پزشکی که اولویتش را مادری قرار داد

خانم دکتر دهه هفتادی داشتن ۳ فرزند را اولویت زندگی وموثر در تربیت بهتر فرزندانش تشخیص داده است.

اسما همایی، مادر دهه هفتادی موفقی است که سه فرزند دارد. او خانم دکتری است که اولویتش را فرزندانش قرار داده است.

پزشک مادر در کنار مسئولیت مادری با مدیریت و برنامه‌ریزی صحیح، رشته مورد علاقه‌اش پزشکی را نیز دنبال می‌کند و با چالش‌ها و سختی‌های مسیر می‌جنگد. پیری جمعیت معضلی است که این روز‌ها بحثش حسابی داغ شده و خطر کم شدن جمعیت جوان خودنمایی می‌کند. یکی از هشتگ‌های پربازدید شبکه‌های اجتماعی نیز امروزه به فرزندآوری تعلق گرفته و کم و بیش با سایر ترند‌ها و چالش‌ها رقابت می‌کند. برخی از مزیت‌ها و برکات تعداد زیاد فرزندان می‌گویند و برخی حتی حوصله نگهداری از یک فرزند را هم ندارند.

عده‌ای مسائل و مشکلات اقتصادی را بهانه می‌کنند و عده‌ای دیگر معتقدند خداوند روزی رسان است و رزق و برکات فراوانی همراه با بچه نصیب پدر و مادر می‌کند.

همه این اختلاف نظر‌ها و، اما و اگر‌ها ذهنم را به خود مشغول کرده بود که از یکی از دوستانم درباره خانواده ۵ نفره‌ای شنیدم که مادر آن خانواده یک بانوی دهه هفتادی و علاوه بر مادر بودن یک پزشک موفق نیز بود.

مادر جوانی که علاوه بر تمام کردن رسالت مادری با تلاش و مدیریت مناسب علاقه شخصی اش را نیز دنبال کرده است، بعد از شنیدن این اطلاعات کنجکاو شدم بیشتر با این بانوی جوان آشنا شوم و پاسخ سوالاتی که مدت‌ها ذهنم را به خود مشغول کرده بود را پیدا کنم.

با او تماس گرفتم و منتظر ماندم تا پاسخ بدهد، پس از چند ثانیه خانمی با صدایی گرم و مهربان به من پاسخ داد، از صدای همهمه و خنده کودکان که از پشت تلفن به گوش می‌رسید مطمئن شدم درست تماس گرفته ام و پس از معرفی خود و رضایت وی برای صحبت؛ گفتگو را آغاز کردم.

ابتدا از این مادر جوان خواستم خودش را معرفی کند و او گفت: اسما همایی هستم متولد ۱۳۷۱ و اهل شیراز، فارغ التحصیل رشته پزشکی از دانشگاه علوم پزشکی شیراز و در حال حاضر مادر سه فرزند و در حال گذراندن طرح پزشکی ام هستم.

او که مکث من برای شنیدن جزئیات و آشنایی بیشتر را متوجه شد ادامه داد: در بهمن ۱۳۸۹ وارد دانشگاه شدم و در رشته پزشکی مشغول به تحصیل شدم، در سال ۱۳۹۵ ازدواج کردم و ۳ فرزندم در طول دوران تحصیلم به دنیا آمدند و برای هرکدام مرخصی یک ساله گرفتم، این موضوع باعث شد به جای ۷ سال، بعد از گذشت ۱۰ سال از این رشته فارغ‌التحصیل شوم.

او ادامه داد: اکنون ۳ فرزند پسر دارم، حسین متولد ۱۳۹۶، عباس متولد ۱۳۹۸ و فرزند سوم علی متولد ۱۴۰۰ است.

لازمه رسیدگی به همه کار‌ها بالا و پایین کردن اولویت‌ها است

از دکتر درباره اینکه چگونه زندگی را مدیریت می‌کند و به سایر فعالیت‌های خود نیز می‌رسد پرسیدم که پاسخ داد:

مدیریت زمان و زندگی به کار و فعالیت با وجود فرزندان چالش‌های خاص خود را دارد، ولی با بالا و پایین کردن اولویت‌ها می‌توان به همه مسوولیت‌ها رسیدگی کرد، مثلا همین موضوعی که دوران تحصیل من آنقدر طول کشیده به خاطر بچه‌ها بود، آن زمان اولویتم آن‌ها بودند و می‌خواستم دوره شیردهی خوبی داشته باشند یا مورد دیگری درخصوص جابجایی اولویت‌ها اگر بخواهم بگویم این است که من پس از فارغ‌التحصیل شدنم در آزمون تخصص شرکت کردم و پذیرفته شدم، اما با توجه به اینکه فرزند سومم می‌خواست به دنیا بیاید و در حال حاضر تخصص شرایط سخت و سنگینی از لحاظ کشیک دارد، علی‌رغم علاقه ام از آن انصراف دادم.

