سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / معرفت / انقلاب اسلامی / بزودی لشگر شهدا / حاشیه‌ سازی با نام شهدا ممنوع؛ وصیتی که فرزند شهید باکری آن را مخفی می‌کند/ راه شهدا را گفتار و کردارشان مشخص کرده نه خویشاوندان

حاشیه‌ سازی با نام شهدا ممنوع؛ وصیتی که فرزند شهید باکری آن را مخفی می‌کند/ راه شهدا را گفتار و کردارشان مشخص کرده نه خویشاوندان

حمید باکری درطول زندگی پربرکتش در تلاش بود تا دِین خود را نسبت به اسلام، انقلاب و ولایت فقیه ادا کند. او در وصیتنامه خود می‌گوید: «قدر انقلاب اسلامی را بدانید و مدام در جهت تحکیم مبانی جمهوری اسلامی کوشا باشید و زندگی خود را صرف تحکیم پایه های آن قرار دهید»

پاییز سال 34 دوسال پس از کودتای آمریکایی 28 مرداد در ارومیه فرزند آخر حاج حسین باکری چشم به جهان گشود. حمید فرزند آخر خانواده به سان سایر برادرانش روحیه‌ی ضداستبدای و ظلم‌ستیز پدر را به‌ارث برده  و همراه برادرانش  قدم در راه مبارزه با رژیم سفاک پهلوی نهاد تا مسیر پرپیچ‌وخم انقلاب اسلامی را پشت سر‌بگذارد.

این خانواده از همان بحبوحه‌ی مبارزات انقلابیون نشان داد که همه چیز خودرا پای این انقلاب خواهد گذاشت و برای پیروزی اسلام خمینی بر طاغوت پهلوی جان خود را نیز فدا خواهد کرد. این امر دیری نپایید که علی فرزند ارشد خانواده به دست رژيم خون‌خوار شاهنشاهی به شهادت رسید تا خون خود را پیشکش انقلاب کرده و برادران خود را با موج انقلاب همراه‌تر از قبل کند.

حمید نیز که سرشوریده‌ای داشت و داغ برادر نیز بر این شوریدگی افزوده‌بود، به سرعت به فساد، ظلم و بی‌دینی گسترده‌ی دستگاه جبار پهلوی پی‌برد و از همین ایام کنار برادر دیگرش مهدی کمر به جدال با نماد بارز حکمرانی غیراسلامی پهلوی بسته و خو درا به دریای خروشان انقلاب خمینی سپرد.

او از این ایام تا زمانی‌که به شهادت رسید، زندگی خود را وقف انقلاب کرد و از ترکیه و پاریس تا سوریه و ایران درپی وقوع‌یافتن آن دوید و ازهیچ تلاشی برای نیل به این هدف الهی و آرمانی که بذر آن از نوجوانی و جوانی در خاک پاک وجودش کاشته‌شده بود، مضایقه نکرد.

اصلا این ویژگی همه‌ی شهداست که بی منت و فقط برای رضای معبود، راه را برای جاری و ساری ساختن دین خدا بر روی زمین هموارکرده و متواضعانه چونان درختی پربار که سر به زمین دوخته، خود را وقف این مسیرمقدس می‌کنند. این هبه، خواه مالی است و خواه جانی که یقینا دومی برای اهل جنت گواراتر از هرچیزدیگری است. چرا که در عالم رازیست که جز به بهای خون فاش نمی شود و شهدا جلوتر از همه به این یقین قلبی دست یافته‌اند.

حمید باکری اما مصداق اتم و اکمل توصیفات فوق است که همواره درطول زندگی پربرکتش لحظه‌ای آرامش نداشت و دائما در تلاش بود تا دِین خود را نسبت به اسلام، انقلاب و ولایت فقیه ادا کنند. او به سان متقین که فروتنی پیشه کرده ازآنچه خداوند برايشان روا نداشته چشم می‌پوشند، عمل کرده و به این سبک زندگی خو کرده‌بود.

