سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / اخبار / ناتو متهم ردیف اول بحران‌آفرینی در شرق اروپا

ناتو متهم ردیف اول بحران‌آفرینی در شرق اروپا

کارشناسان می‌گویند «ناتو» گرفتار چالش‌های اساسی برای تداوم نقش‌آفرینی خود در دو سوی آتلانتیک است، با این وجود می‌توان این سازمان را «متهم ردیف اول» بحران‌آفرینی در شرق اروپا و جنگ جاری کنونی دانست.

74 سال پیش در چنین روزی یعنی 24 اوت 1949 میلادی (2 شهریور 1328) «هري ترومن» سی‌وسومین رئیس‌جمهور آمریکا از حزب دموکرات آمریکا، اسناد نهائی تاسیس سازمان پيمان آتلانتيك شمالي(ناتو) را امضاء كرد و این ائتلاف نظامی با محوریت واشنگتن عملاً وضعیت اجرائی و عملیاتی به خود گرفت. با ايجاد «ناتو» تقسیم‌بندی جهان بین دو قطب و به تبع آن «جنگ سرد» نیز شدت گرفت. اصلی‌ترین هدف ناتو در زمان تاسیس و در دوران جنگ سرد حمایت و حفاظت از بلوک غرب در مقابل امپراتوری شوروی و جلوگیری از گسترش کمونیسم بود. با این وجود و حتی به‌دنبال از بین رفتن فلسه وجودی ناتو پس از فروپاشی شوروی، بلوک شرق و از بین رفتن تهدید کمونیسم این سازمان با تعریفی جدید از ماموریت‌هایش به گسترش خود آن‌هم در نزدیکی مرزهای روسیه جدید ادامه داد.

از سال ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۴ میلادی، ۱۰ کشور کمونیستی سابق به عضویت ناتو درآمدند و شمار اعضای ناتو به ۲۶ کشور افزایش یافت. در سال ۲۰۰۸ تلاش‌ها برای گسترش ناتو به حوزه بالتیک و پیشروی مرزهای ناتو به نزدیکی مرزهای روسیه شدت گرفت و در همین راستا با شروع مذاکرات برای عضویت سه کشور آلبانی، کرواسی و جمهوری مقدونیه در ناتو موافقت شد؛ گرجستان و اوکراین نیز کاندیداهای بعدی بودند.

هشداری که جدی گرفته نشد

امروز مناسبت دیگری نیز در تاریخ دارد دارد. 24 اوت 1991 کشور اوکراین استقلال خود را از شوروی اعلام کرد. استقلال اوکراین و موقعیت ژئوپلیتیکی این کشور در اروپا برای ناتو بهترین فرصت بود تا با یارکشی، کنترل اوکراین را در دستان خود بگیرد و همین مسئله ریشه بحران‌های بعدی شد. بسیاری از کارشناسان رئالیست روابط بین‌الملل تلاش‌های ناتو برای گسترش به مرزهای روسیه را ریشه جنگ کنونی در شرق اروپا می‌دانند. زمانی که غربگراها در سال 2014 در اوکراین به‌دنبال انقلاب رنگی به قدرت رسیدند؛ تلاش‌ها در واشنگتن، بروکسل و کی‌یف برای پیوستن اوکراین به ناتو شدت گرفت. نظریه‌پردازان برجسته رئالیسم در آمریکا مثل «مرشایمر» و «استفان والت» همان زمان هشدار دادند که ادامه تحریک اوکراین برای عضویت در ناتو با واکنش شدید پوتین مواجه خواهد شد. «جان مرشایمر» نظریه‌پرداز برجسته رئالیسم تهاجمی همان زمان ضمن پیش‌بینی جنگ کنونی نوشت: «چرا بحران اوکراین حاصل خطای غرب است. توهمات لیبرالی جهان غرب موجب تحریک پوتین شد. غرب می‌بایست بی‌طرفی اوکراین را حفظ می‌کرد و آن کشور را به‌عنوان منطقه‌ای حائل بین خود با روسیه به رسمیت می‌شناخت و امکان می‌داد اوکراینی‌ها ضمن انتخاب خود، توان مصالحه و سازش با روسیه را حفظ کنند. اما جهان غرب به آنها القاء می‌کرد که شما سرانجام در ما ادغام خواهید شد و روس‌ها سرانجام شکست خواهند خورد…. ما با این القائات، آنها را به سوی عدم مصالحه با روسیه و اتخاذ سیاست‌های تند راندیم و سرانجام موجب تحریک روسیه و بحران حاضر شدیم.» «استفان والت» نیز در سال 2015 با ادبیات دیگری با هشداری مشابه به نقد سیاست‌های اوباما در اوکراین پرداخت و پیش‌بینی کرد: «تلاش برای ورود اوکراین به مجموعه غرب، به ناچار با واکنش شدید مسکو مواجه خواهد شد. سرنوشت اوکراین برای روسیه بیشتر از آمریکا اهمیت دارد و ولادیمیر پوتین نشان داده است که آمادگی دارد تا آسیب بزرگی به اوکراین وارد کند تا مانع همسویی آن با غرب شود.»