فعلا فرزندانم در اولویت قرار دارند؛ کمی بزرگتر که بشوند میتوانم در کنارشان دوباره به این کار ادامه دهم.

مدیریت زمان و رسیدگی به سایر فعالیت‌ها

این مادر جوان درباره فعالیت‌های دیگری که در کنار کار و زندگی انجام می‌دهد نیز توضیح داد و گفت:از آنجایی که پسرانم خواب منظمی دارند و ساعت خواب‌شان تنظیم است صبح از ساعت ۵،۶ که بیدار می‌شوند هر سه باهم مشغول بازی هستند تا شب حدود ساعت ۸ و ۹ که از خستگی فعالیت و بازی به خواب می‌روند و این تنظیم بودن خواب‌شان به من بسیار کمک می‌کند و من در آن بازه زمانی پس از اینکه آن‌ها به خواب رفتند یکسری دوره‌های آموزشی آنلاین را دنبال می‌کنم و به راحتی توانسته ام در فعالیت‌های جانبی از شغلم که به آن‌ها علاقمند بودم نیز شرکت کنم.

داشتن تعداد فرزند زیاد به عقلانیت نزدیک‌تر است

در این خانواده ۵ نفره آینده فرزندان و نحوه تربیتشان اهمیت بالایی داشته به همین خاطر پدر و مادر تصمیم به داشتن فرزندان با تعداد بالا گرفته اند، اسما خانم که بخش عمده تربیت را در این می‌داند که بچه‌ها با یکدیگر بزرگ شوند و از طرفی کمک به بحران پیری جمعیت را از وظایف خود می‌داند، هدفشان از داشتن سه فرزند را کامل‌تر توضیح داد و گفت: مسئله اول این است که به نظر می‌رسد تعداد فرزندان بالا به عقلانیت نزدیک‌تر است و یک بخش عمده تربیتی این است که بچه‌ها با یکدیگر بزرگ شوند و در این چالش‌هایی که باهم دارند بسیاری از نقاط قوت و ضعف‌هایشان معلوم می‌شود و خیلی نکات را خودشان از یکدیگر یاد می‌گیرند به صورتی که دیگر نیاز نیست پدر و مادر به آن‌ها بیاموزند.

دلیل دیگر بحث پیری جمعیت است؛ به خاطر احساس وظیفه‌ای که به کشورم داشتم تصمیم به داشتن سه فرزند گرفتیم و مورد بعد اینکه آینده خود بچه‌ها نیز تحت تاثیر است، بچه‌هایی که فامیل نداشته باشند و در جامعه تنها باشند آسیب‌پذیرتر هستند و از لحاظ بحث اقتصادی نیز اگر بخواهم بگویم، تعداد بیشتر بهتر است چراکه در آینده یکدیگر را حمایت می‌کنند و به هم انگیزه می‌دهند.

مسئله بچه‌دار شدن را به مسائل مالی گره نزدیم

وضعیت اقتصادی مسئله‌ای است که ذهن همه را درگیر کرده و با دیدن یک خانواده با تعداد فرزندان بالا اولین سوالی که به ذهن هرکسی می‌رسد این است که آیا وضعیت اقتصادی بر وفق مرادشان است؟

این مسئله را از دکتر پرسیدم و او با بیان اینکه ما مسئله بچه دار شدن را خیلی به مسائل اقتصادی گره نزدیم توضیح داد:

وقتی حسین پسر اولم به دنیا آمد ما حدودا یک سال بود که ازدواج کرده بودیم و همسرم از لحاظ شغلی در شرایط خوبی نبود و تازه کارش را شروع کرده بود، اما ما مسئله بچه دار شدن را خیلی به مسائل مالی گره نزده بودیم.

با مستاجری شروع کردیم و بعد از آن چند خانه عوض کردیم سپس با دو بچه به خوابگاه دانشجویی رفتیم و بعد از آن باز هم مستاجری؛ اما با تولد هریک از بچه‌ها یک جهش مالی نصیبمان میشد و بعد از بچه سوم با یاری خداوند توانستیم خانه بخریم، در واقع هر یک از بچه‌ها برکت با خودشان به زندگیمان آوردند.

فرزندان با خود رزق و روزی به همراه می‌آورند

و همینطور بخشی از این مسئله به تلاش شخص برمی‌گردد و بخش دیگر مربوط به رزقی است که درنظر گرفته شده و انگار تا آن فرزند وارد خانواده نشود آن رزق هم نمی‌آید، ما که واقعا با هر یک از بچه‌ها رزق و روزی را دیدیم.

