمهوری خود را تجربه می‌کند.

او اف‌بی‌آی را منحل کرده و به‌طور فیزیکی به دشمنان سیاسی‌اش حمله می‌کند. فیلم تمثیلی از تاثیر رئیس جمهور پیشین ایالات متحده است و اظهارات آفرمن به صورت آشکاری، سخنرانی‌های ترامپ را یادآوری می‌کند.

ماجرای سینمایی شدن تجزیه آمریکا /رئیس جمهور استبدادی ایالات متحده کیست و چگونه به قتل می‌رسد؟
نمایی از فیلم جنگ داخلی

بشین این تجزیه را تماشا کن!

فیلم، درباره قهرمانان یا ضدقهرمانان جنگ داخلی نیست، بلکه اثری با محوریت ناظران است. گروه کوچکی از عکاسان خبری در سفری خطرناک از نیویورک به واشنگتن، دی. سی. قرار گرفته‌اند، تا با رئیس‌جمهور منزوی، پیش از سقوط، مصاحبه پایانی را ترتیب دهند.

به آنها گفته می‌شود که سفر به واشنگتن یک خودکشی است، زیرابه روزنامه‌نگارانی که از محدوده شهر عبور می‌کنند درجا تیراندازی می‌شود.عکاس باتجربه جنگی، لی اسمیت (با بازی کریستن دانست) در راس این گروه قرار داد و جوئل (واگنر مورا) همکار او در حوزه تولید محتوا است. جسی (کایلی اسپینی)، یک عکاس جوان و بلندپرواز در حین عکاسی مصادف با یک بمب‌گذاری انتحاری، جان لی را نجات می‌دهد و به گروه آنان می‌پیوندند.

آنان به همراه پیشکوت خود سمی (استیون مک‌کینلی هندرسون) در یک خودروی شاسی‌بلند قدیمی با برچسب خبرنگار (PRESS) از نیویورک به واشنگتن سفر می‌کنند. به آنها گفته می‌شود که سفر به واشنگتن یک خودکشی است، زیرابه روزنامه‌نگارانی که از محدوده شهر عبور می‌کنند درجا تیراندازی می‌شود.

ماجرای سینمایی شدن تجزیه آمریکا /رئیس جمهور استبدادی ایالات متحده کیست و چگونه به قتل می‌رسد؟
سمی (استیون مک‌کینلی هندرسون)

آنها از مناطق اصلی جنگ دوری می‌کنند چون به آنها هشدار داده شده که به هیچ وجه نزدیک فیلادلفیا نشوند و گروه مسیر پیچیده‌ای را از طریق پیتسبرگ و شارلوتزویل ویرجینیا انتخاب می‌کند، جایی که نیروهای جبهه غربی تجمع کرده‌اند.

این سفر جاده‌ای شبیه به فیلم‌ها و سریال‌های با محوریت زامبی‌ها است و سکانس‌های فیلم بشدت سریال یادآور سفر جمعی در سریال مردگان متحرک است. گروه خبرنگاران از جاده‌های خلوت و ترسناک عبور می‌کنند، از کنار خودروهای رها شده و فروشگاه‌های خالی می‌گذرند و به گروه‌های میلیشیای خطرناکی برمی‌خورند.

ماجرای سینمایی شدن تجزیه آمریکا /رئیس جمهور استبدادی ایالات متحده کیست و چگونه به قتل می‌رسد؟

در این سفر جاده‌ای با گروهی از مردان مسلح در یک پمپ بنزین آشنا می‌شویم که به طرز تهدیدآمیزی همسایگان خود را برای دلایل نامعلومی شکنجه می‌کنند.

ماجرای سینمایی شدن تجزیه آمریکا /رئیس جمهور استبدادی ایالات متحده کیست و چگونه به قتل می‌رسد؟

یکی از اراذل مسلح با عینک آفتابی قرمز زرق و برق‌دار (جسی پلمونس) در کنار یک کامیون کمپرسی ایستاده که حاوی توده عظیمی از اجساد است.

برخی از این مردان مسلح لباس‌های نظامی پوشیده‌اند، اما مشخص نیست برای چه کسی می‌جنگند – و در برخی موارد، خودشان هم نمی‌دانند. آنها با خودبزرگ‌بینی، با تکیه بر هیجان و قدرت، راه بقا در قتل عام بی دلیل دیگران جستجو می‌کنند.

