بسمه تعالی
(ساحت هنر را بیش از این به سیاست آلوده نکنید)
در سر مقاله شماره 4564 روزنامه وزین شرق، به تاریخ 7/3/1402 جنای آقای دکتر کیومرث اشتریان در مقاله ای تحت عنوان «خرافات در سینمای ایران » ساحت هنر را به سیاست آلوده کردند و فیلم سینمایی مُلک سلیمان نبی(علیه السلام) را در این آوردگاه بلبشوی فرهنگی سیاسی سر بریدند.
سیاسیون در کسوت دکتر و مهندس و روحانی و استاد دانشگاه و نظریه پرداز، همیشه برای حذف رقیب دعوایی در آستین دارند، بی آنکه به این پرسش پاسخ دهند که چه بر سر اخلاق و فرهنگ این مرز و بوم آمده که فرهنگ پویای ایرانی اسلامی ما به فرهنگی بدل شده که نه تنها ایستا و جمود است، بلکه مدتهاست سیر قهقرایی خود را آغاز کرده و فرهنگ مچ گیری در تمام شئون زندگیمان رُخ نموده است.
شرح این درد و رنج در این سطور نمیگنجد، لذا سخن کوتاه کرده به مقاله جناب دکتر اشتریان میپردازم.
1 – مزید اطلاع جناب دکتر اشتریان عرض میکنم، طرح و فیلمنامه ملک سلیمان نبی(علیه السلام) در دولت هشتم، یعنی در دولت جناب آقای محمد خاتمی مصوب و تولید آن آغاز گردید و با سکانداری دولت نهم، یعنی دولت جناب آقای محمود احمدین نژاد از ادامه تولید فیلم جلوگیری به عمل آمد که با رایزنیهای فراوان تولید دوباره فیلم میسر شد.
لذا اگر بر این باورید که روح این فیلم خرافات و جعلیات را مبنای محاسبات سیاسی، اقتصادی و بین المللی امروز قرار داده ( که از اساس باور موهومی است) برای شکوائیه باید سر به سوی اردوگاهی بچرخانید که به آن تعلق دارید.
2 – به شهادت تاریخ سینما، این اثر سینمایی است که ماناست، نه نقد آن، شاهد مدعا، نقدی که پس از گذشت قریب به 15 سال بر فیلم ملک سلیمان نبی(ع) نوشته اید.
آنهم نه از سر درد، بلکه برای منکوب کردن رقیب در جولانگاه سیاست.
3 – پشتوانه تحقیقی پژوهشی فیلم چنان ستبر است که سه گروه تحقیق و پژوهش، در حوزه قرآن، روایات و تاریخ، بزرگان و علمای دین، اساتید دانشگاه، پژوهشگران و محققین گرانمایه را واداشت تا به تایید و تکریم نگاه فیلم بپردازند.
براستی آیه 30 سوره مبارکه انبیاء را از کدام یک از تحقیقات ما استخراج کرده اید؟
با وجود ده ها آیه مستدل و بین، استناد به آیه 30 سوره مبارکه انبیاء در تحقیقات و پژوهش ما وجود ندارد
4 – جناب دکتر اشتریان، غوص در ژرفای معارف قرآن و اهل بیت نیازمند اساتیدی حاذق، مربی معرفت چشیده و پالایش سینه از غیر است، که به محبت الهی بی نصیب از آن نیستیم، لذا، ما را رها کنید در این روزگار.
شایان ذکر است، نگارنده با افتخار اعلام میکند متمایل به هیچ اردوگاه سیاسی از جنس چپ و راست و میانه و غیر آن نیست، و دغدغه ای ندارد جز سرسپردن به انقلاب اسلامی.
مجتبی فرآورده
تهیه کننده فیلم سینمایی ملک سلیمان نبی(ع)
از دوستان سایت تقاضا دارم، محبت کنند و مطلب دکتر کیومرث اشتریان را هم درج بفرمایند!
هرچند آقای اشتریان متخصص یا محقق اموردینی و قرآنی نیست، و سواد علوم سیاسی برگرفته از غرب استعمارگر را دارد!