رهبرانی که ترسیدند

سال 1994 میلادی، «زبیگنیو برژینسکی» گفته بود: «روسیه بدون اوکراین دیگر امپراتوری به حساب نمی‌آید.» به همین دلیل روسیه تحمل عضویت اوکراین در ناتو را در نزدیکی مرزهای خود نداشت. چرا که در دیدگاه روسیه در این صورت غرب وارد حوزه قدرت روسیه می‌شد. اوکراین عمق استراتژیک روسیه بود و افتادن آن به دست غرب موقعیت ژئوپولیتیک روسیه را به‌شدت تحت تأثیر قرار می‌داد. به باور کارشناسان حمله روسیه به گرجستان نیز در سال 2008 بیش از آنکه مربوط به مسائل قفقاز باشد، به شرایط اوکراین بازمی‌گشت. در آن زمان آمریکا در افغانستان و عراق درگیر بود و التزام رسمی به گرجستان نداشت. حمله به گرجستان با دو هدف صورت گرفت: نخست، نمایش توان نظامی روسیه که نسبت به سال 2000 پیشرفت قابل‌توجهی کرده بود و دوم، نشان دادن این نکته به کی‌یف که تعهد صریح یا ضمنی آمریکا نمی‌تواند به منزله ضمانت امنیتی پایدار تلقی شود. بازی خطرناک ناتو با امنیت روسیه در شرق اروپا در نهایت منجر به این شد که پوتین 24 فوریه 2022(5 اسفند 1400) به اوکراین حمله کند. زلنسکی ساعاتی پس از حمله روسیه به این کشور در یک پیام ویدئویی گفت: «قدرت‌های جهانی اوکراین را در جنگ مقابل روسیه تنها گذاشته‌اند… امروز از ۲۷ رهبر اروپا پرسیدم که آیا اوکراین عضو ناتو خواهد بود یا نه؟ مستقیم پرسیدم. همه می‌ترسند. آنها پاسخ نمی‌دهند…امروز صبح، ما به‌تنهایی از کشور خود دفاع می‌کنیم. درست مثل دیروز، قدرتمندترین کشور جهان از دور به آن نگاه می‌کرد.»

سایه جنگ هسته‌ای بر فراز اروپا

 در 18 ماهگی جنگ اوکراین و پس از 74 سال از اجرایی شدن پیمان ناتو، وضعیتی که امروز در شرق اروپا و در کشور اوکراین (بیش از 400 هزار کشته، 2 تریلیون دلار خسارت، میلیون‌ها نفر آواره، از بین رفتن زیرساخت‌های کشور) حاکم است نتیجه مستقیم تصمیمات این ائتلاف نظامی و عدم توجه به الزامات موازنه قوا در روابط بین‌الملل است. از سوی دیگر سایه جنگ هسته‌ای نیز بر فراز آسمان اروپا سنگینی می‌کند. اروپا و آمریکا با تسلیح گسترده اوکراین به انواع سلاح‌های دوربُرد و مسدود کردن کانال‌های مذاکره به گفته خود رسانه‌های غربی مسیر را برای گسترش جنگ فراهم کردند. ناتو تمایل ندارد که جنگ نیابتی بین این ائتلاف و روسیه به جنگ مستقیم بین دو طرف تبدیل شود و بارها نیز مقامات ناتو به این مهم اذعان کرده‌اند‌، تنهایی زلنسکی در نشست سران در ویلنیوس (پایتخت لیتوانی) نیز مؤید این واقعیت است که ناتو اوکراین را قربانی منافع خود کرده است. طی روزهای اخیر گزارش‌هایی نیز منتشر شده است که سران ناتو با توجه به عدم موفقیت اوکراین در ضدحملات به‌دنبال راه‌حلی برای پایان جنگ هستند؛ راه‌حلی که نیازمند چشم‌پوشی اوکراین از سرزمین‌های اشغال شده خود است.