مردان مسلح لباس‌های نظامی پوشیده‌اند، اما مشخص نیست برای چه کسی می‌جنگند – و در برخی موارد، خودشان هم نمی‌دانند. آنها با خودبزرگ‌بینی، با تکیه بر هیجان و قدرت، راه بقا در قتل عام بی دلیل دیگران جستجو می‌کنندچندین صحنه فوق‌العاده وجود دارد که به مفهوم اصلی فیلم اشاره می‌کند اما هیچ کدام از آنها به اندازه صحنه بین دو تک‌تیرانداز دقیق نیست.

کاراکترهای مورا، دانست، اسپینی و استیون مک‌کینلی هندرسون در تلاش برای عبور از جاده‌ای روستایی در راه به واشنگتن دی. سی هستند که متوجه می‌شوند که یک تک‌تیرانداز به آنها شلیک می‌کند.

آنها موفق می‌شوند از ماشین خود پیاده شوند و مخفی‌شوند. در جایی از فیلم با دو مرد مسلح استتار شده روبرو می‌شوند، یکی با تفنگ و دیگری به عنوان دیده‌بان.

طبیعی است که شخصیت کنجکاو و ساده‌لوح جسی اسپینی از آنها می‌پرسد که به چه کسی شلیک می‌کنند و متوجه می‌شود که آنها هیچ پاسخی از هویت تک‌تیرانداز روبرو ندارند.

جوئل مدام از سربازان می‌پرسد که چه اتفاقی در حال رخ دادن است و چرا!؟ سربازان با ناباوری به او نگاه می‌کنند. در این لحظه هیچ منطقی از شلیک متقابل وجود ندارد. مهم نیست چه کسی شلیک می‌کند یا به چه دلیلی، اینجا مهم است که در تیررس شلیک نباشید، اگر آن‌ها را نکشید، کشته می‌شوید.

یکی از مبارزان در پارک تفریحی زمستانی می‌گوید: «هیچ‌کس به ما دستور نمی‌دهد، کسی سعی دارد ما را بکشد و ما هم سعی داریم آنها را بکشیم.»

ماجرای سینمایی شدن تجزیه آمریکا /رئیس جمهور استبدادی ایالات متحده کیست و چگونه به قتل می‌رسد؟

در فیلم» گروه خبرنگاران با مردانی روبرو می‌شوند که خارج از جنگ و قانون عمل می‌کنند، قوانین خود را تعیین کرده و آنها را از طریق لوله تفنگ اجرا می‌کنند.

آنان را می‌توان با گروه‌های شورشی حال حاضر آمریکایی – مانند سوگندداران- Oathkeepers – (یک گروه شبه نظامی راست تندرو با مشی ضد دولتی) پسران مغرور – Proud Boys – (یک گروه نئوفاشیستی راست‌گرای افراطی مردانه است با هدف ترویج خشونت سیاسی) مقایسه کرد و این گروه‌ها در دوران ریاست جمهوری ترامپ به شهرت بیشتری رسیدند.

یکی از چیزهایی که موجب می‌شود گروه‌های میلیشیایی فیلم را با ما به ازاهای جهان واقعی مقایسه کرد این است که این گروه‌ها تصور می‌کنند کشورشان فاقد استقلال در حوزه قدرت سیاسی است.

ماجرای سینمایی شدن تجزیه آمریکا /رئیس جمهور استبدادی ایالات متحده کیست و چگونه به قتل می‌رسد؟
امی کوتر
ماجرای سینمایی شدن تجزیه آمریکا /رئیس جمهور استبدادی ایالات متحده کیست و چگونه به قتل می‌رسد؟
کوتر: “فکر نمی‌کنم که جنگ داخلی نزدیک باشد، اما فکر می‌کنم برخی از افرادی وجود دارند که آرزو دارند یکی را داشته باشیم، و آرزو دارند که می‌توانند به عنوان سربازان فرهنگی موثر باشند تا یک نظم داخلی را که به نظرشان بهتر برای خود و خانواده‌شان است، بازسازی کنند. “(منبع : پایگاه خبری NPR)

امی کوتر، مدیر تحقیقات در مرکز تروریسم، افراط‌گرایی و مبارزه با تروریسم در موسسه مطالعات بین‌المللی میدلبری و نویسنده کتاب «حس نوستالژی، ملی‌گرایی و جنبش میلیشیایی آمریکا» می‌گوید: اگرچه بسیاری از گروه‌های میلیشیا در ۶ ژانویه به کاخ کنگره آمریکا آمدند، اما هرگز به طور کامل با ترامپ هماهنگ نبودند. همچنین اغلب آنان با حزب جمهوری‌خواهی و یا ترامپ همراهی نکرده‌اند. برخی از آنها به دلیل دیدگاه‌های سفیدپوستی سنتی و رادیکالشان، بر سر عقاید خود ایستاده‌اند.