.از همینجا نقد سیاسی فیلم «ملک سلیمان نبی(ع)» را میآغازم. به نظرم این فیلم زبان حال تفکری سیاسی در ایران است که اگر نگوییم حاکم، همچنان زنده و تأثیرگذار است. این فیلم برای تحلیل خرافات سیاسی در ایران ارزش نمادین دارد؛ بهویژه از آنرو که بعضا طراحان و ایدئولوگهای آن همچنان تأثیرگذار صحنه سیاست و سیاستگذاری در ایران هستند. صحنه ابتدایی این فیلم جادوگری را نمایشش میدهد که در پی ارتباط با عالم دیگر است و نیروهایی اهریمنی را اینگونه به جهان فرامیخواند: «آن که سجده نکرده و نمیکند، خدمتگزارانش را فرامیخوانم» و در ادامه پیروان حضرت سلیمان میگویند: «تاکنون وسوسه میکردند، اما اکنون مستقیما بر ما اثر میگذارند. اجنه و شیاطین که در دنیای خود به سر میبرند، بهزودی خشن و غلیظ شده و به ما نزدیک و نزدیکتر میشوند و وارد دنیای ما خواهند شد». سراسر فیلم برداشتی غیرمستند و خرافاتی از آیه 30 سوره مبارکه انبیا است: «أوَ لَمْ یَرَ الَّذینَ کَفَروا أنَّ السَّماواتِ و الأرضَ کانَتا رَتْقاً فَفَتَقْناهُما و جَعَلْنا مِنَ الْماءِ کُلَّ شَیْءٍ حَیٍّ أ فَلا یُؤْمِنُونَ؛ آیا کافران نمیدانند که آسمانها و زمین بسته بودند، ما آنها را گشودیم و هر چیز زندهای را از آب پدید آوردیم؟ چرا ایمان نمیآورند؟». تفسیر علامه طباطبایی و البته دیگر مفسران از این آیه ناظر بر این است که آسمان زمانی بسته بود و نمیبارید و زمین چیزی نمیرویانید و با فتق و گشودهشدن آن دو، باران بارید و زمین رویانید و خداوند همه چیز را از آب زنده کرد. اما برداشت فیلم از این آیه چیز دیگری است که تحت عنوان «مبحث عوالم» ارائه میشود (اجنه و شیاطین وارد دنیای ما خواهند شد). تفسیری که حتی موجب نقد یکی از وعاظ جریان اصولگرا نیز شده است. این برداشت و البته نکات دیگری که در فیلم هست و مجال بررسی همه آن نیست، تأثیری اساسی بر درک سیاسی برخی افراد در درون حاکمیت داشته است. نتایج این درک سیاسی به این قرار است:
– نگاه به دولت و حکومت، نگاه مُلک و مالکیت است. خود را با حضرت سلیمان و اصحاب ایشان یکی میانگاریم. نگاه مالک و مملوکی به حکمرانی، بنیان اندیشه سیاسی ما را شکل میدهد.
– مخالفت با ما ناشی از این است که موجوداتی به هیبت ابرهای تیره از عوالم دیگر جدا شدهاند و به درون شما رسوخ کردهاند و شما را تحت تأثیر قرار دادهاند. مخالفت با ما نه از روی فکر و اندیشه، بلکه نتیجه حلول مستقیم شیاطین در مخالفان است.
– فیلم نشان میدهد علمای یهود و مخالفان حضرت سلیمان اعتراض میکنند که مشکل آن حضرت ناکارآمدی است و اگر از ما در اداره امور کشور کمک میگرفتید، به چنین وضعی گرفتار نمیشدید. پس مخالفان ما هم به این دلیل با ما مخالف هستند که آنان را در اداره کشور سهیم نکردهایم.
– علمای یهود میگویند «حکومتداری تجربه میخواهد، تجربه!» به همینسان مخالفان دولت ما هم به سیاق مخالفان حضرت سلیمان به ما میگویند تجربه حکومت ندارید.
