سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / اخبار / ترور آقای دادستان، به دست منافقین

ترور آقای دادستان، به دست منافقین

یکم شهریور سالروز ترور شهید سید اسدالله لاجوردی، مبارز انقلابی، دادستان پیشین انقلاب و رئیس سابق سازمان زندان‌ها است .شهید لاجوردی ۲۵ سال پیش در محل کار خود در بازار تهران و به دست عوامل تروریستی مجاهدین خلق (منافقین) در سال ۱۳۷۷ به شهادت رسید.

، شهید سید اسدالله لاجوردی را همه به عنوان «آقای دادستان» می‌شناسند؛ کسی که علاوه بر نقش‌آفرینی در خثی‌سازی آشوب‌های منافقین همواره به رفق و مدارا با زندانی‌ها رفتار می‌کرد تا جایی که سبک نوینی از «زندانبانی اسلامی» را به منصه ظهور رساند.

زندگینامه

سید اسدالله لاجوردی در سال ۱۳۱۴ شمسی در جنوب تهران متولد شد. پدرش سید علی اکبر به هیزم‌فروشی اشتغال داشت. اسدالله در دومین سال تحصیلی در دبیرستان، ترک تحصیل کرد و در کنار پدر به کار مشغول شد. با این همه، درس را در منزل ادامه داد. علاوه بر این ادبیات عرب و علوم حوزوی را فراگرفت و جلسات تفسیر قرآن در منزلش تشکیل داد. اسدالله لاجوردی از شاگردان شهید بهشتی و مطهری بود و در شکل‌گیری جمعیت مؤتلفه اسلامی نقش اساسی داشت. پس از ترور حسنعلی منصور نخست‌وزیر وقت، در بهمن ۱۳۴۳ بسیاری از اعضای این جمعیت از جمله اسدالله لاجوردی دستگیر شدند. او پس از محاکمه به ۱۸ ماه حبس تادیبی محکوم شد. در این مدت کمرش در شکنجه‌هایی که متحمل شد شکست و چشمش نیز آسیب دید.

لاجوردی پس از آزادی، جلسات تفسیر قرآن را از سر گرفت. براساس گزارش ساواک «سید که در بازار جعفری به دستمال‌فروشی و روسری‌فروشی اشتغال داشت، منزل خود را به محل گردهمایی افراد مذهبی، مبارز و آشنا به مبانی دینی تبدیل کرده بود.»

لاجوردی در اردیبهشت ۱۳۴۹ به اتهام حمله به شرکت هواپیمایی ال‌آل متعلق به رژیم صهیونیستی پس از برگزاری مسابقه فوتبال میان دو تیم ایران و اسرائیل بازداشت شد. او که به ۴ سال حبس مجرد محکوم شده بود در داخل زندان نیز به آموزش مبانی دینی به زندانیان پرداخت و به همین علت نیز به زندان مشهد انتقال داده شد و بخشی از محکومیت خود را در آن شهر گذراند.

لاجوردی در فروردین ۱۳۵۳ از زندان آزاد و مجدداً در اسفند همان سال بازداشت شد. اتهام او «فعالیت‌های زیرزمینی و همچنین خودداری از پاسخگویی راجع به اقدامات خرابکارانه خود» بود و به ۱۸ سال حبس جنایی محکوم شد. او در این دوره از زندان خود، با انحرافات فکری سازمان مجاهدین خلق (منافقین) بیشتر آشنا گردید. سرانجام لاجوردی در مرداد ۱۳۵۶ به همراه بسیاری از زندانیان سیاسی آزاد شد.

لاجوردی خود در این‌باره می‌گوید: «در قزل حصار وقتی چند نفر از منافقین را آوردند خوشحال شدم که به جمع مسلمانان زندانی عده‌ای که مجاهد مسلح هستند اضافه شده‌اند که در ساختن درون زندان به کار خواهد آمد. روزی که در سودان کودتای کمونیستی علیه جعفر نمیری شد و پس از ساعاتی شکست خورد، متوجه شدم که اینان از کودتای کمونیستی بسیار خوشحال شده و همراه کمونیست‌های قزل حصار جشن گرفتند و در شکست آن‌ها بسیار متاثر شده عزادار شدند. از آن‌ها پرسیدم چرا از شکست یک حکومت کمونیستی کودتایی، ناراحت شده‌اند. (در آن روزگار نمیری چهره غربی نداشت و همکار عبدالناصر بود) آن‌ها گفتند که این حکومت خلق است و حکومت دموکراتیک خلقی مورد تایید ماست و مارکسیسم علم مبارزه است! و با امپریالیسم که همان کفر است می‌جنگد! من از اینجا متوجه التقاط آن‌ها شدم، ولی به مخالفت برنخاستم. گفتم آرام جلو بروم، که هم بدانم چه افکاری دارند و هم اینکه اگر بشود آن‌ها را متوجه حقایق اسلام و کفر کمونیستی بکنم. پس از مدتی افکار آن‌ها و جزوات «شناخت» و «تکامل» و «راه انبیاء» برای من کاملاً شناخته شد و بحث را که ملایم شروع کردم متوجه شدم که آن‌ها عناد دارند نه اینکه اطلاع و آگاهی نداشته باشند.» لاجوردی به همراه بسیاری از زندانیان در مرداد ۱۳۵۶ آزاد شد.