کوتر در ادامه اشاره می‌کند: ” ترامپ توجه آنها را جلب کرد، چون در این کار مهارت فوق العاده‌ای داشت و این گروه‌های میلیشیا برای آینده‌ای تاریک آماده می‌شوند. “

بر اساس اظهارنظر کوتر، آینده تاریکی که این جمعیت خاموش خواهان کشتار را فعال خواهد کرد، آیا انتخابات پیش روی آمریکا است؟

ماجرای سینمایی شدن تجزیه آمریکا /رئیس جمهور استبدادی ایالات متحده کیست و چگونه به قتل می‌رسد؟
افراط گرایی راست افراطی در آمریکا به روایت سم جکسون

ماجرای سینمایی شدن تجزیه آمریکا /رئیس جمهور استبدادی ایالات متحده کیست و چگونه به قتل می‌رسد؟

سم جکسون، مدیر تحقیقاتی ارشد در مرکز تروریسم، افراط‌گرایی و مبارزه با تروریسم در سی‌ان‌ان گفت: در ششم ژانویه برخی از گروه‌های افراطی معتقد بودند که دولت فدرال قصد دارد به در خانه‌هایشان برود و سلاح‌های آنان را ضبط کند. در همان مقطعی این میلیشیا آماده بود زمینه فروپاشی اجتماعی را فراهم کند، آنچه که در محیط‌های آنلاین به نام گفتمان “teotwawki”، به معنای “پایان دنیایی که ما می‌شناسیم” شناخته شد و در صدد انبار کردن سلاح‌ها و تجهیزات بود، و این گروه‌ها همان زمان فعال شدند.

او در ادامه اشاره می‌کند: اگر ما روی گروه‌های رسمی تمرکز نکنیم، ممکن است دولت موقعیت را از دست می‌دهند و خشونت گسترش پیدا می‌کند و بزرگترین خطری که این گروه‌ها را فعال می‌کند انتخابات ۲۰۲۴ است.

ماجرای سینمایی شدن تجزیه آمریکا /رئیس جمهور استبدادی ایالات متحده کیست و چگونه به قتل می‌رسد؟

آنچه درمتن فیلم «جنگ داخلی» مطرح می‌شود با تحلیل‌های اخیر اغلب کارشناسان درباره یک خطر میلیشایی بزرگ در پیوست با انتخابات ۲۰۲۴ است که با درنظر گرفتن رویدادهای ششم ژانویه ۲۰۲۰ بسیار محتمل است.

پیام های دو پهلوی جنگ داخلی

فیلم «جنگ داخلی» اثر الکس گارلند پیام مرکزی ‌اش نسبتاً دوپهلو است. فیلم به به آینده‌ای خیالی می‌پردازد که ایالات متحده به چند گروه تقسیم شده و با یک دولت تمامیت‌طلب زیر نظر یک رئیس‌جمهور فاشیستی مبارزه می‌کند. در حالی که علت دقیق تضاد جنگ داخلی در فیلم توسط گارلند مهمترین ابهام فیلمنامه است.

ماجرای سینمایی شدن تجزیه آمریکا /رئیس جمهور استبدادی ایالات متحده کیست و چگونه به قتل می‌رسد؟
نمایی از فیلم جنگ داخلی

یکی از نقاط ضعفی که ممکن است در جنگ داخلی گارلند وجود داشته باشد، عدم وجود یک تز دقیق در مورد اینکه چگونه ایالات متحده به این نقطه از تضاد داخلی رسیده است.

فیلم به جزئیات محتمل و ملاحظات سیاسی که در ایالات متحده وجود دارد، توجه ندارد و به جای اینکه به این جزئیات بنیادین بپردازد، بدون هیچ انگیزه خاصی روی مدارجنگ داخلی تمرکز دارد.