مسئله دیگر اینکه ممکن است به زودی مسئله مالی به طور کامل حل نشود اگر با این دیدگاه بخواهیم به قضیه نگاه کنیم زمان را از دست می‌دهیم و ممکن است چند سال بعد که به حالت مطلوب رسیدیم دیگر شور و شوق و حوصله کافی برای رفتار و تربیت صحیح فرزندان را نداشته باشیم و حتی ممکن است رزقی که با وجود بچه می‌آید و به مسئله مالی هم کمک کند را از دست بدهیم و این یک بازی دوسر باخت می‌شود.

معمولا واکنش خوبی از دیگران نسبت به تعداد فرزندانمان دریافت نمی‌کنیم

شاید در برخی از خانواده‌ها واکنش اعضای خانواده نسبت به تعداد فرزندان بالا مطلوب نباشد، اما در خانواده خانم همایی اینگونه نیست و خانواده‌ای حمایتگر دارند، این را از میان صحبت هایشان متوجه شدم و دریافتم که غالبا واکنش‌های منفی را از جانب همکاران و دوستانشان دریافت می‌کنند.

خانواده ام که در زمینه فرزندآوری حمایتگر ما هستند

از او خواستم بیشتر توضیح دهد که دراین‌باره با قاطعیت گفت: خانواده ام که در زمینه فرزندآوری حمایتگر ما هستند، اما واکنش دوستان و همکارانمان نسبت به تعداد فرزندانمان قالبا نکوهش است و فکر می‌کنند ما برای آینده فرزندانمان برنامه ریزی نداریم، اما من احساس میکنم این گذر زمان است که خیلی مسائل را حل می‌کند.

جنبه‌های مثبت تعداد زیاد فرزند

مادر دهه هفتادی از تجربه خود و جنبه‌های مثبت فرزند به خصوص تعداد زیاد صحبت کرد و گفت: یکی این است که بچه‌ها از یکدیگر می‌آموزند و همدیگر را حمایت می‌کنند مثلا اگر یکی از آن‌ها آسیبی ببیند دو برادر دیگر به کمکش می‌روند و به او یاری می‌رسانند و این اتفاقاتی است که در خانه‌های دارای چند فرزند دیده و تجربه می‌شود.

مورد بعد اینکه در خانواده‌هایی که تعداد فرزند یک تا دو تا است پدر و مادر خیلی درگیر هستند و مدام باید وقت کودکان را پرکنند، اما در خانه ما ساعت‌ها می‌شود که حتی صدایی از بچه‌ها نمی‌آید و از اتاق بیرون نمی‌آیند، چون خودشان با یکدیگر مشغول به بازی هستند.

برنامه برای آینده

این مادر موفق که علاوه بر تمام کردن رسالت مادری برای فرزندانش با برنامه ریزی و مدیریت درست توانسته به شغل و تحصیل مورد علاقه اش با وجود تمام سختی‌ها رسیدگی کند از برنامه آینده اش و علاقه‌ای که به خاطر کودکانش از آن چشم پوشی می‌کند، گفت: من به رشته‌های جراحی به خصوص زنان خیلی علاقه‌مند هستم، اما باتوجه به حجم سنگین کاری و شرایط من حتی نزدیک آن نمیتوانم بروم به همین خاطر به رشته‌هایی که فعالیت سبکتری دارند فکر میکنم و کم کم در وقت‌های آزادم مشغول به مطالعه هستم که مجدد برای تخصص امتحان بدهم.

سختی‌های کار در کنار فرزندان را پذیرفته ام

همایی از شرایط فعلی کاری اش و نگهداری از فرزندان گفت: من در ماه ۸ کشیک ۲۴ ساعته می‌دهم و ۲۲ روز منزل هستم، روز‌های شیفتم صبح تا بعد از ظهر بچه‌ها منزل مادرم هستند که البته، چون برادرم هم سه فرزند دارد این ۶ تا بچه کاملا با هم سرگرم می‌شوند، از بعد ازظهر تا فردا صبح هم منزل خودمان و پیش همسرم می‌مانند.

غالبا فردای روز کشیک به قدری سخت است که تا شبش ممکن است نتوانم بخوابم، اما این یک سختی است که آن را پذیرفته ام، البته گاهی فرزند بزرگم کمک حالم می‌شود و دو برادر کوچکترش را مشغول می‌کند تا من استراحت کنم.

بیشتر بخوانید :

مادر دهه هشتادی الگویی برای یک جامعه

تسهیلات دولتی برای فرزندان با تعداد زیاد

از تسهیلات دولت برای فرزندآوری از او سوال کردم که پاسخ داد: بله از تسهیلات دولت بهره برده ایم، هم وام فرزند سوم را دریافت کرده ایم، هم امسال برای ماشین ثبت نام کردیم و آن را دریافت کردیم و یک زمین در صدرا قرار بود بدهند که در مرحله اقدام است.

در صحبت با این مادر جوان دریافتم که تنها عشق، برنامه ریزی، مدیریت صحیح و اتحاد اعضای خانواده باعث می‌شود به اهداف و زندگی‌ای مطلوب رسید.

منبع: خبرگزاری فارس