وحید سعادتطلب، دانشجوی ایرانی دانشگاه استکهلم، در پایاننامه خود از شهید سلیمانی تقدیر کرده است و همچنین خود را مدیون شهدایی همچون شهید مطهری و شهید آوینی دانسته است.اما این رویکرد وی چندان به مذاق آزادیخواهان دانشگاه استکهلم خوش نیامده است.
جمعه پیش رو موعد دفاع از پایان نامهای است که پژوهشگر آن به علت تجلیل از شهدای نامدار انقلاب اسلامی مورد برخوردهای ناعادلان ای از سوی دانشجویان و دانشگاه خود قرار گرفته است!
دانشجوی بوشهری دانشگاه استکهلم سوئد پایاننامه خود در رشته شیمی محیطی را همراه با ادای احترام به سردار مقاومت شهیدقاسم سلیمانی و سایر شهدای انقلاب نظیر شهید مطهری و آوینی ارائه داد که سبب اعتراضاتی از جانب دانشجویان غربگرای این دانشگاه شد و همچنین مدیریت گروه مربوطه خبر از تشکیل جلسهای در روز چهارشنبه برای تصمیمگیری راجع به این موضوع داد!
این حجم از غرضورزیهای اخیر تنها به دلیل اقدام او در تشکر از خانواده خویش و شهدا رخ داد در صورتی که همچنان غرب بر شعارهای مضحک خود مبنی بر اصالت آزادی بیان پافشاری و سیستمهای خود را دموکراتیک توصیف میکند!
اما فارغ از فشارها و هجمههای رسانهای موجود وحید سعادتطلب با بیان نقش شهید سلیمانی در حفظ امنیت، ایشان را همچون پدر خود و لایق تقدیر و احترام خواند. همچنین سعادتطلب عنوان کرد بدون ذکر نام این شهدا از پایان نامه خود دفاع نخواهد کرد که این موضوع پایانی بر تلاشهای مذبوحانه طیف خود فروخته دانشجویان و کادر این دانشگاه به جهت اعمال تغییر در رفتار وی است.
برخورد دموکراتیک با دانشجویان؛ از شعار تا واقعیت
در ایران نیز عدهای از نادانشجویان در ایام اغتشاشات، توهین کردند، تخریب کردند و بر همزدن کلاسها و جو علمی دانشگاه را نیز در کارنامه خود به ثبت رساندند. برخورد نهاد دانشگاه و نهادهای امنیتی، خیلی سختگیرانه نبود. برای مثال در پایان ترم اول تحصیلی سال ۰۱-۰۰، برای بسیاری از دانشگاهها کلاسهای جبرانی برگزار شد و حذف کردن دانشجویان از لیست امتحان ممنوع شد!
از سوی دیگر این روزها تریبون دانشگاه تبدیل به مکانی برای ضدانقلابهای یواشکی و بوقچیهای ضد منافع ملی شده است. اما نهادی برخورد جدی با این افراد نمیکند. برای مثال استادی در توییتر خود، برقراری ارتباط با «رژیم صهیونیستی» را تبلیغ میکند و استادی دیگر توان نظامی کشور را به سخره میگیرد و آنرا کم میشمارد. اما بنظر میرسد غربیها بیشتر روی خط قرمزهای خود حساسیت نشان میدهند.
ماجرای وحید سعادتطلب، نمود دیگری از دروغین بودن شعار آزادی بیان است. در ماههای گذشته برخی کشورهای اروپایی، اقدام ابلهانه سوزاندن قرآن را آزاد میدانستند اما با فردی که به پرچم همجنسگرایان بیاحترامی کند، برخورد جدی و قهری انجام میشود.
برای مثال دو سال پیش، مردی در ایالت «آیوا» آمریکا، در واکنش به فسادی که توسط همجنسبازان در کشور به وجود آمده بود، اقدام به آتش زدن پرچم این گروه فاسد کرد. این اقدام مدعیان آزادی بیان را به حدی ناراحت کرد که موجب صدور حکم حبس ۱۶ سالهای برای این مرد شد.
حواشی پایاننامه وحید سعادتطلب، دوباره تشت بیآبرویی ادعای آزادی بیان را بر زمین انداخت. ادعایی که با استانداردهای دوگانه در امور بسیاری از کشورها مداخله میکند. محور این ادعای آزادی بیان بر روی منافع غرب سوار است؛ مثلا ممکن است در یک کشور دفاع پلیس از امنیت آن خشونت دولتی باشد و در کشوری دیگر خشونت عریان پلیس، دفاع از مردم در مقابل خرابکاران باشد. یا برای مثال، تذکر به دانشجویی بابت رفتار نامناسب آن دیکتاتوری بر شمرده شود و در کشوری دیگر، اشاره یک دانشجو به قهرمانهای ملیاش، ممنوع باشد و تبدیل به مسئلهای بزرگ شود.