ماجرای سینمایی شدن تجزیه آمریکا /رئیس جمهور استبدادی ایالات متحده کیست و چگونه به قتل می‌رسد؟
نمایی از فیلم جنگ داخلی

آیا «جنگ داخلی» یک شبیه سازی واقعی است؟

ماهیت دراماتیک فیلم بیشتر بازتابی از یک شبیه‌سازی روان‌پریشانه محتمل است. فیلم‌ساز در نوعی روان‌پریشی گرفتار شده که بسیاری از سال ۲۰۱۶ تاکنون گرفتار آن شده‌اند. تصاویر در «جنگ داخلی» از قیام‌های تابستان ۲۰۲۰ و ۶ ژانویه برگرفته شده‌اند.

گارلند در «جنگ داخلی» بیشتر به نمایشی از خشونت انسانی و اثرات مخرب آن بر شخصیت‌ها علاقه‌مند است تا تحلیل دقیق و عمیق سیاست. این فیلم به جای اینکه توضیح دهد چرا یا چگونه درگیری‌ها رخ می‌دهند، بیشتر بر نتایج آن‌ها برای افرادی که در میان آن‌ها زندگی می‌کنند، تمرکز دارد.

ماجرای سینمایی شدن تجزیه آمریکا /رئیس جمهور استبدادی ایالات متحده کیست و چگونه به قتل می‌رسد؟
نمادی که فیلم جنگ داخلی بر اساس آن طراحی شده است

به این ترتیب، «جنگ داخلی» یک بررسی بی‌رحمانه از انسانیت در مواجهه با بحران‌های اجتماعی و سیاسی است و به مخاطبان خود اجازه می‌دهد تا به جای تجزیه و تحلیل منطقی، واکنش‌های عاطفی و روانی شخصیت‌ها را تجربه کنند.

آنچه جالب است این است که این فیلم بازتابی از واقعیت رسانه‌های اجتماعی است که از سال ۲۰۱۶ به ویژه در ایالات متحده، پیچیده‌تر شد و در دوران قرنطینه‌های اوایل کوید به اوج رسید.

ماجرای سینمایی شدن تجزیه آمریکا /رئیس جمهور استبدادی ایالات متحده کیست و چگونه به قتل می‌رسد؟
ستاره های روی پرچم به تعداد ایالت‌های متحده است و در این فیلم روی پرچم تنها دوستاره نقش بسته است

این واقعیت هم اکنوی روی پرده عریض سینما نمایش داده شده. شهروندان آمریکایی پس از مرگ فلوید به دنبال واقعیت بودند و برای استقلال اجتماعی با پلیس مبارزه کردند و پس از انتخاب نشدن ترامپ، به جای شهروندان آنارشیست‌ها به کنگره حمله کردند تا نتیجه انتخابات را متوقف کنند، اما این تلاش‌ها بی‌فایده بود.

یکی از ویدئوهای جالبی که در صفوف اعتراضات پس از انتخابات و اشغال کاخ کنگره بسیار در فضای مجازی وایرال شد، اعتراضی یکی از شهروندان بود که می‌گفت که حمله تنها به کاپیتول مضحک است و چرا آن‌ها از نیروی جمعی خود برای حمله به وال استریت استفاده نمی‌کنند.

ماجرای سینمایی شدن تجزیه آمریکا /رئیس جمهور استبدادی ایالات متحده کیست و چگونه به قتل می‌رسد؟
سکانس پایانی فیلم «جنگ داخلی» که با کشته شدن رئیس جمهور استبدادی به پایان می‌رسد

«جنگ داخلی» وضعیتی مشابه را به تصویر می‌کشد که در آن جامعه آمریکایی به سطح خودخواهانه‌ای از کشتن یا کشته شدن تنزل یافته است. گارلند این پیام را بارها از طریق فیلم به مخاطب در سکانس‌های مختلفی ارائه می‌دهد. این نتیجه ساده، خشونت است و راه‌هایی که در آن همه برای بقا تبدیل به هیولا می‌شوند.

نشنال اینترست گزارش داد: «آیا آمریکا تجزیه می‌شود؟»

نشنال اینترست گزارش داد: «آیا آمریکا تجزیه می‌شود؟» - کراپ‌شده

یک نشریه آمریکایی در گزارشی با اشاره به وضعیت کنونی و آتی آمریکا به بررسی احتمال تجزیه و فروپاشی آمریکا پرداخت.

  همانطور که چین و روسیه و همچنین دیگر کشورها، امیدوار به آینده منفی آمریکا هستند، این موضوع قطعا فرصتی برای پیشبرد بلندپروازی‌های این قدرت‌ها به شمار می‌آید.