فعالیت‌های پس از انقلاب

او در کنار شهید مهدی عراقی و شهید اسلامی از مسئولان انتظامات کمیته استقبال از امام خمینی بودند. او از ۲۰ شهریور ۱۳۵۹ با نظر مساعد امام خمینی و آیت‌الله بهشتی دادستان انقلاب تهران شد و در این سمت به مبارزه جدی با عوامل سازمان مجاهدین خلق (منافقین) که در ان زمان ترور مسؤلان را در دستور کار خود قرار داده بودند، پرداخت، اما در دی ۱۳۶۳ توسط شورای عالی قضایی از مناصبش کنار گذاشته شد.

در مورد این ماجرا روایت‌ها مختلف است. مجید انصاری می‌گوید پس از اینکه شورای عالی قضایی تهیه گزارش از وضعیت زندان‌ها را به وی سپرد، پس از گفت‌وگوی مستقیم با صد زندانی سیاسی از زندان‌های مختلف، به امام، رئیس‌جمهور و رئیس مجلس گزارشی می‌دهد که از بروز تخلفاتی در برخورد با زندانیان حکایت دارد و همین گزارش موجبات برکناری لاجوردی را فراهم می‌کند. وی می‌گوید: «من در آن زمان برای ایجاد گشایش در امر زندانیان و پرسنل زندان درخواستی از حضرت امام کردم که نیازمند امکانات بسیار وسیع و باارزشی بود همین که من خدمت امام این درخواست را مطرح کردم بدون معطلی حضرت امام به مسئول بنیاد آن زمان و نیز نخست‌وزیر دستور دادند که امکانات در اختیار ما قرار گیرد. حضرت امام بار‌ها تاکید می‌کردند که برخورد با زندانیان صد‌درصد باید منطبق با قانون باشد و اگر کسی جنایت کرده و حتی انسان کشته و قرار است قصاص شود. کسی حق ندارد برای اینکه این فرد محکوم به اعدام هست یک سیلی اضافی به او بزند. ایشان بحث کرامت انسانی و حقوق افراد را مورد تاکید قرار می‌دادند، امام می‌فرمودند با متخلف برخورد قاطع شود، اما در چارچوب قانون.»

در سال ۱۳۶۸ لاجوردی دوباره به مدیریت زندان‌ها برگشت و پس از قبول ریاست زندان اوین، ریاست سازمان زندان‌ها را تا اسفند ۱۳۷۶ بر عهده گرفت، اما در این زمان بار دیگر از سمت خود استعفا داد و به کار در بازار مشغول شد.

ترور به دست منافقین

اسدالله لاجوردی سرانجام اول شهریور ۱۳۷۷ در حالی که هیچ سمت رسمی نداشت و با دوچرخه به محل کسب خود می‌رفت، در بازار تهران توسط دو نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق (منافقین) ترور شد. وی پس از تشییع در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد.

https://www.iribnews.irh

 

 

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

چه کسانی به منافقین می‌گفتند: «فرزندان مجاهد؟»

خطای عمدی نهضت آزادی در شب قبل از انفجار حزب جمهوری

صوت شهید ابراهیم هادی پنج روز قبل از شهادت

ويدئو/جاوید الاثر شهید ابراهیم هادی

یک دیدگاه

  1. کاش در این مقاله به این پرسش هم می پرداختید که چرا ایشان را که کارش را به نحو احسن انجام میداد برکنار کردند!!

    اگر کارش خوب نبود، خوب باید برکنار میشد، ولی در عین مدیریت شایسته با دستاوردهای بسیار ممتاز که امام خمینی ره از ایشان راضی بودند! رهبر محبوب انقلاب اسلامی از ایشان بسیار تجلیل می کردند! رییس قوه قضاییه از ایشان مدام تجلیل میکردند!…

    پس چه جوی مانند سایه سیاه مسموم و منافقانه این سرباز جانثار را به زشتی برداشت!!

    و همه میدانستند که آقای لاجوردی مورد کینه دشمنان مردم ایران است و چون خوب عمل کرده، حتما ترورش می کنند، که دیدم ترور کردند! و محافظی نداشت!! مفت کشته شد! دشمنان شاد شدند! و مردم نجیب ایران زمین، گریستند…

    الان هم، همان تیم ملعون در سایه، بصورت شبکه مخوف مدام در حال ترور شخصیت افراد قوی نظام هست

    و در مقابل آمریکا و اروپا ذلیل وار عمل و تبلیغ میکنند، وبا گروهک های فراری زبان دراز توطعه می چپنند و با شایعات و دروغ ها مردم مظلوم مان را ناراحت و ناامید میکنند…

    شهید لاجوردی این افراد تشکیلاتی و حزبی را با نام منافقان نوین نام می برد… این افراد را معرفی کنید!

    لطفا وصیت نامه ایشان را هم درج کنید!

    همچنین سخنرانی و تحلیل شهید لاجوردی در مراسم تودیعش را پخش بفرمایید

    جدا ایشان مظلوم است درحالیکه از قوی ترین مدیران میهن مان بود…

    کاش زندگینامه ایشان سریال می شد تا جوانان مان بیشتر با فراز و فرود جامعه آشنا تر می شدند و موجب عبرت میشد

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.