اینها و بسیاری دیگر از چنین مواردی، روح فیلم را تشکیل میدهد و برای امروز ما خرافات و جعلیاتی را مبنای مناسبات سیاسی، اقتصادی و بینالمللی قرار میدهد. این جعلیات همچون پردهای آهنین، باورمندان به خرافات را از واقعیات دور میکند تا جایی که روابط بینالملل را به چنین سطحی برسانید که «مرگ پادشاه عربستان از نشانههای نزدیکی ظهور است؛ حکومت شیطان تصمیم گرفته است خودش جریان سفیانی را راه بیندازد؛ حکم دولتی خود را از امام زمان(ع) میگیریم؛ سیاستها و طرح و آییننامههای ما طرح امام زمان(عج) است؛ اخبار غیبی فلان مرتاض تحقق پیدا میکند؛ صهیونیستها در پی شناسایی و ترور امام زمان هستند و…». اشتباه نگیرید! اینها فقط محدود به مسئولان بعضا سادهدل دولتهای نهم و دهم نیست؛ شهر آلودهتر از اینهاست، این هم نمونه جدیدتر: «قواعد در عرصه سیاست، اقتصاد و… قواعد معرفتی است که از سوی خدا مشخص شده است. با این قواعد بهراحتی میتوان پیشبینی کرد که چه میشود». با برداشتی ناصواب از فلسفه تاریخ، بهکلی از تجربه عینی میگسلیم و مثلا در مذاکرات بینالمللی به کلیگوییهایی در باب فلسفه تاریخ بسنده میکنیم تا از محتوای مذاکره و شبکه تحریم بانکی که روزبهروز تنگتر میشود، غفلت کنیم. البته این متضمن این معنا نیز هست که این ماییم که مجری دقیق این قواعد هستیم.
نکته مهم دیگر این است که جمعیت هدف بسیاری از این خرافات اتفاقا برخی مدیران و مسئولان صادق، دیندار و متشرع هستند که بازیچه میشوند. چنین مدیران متشرعی به خیال اینکه اگر از پذیرش چنین جعلیاتی سر باز زنند مرتکب گناه کبیرهای شدهاند، خود را چشموگوشبسته به چنین اوهامی میسپارند و گاه سیاستهای خود را با الهام از این خرافات سامان میدهند. در چنین فضایی است که شما برای امام زمان اتوبان احداث میکنید، سرنوشت آب کشور را به قضا و قدر میسپارید، ارتباطات شبکه بانکی بینالملل را به هیچ میانگارید، فاصله خود را تا ابرقدرتشدن دو بند انگشت میبینید و… .
سینمای خرافات دقیقا در همین راستا عمل میکند و از صداقت، دینداری و علاقه به معنویت ابزاری خرافی برای گمراهی جوانان و «روشنفکران حزبالهی» میسازد و آنها را در دستگاههای حکومتی و ازجمله و بهویژه در صداوسیما، بهعنوان لشکر باورمند و غرورآفرین خرافه، سامان فکری و سیاسی میدهد و بدینسان «عصر نادر»ی را در «افقِ» مبارزه در «آرماگدون» برای خود ترسیم میکنند. سینمای خرافه همین است.
اینکه حضرت آقا می فرمایند : علوم انسانی در دانشگاه ها مسموم است.
با خواندن نوشتار آقای اشتریان کاملا قابل فهم است.
چرا فیلم ملک سلیمان ۲ و ۳ ساخته نشد؟
مگر رهبری به دست اندر کاران فیلم، توصیه نکرده بودند بسازید.
چه کسانی سد راه شدند؟
حضرت آقا شخصیتی هستند که اگر اراده چیزی کنند، آن را با تدبیر و درایت فراهم میکنند. این موضوعی است که بارها شاهد بودیم.
اینکه فیلم ملک سلیمان دو و سه ساخته نشده نشان میدهد ایشان نگاه جدی به این موضوع ندارند. عالم سیاست پیچیدگیهای خودش را دارد.
این کلام شما در دل خودش معنای ناتوانی حضرت آقا را دارد که البته حتما از آن غافل بودید.