پایگاه تحلیلی «نشنال اینترست» در گزارشی با عنوان آیا آمریکا یکپارچه باقی خواهد ماند، نوشت: «گاهی اوقات  کشورها کنترل بخش بزرگی از سرزمین‌های خود را از دست می‌دهند. این موضوع می‌تواند به دلیل تهاجم خارجی باشد که معمولا پس از کشمکش‌های داخلی روی می‌دهد».

پس از سال‌ها نزاع میان شمال و جنوب آمریکا درباره برده داری و دیگر موضوعات، بسیاری از ایالت‌های جنوب آمریکا پس از پیروزی «آبراهام لینکلن» در انتخابات سال ۱۸۶۰، مسیر جدایی از آمریکا را برگزیدند. اگر چه پس از یک جنگ داخلی شدید، کنفدراسیون‌ها در آمریکا شکست خورده و در سال ۱۸۶۵، ایالت‌های آمریکا بار دیگر متحد شدند.

در اوایل قرن بیستم نیز انقلاب چین به سرنگونی سلسله مانچو در این کشور منجر شد و باعث تقسیم چین به مناطق تحت کنترل جنگ سالاران تبدیل گردید اگر چه این روند در سال‌های ۱۹۲۰ روندی معکوس پیدا کرد.

امپراطور روس نیز در پی سقوط تزار نیکلاس دوم و پیشروی ارتش آلمان سقوط کرد. اگر چه بر اساس توافق سال ۱۹۱۸، تزار بخش‌های عمده‌ای از قلمروی غربی خود را از دست داد اما بولشویکس پس از فروپاشی امپراطوری آلمان در پایان جنگ جهانی اول، بخش عمده‌ای از آن را بازپس گرفت.

حمله ژاپن به چین در سال‌های ۱۹۳۰ و ۱۹۳۷ نه تنها یکپارچگی چین را تهدید کرد بلکه موجودیت این کشور به عنوان یک کشور مستقل را نیز با خطر مواجه کرده بود. اما پس از شکست ژاپن در سال ۱۹۴۵ و ظهور کمونیسم مائوئیست در چین در سال ۱۹۴۹، چین بار دیگر متحد شد و در حال حاضر یک قدرت بزرگ در حال ظهور تبدیل شده است.

نشنال اینترست گزارش داد: «آیا آمریکا تجزیه می‌شود؟»
چین در حال تبدیل به یک قدرت بزرگ در حال ظهور است

حمله آلمان نازی در سال ۱۹۴۱، موجودیت اتحاد جماهیر شوروی را تهدید می‌کرد، به لطف تلاش‌های فوق العاده ارتش سرخ شوروی و همچنین کمک‌های تسلیحاتی آمریکا و انگلیس، مسکو توانست نیروهای آلمان را از قلمروی اتحاد جماهیر شوروی اخراج کرده و پس از آن، هم قلمرو و هم حوزه نفوذ گسترده‌ای نصیب اتحاد جماهیر شوروی گردید.

اما نیم قرن بعدتر، اتحاد جماهیر شوروی در پایان ۱۹۹۱ به دلایل متعدد با فروپاشی مواجه شد. بار تداوم جنگ سرد بر اقتصاد ضعیف شوروی، رشد ملی گرایی ضد روس، کاهش جمعیت قومی روسیه به عنوان درصدی از کل جمعیت شوروی و توافق دسامبر ۱۹۹۱ میان رهبران سه بخش- روسیه،‌ اوکراین و بلاروس-  از جمله این عوامل بوده است. پس از این تحولات، اتحاد جماهیر شوروی به ۱۵ کشور مستقل تبدیل شد. البته طی سال‌های اخیر «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور کنونی روسیه توانسته بخشی از اوکراین (کریمه) را به روسیه بازگرداند.

از دست دادن قلمرو یا سرنگون شدن دولت‌ها می‌تواند توانایی یک کشور برای عمل به عنوان یک قدرت بزرگ را کاهش داده یا حتی آن را به پایان برساند. گاهی اوقات، چیزی که باقی می‌ماند حتی ممکن است تابع دیگر قدرت‌های بزرگ باشد. با این حال، بازیابی یک کشور، می‌تواند آن را به عنوان یک قدرت بزرگ احیار کند، همانظور که چین و روسیه هر دو این موضوع را نشان دادند.