چالش‌های پیش‌روی ناتو

ادامه جنگ مستلزم ادامه حمایت‌های مالی و تسلیحاتی ناتو از اوکراین است، مسئله‌ای که همین الان نیز به چالشی اساسی برای این ائتلاف نظامی تبدیل شده است. وضعیت اقتصادی اروپا و آمریکا ادامه کمک‌ها را با تردید مواجه کرده است و انبارهای تسلیحاتی نیز خالی شده و برای پر کردن آنها زمان نیاز هست. چالش بزرگ‌تری که برای سران ناتو در این میان مطرح است، انتخابات سال آینده آمریکا و احتمال قدرت گرفتن دوباره ترامپ است. وی اگر تا قبل از انتخابات بتواند به بحران محاکمه، بازداشت و زندان خود غلبه کرده و دوباره به کاخ سفید راه یابد، جنگ اوکراین سرنوشت دیگری خواهد یافت. ترامپ رسماً اعلام کرده است که کمک‌ها را به اوکراین متوقف می‌کند، وی حتی تهدید کرده است که ممکن است آمریکا را از ناتو خارج کند، مسئله‌ای که می‌تواند پایان عمر ناتو را رقم بزند، یا حیات دوباره‌ای به این سازمان تحت عنوان ناتوی اروپایی و بدون چتر اتمی آمریکا منجر شود. غیر از جنگ اوکراین ناتو با چالش‌های داخلی و اختلافات بین اعضا بر سر میزان استقلال و وابستگی امنیتی به آمریکا نیز مواجه است. «امانوئل مکرون» رئیس‌جمهور فرانسه که رهبر استقلال‌گرایان اروپا از آمریکا را برعهده دارد، سال 2019 صراحتاً گفته بود اروپا به یک «ارتش اروپایی نیاز دارد» و ناتو کارآمدی و سودمندی خود را از دست داده و دچار «مرگ مغزی» شده است. موضوعی که با واکنش «ینس استولتنبرگ» دبیرکل ناتو مواجه شد که گفت: «ناتو با مرگ فاصله دارد یا دست‌کم مغز این سازمان هنوز زنده است. اتحاد اروپایی‌ نمی‌تواند جایگزین اتحاد ناتو شود و ما به هر دو نیاز داریم. باید این موضوع را بدانیم که به‌خصوص پس از برگزیت، اتحادیه اروپا نمی‌تواند به‌تنهایی از اروپا دفاع کند.» گسترش یا عدم گسترش ناتو به آسیا برای کنترل چین، اختلاف بین جناح شرقی ناتو با جناح غربی آن چالش‌های دیگری است که ناتو را از درون آزار می‌دهد و در 74 سالگی اجرائی‌شدن این ائتلاف نظامی معلوم نیست سران ناتو چگونه قرار است اختلافات بین خود را حل و با چالش‌های گسترده امنیتی در اروپا و آسیا مقابله کنند. اگر سران ناتو به دغدغه‌های امنیتی قدرت بزرگی مثل روسیه در خارج نزدیک این کشور احترام می‌گذاشتند و وضعیت بی‌طرفی اوکراین را به‌عنوانی حائلی بین خود و روسیه، محترم می‌شمردند شاید جنگ کنونی رخ نمی‌داد، صدها هزار انسان بی‌گناه کشته نشده و میلیون‌ها انسان نیز از خانه و کاشانه خود آواره نمی‌شدند.

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

افزایش رأی پوتین، پیام صریح مردم روسیه به ناتو و امریکا بود

رهبر مقتدر برای روس‌ها پیام‌آور امنیت و رفاه

در صورت حمله ناتو به روسیه چین آماده مداخله نظامی است

حمله نظامی آمریکا یا ناتو به روسیه پکن آماده مداخله نظامی

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.