نشنال اینترست در گزارش خود نوشت: «به طور کل، دولت‌ها تمایل دارند که شاهد فروپاشی قدرت‌های بزرگ رقیب باشند که در نتیجه آن، قدرت‌های بزرگ به یک دولت سازگارتر تبدیل شده یا به چند کشور کوچکتر تجزیه شوند.پس از جنگ سرد، این امید وجود داشت که روسیه و چین در نهایت به کشورهای دموکراشی تبدیل شده و با غرب همکاری کرده یا حتی به آنها بپیوندند. با نگاه به گذشته، این موضوع به وضوح آرزویی بیش نبوده است».

روس‌ها و چینی‌ها معتقدند فروپاشی آمریکا اجتناب ناپذیر است

روسیه و چین امیدوار هستند نوعی فروپاشی در آمریکا صورت بگیرد. در سال ۱۹۹۸، «ایگور پانارین» پرفسور روس، پیش بینی کرده بود که آمریکا تا سال ۲۰۱۰ به شش بخش تبدیل خواهد شد و حتی نقشه‌ای را نیز از پیش بینی خود منتشر کرده بود. امروزه نیز، بسیاری از محققان چینی این اطمینان را دارند که آمریکا به دلیل اختلافات داخلی در داخل ایالات متحده در حال افول است. برخی از محققات چینی و روسی نیز پیش‌بینی کرده‌اند که فروپاشی ایالات محتده، امری اجتناب ناپذیر است.

نشنال اینترست گزارش داد: «آیا آمریکا تجزیه می‌شود؟»
غیر سفید پوستان در آمریکا به زودی جمعیت غالب این کشور می‌شوند

آمریکا در مرحله گذار جمیعتی قرار دارد

نشنال اینترست در گزارش خود نوشت: «چگونه امکان دارد که ایالت متحده با فروپاشی مواجه شود؟ منطق بیان شده برای این موضوع به این شرح است،‌ آمریکا در مرحله گذار جمعیتی قرار دارد و این بدان معناست که سفیدپوست‌ها برتری جمعیتی خود را در آمریکا تا سال ۲۰۴۰ از دست خواهند داد و غیر سفیدپوست‌ها تعداد بیشتری را در این کشور خواهند داشت. اما سفیدپوستان آمریکایی به خصوص محافظه کاران، صد ندارند تا قدرت را به صورت داوطلبانه به اکثریت غیرسفید پوست در حال ظهور تحویل دهد».

در این گزارش آمده است: «سفیدپوستان آمریکایی به جای تحویل قدرت به غیر سفیدپوستان، برتری خود را با زور حفظ خواهند کرد و در بهترین شرایط (از دیدگاه روس‌ها و چینی‌ها) ایالات متحده با فروپاشی مواجه خواهد شد. این رویداد به روسیه و چین این فرصت را می‌دهد تا با یک یا چند کشور تجزیه شده از ایالات متحده در مقابل دیگران متحد شوند».

درگیری آمریکا به مسائل داخلی به نفع روسیه و چین تمام خواهد شد

در این گزارش اضافه شده است: «اما حتی اگر ایالات متحده، اتحاد خود را حفظ کند، جمعیت سفیدپوست آمریکا که اکثریت خود را در حال از دست دادن بوده، به تلاش زیادی نیاز خواهد داشت تا بتواند کنترل خود را بر بخش غیرسفید پوست حفظ کند که این موضوع سبب خواهد شد تا آمریکا تمایل و توان کمتری برای اعزام نیرو به خارج داشته باشد که این تحول نیز به نفع روسیه و چین به عنوان رقیب آمریکا خواهد بود».

نشنال اینترست نوشت: «به وجود آمدن چنین آمریکایی قطعا هیچ آزاری برای روسیه و چین نخواهد داشت».

این نشریه آمریکایی اضافه کرد: «آیا این دیدگاه روسیه و چین درباره آینده آمریکا دست یافتنی است؟ این چیزی است که آمریکایی‌ها باید تصمیم بگیرند. اما اگر واقعا آینده آمریکا همانطوری که آنها آرزو دارند، این چنین منفی باشد، روسیه و چین و دیگر کشورها قطعا این را فرصتی برای پیشبرد جاه طلبی‌هایشان خواهند دید».

در ادامه این گزارش آمده است: «حتی اگر اختلافات در آمریکا رشد کند، تجربه خود روسیه و چین نشان داده که افول میتواند با رستاخیز مجدد همراه شود».

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

یحیی سنوار از شهید حاج قاسم سلیمانی می گوید

حمایت‌های سردار شهید قاسم سلیمانی

طنز/ باز و بسته!

کاش ترامپ وایتکس به خودش تزریق کرده بود»‌!‌... یعنی مرده

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.