مگرنه این است که او به امر ولایت یقین قلبی داشته و در وصیتنامه‌ی خود این اعتقاد لدنی را تصریح کرده بود. شهید باکری در بند شش از وصیتنامه‌ی خود قیدکردند که: «یقین بدانید تنها اعمال شما که مورد رضایت خداوند متعال قرار خواهد گرفت اعمالی است که تحت ولایت الهی و رسول(ص) و امامش باشد در هر زمان و در هر وقت همت به اعمالی بگمارید که مورد تأیید رهبری و امامت باشد».

مگرنه این است که شهید با وجود خدمات و زحمات بی‌شماری که برای پیروزی و استمرار انقلاب اسلامی به خرج‌داد، اما خود را مدیون آن می‌دانست و به فرزندان خود هم توصیه کرده‌بود که برای استحکام پایه‌های این نظام نوپا همت گمارند. او بود که در وصیتنامه‌‌ی خود ذکر کرد که: « قدر انقلاب اسلامی را بدانید و مدام در جهت تحکیم مبانی جمهوری اسلامی کوشا باشید و زندگی خود را صرف تحکیم پایه های آن قرار دهید».

حال چه‌شده‌است که یگانه دختر شهید بزرگوارمان آیه‌ی ناامیدی را برای مردم قرائت کرده و بزرگترین و شدیدترین تهمت‌ها و انتقادها را بر نظام جمهوری اسلامی روا می‌دارد؟! پرواضح است که هرنظام و حکومتی در مسیر خوددچار نقصان و ضعف خواهدشد واین امر علی‌السویه است که انسان‌های ضعیف و سست عنصر با رخنه و استحاله‌ی از درون ممکن است بخش‌هایی را دچار اختلال بکنند. حتی حکومت نبوی و علوی که ذات الهی و عصمت حاکمانش بر هیچ‌کس پوشیده نیست نیز، دچار مشکلات و ضعف‌هایی شد. حال اگر اگر بنا به حضور خانم آسیه باکری در آن زمان بود، ایشان حقانیت و کلیت حکومت پیامبر و امیرالمونین را زیر سوال برده و انتقادهای وارد بر اجزا را به پای کلیت نظام مقدس نبوی می‌گذاشتند؟

یا باید از ایشان پرسید که یادشان رفته است در سال 92 و 96 از چه اشخاصی حمایت کرده و سنگشان را به سینه می‌زدند؟ همانهایی که با میوه‌ی باغ برجام به مردم امید واهی داده و پس ازآن مشکلات و موانع اقتصادی‌ مورد ذکر خانم باکری را بر مردم روا داشتتند. همانهایی که در دولت اصلاحات همین گشت ارشادی را که الان منتقد آن هستید و به همین بهانه براندازی نظام را طلب می‌کنید، ایجاد کردند.

همین هایی که در سال 98 با اسم رمز «من هم صبح جمعه فهمیدم» زندگی عادی مردم را با تصمیمی نسنجیده دچار چالش کردند و حتی پاسخگوی آن نبودند. حال به جای آنکه این افرادِ مورد وثوق خانم باکری که جزئی ناکارآمد از نظام مقدس جمهوری اسلامی هستند مورد انتقاد قرار بگیرند، اصل نظام مورد هدف قرار گرفته و براندازی نمود بیشتر و بالاتری پیدا می‌کند.

.

باید از ایشان پرسید آن زمانی که سمت مدیریتی در شهرداری را قبول کرده و بدون تخصص لازم درون نظام اسلامی فعالیت کردید به فکر مردم کشورتان و جوانان متخصصی که به‌واسطه‌ی عدم ارتباطات لازم نتوانستند به این کشور خدمت کنند نبودید.  پسندیده نیست  از این نظام ارتزاق کنید و همزمان هم دست در دست دشمنان تیشه به ریشه بزنید!

باید از ایشان پرسید آن زمان که جوان بسیجی را داعشیان داخلی در خیابان آتش زدند کجا بودید؛ چرا آن زمان که شورشیان، جوان دهه‌ی هشتادی را برهنه کرده و پیکر بی‌جانش را در خیابان رها کردند، دلتان نلرزید؛ چرا آن زمان که چادر از سر زن مسلمان کشیدند قلمتان به انتقاد نچرخید؛ حال مدعی جان کسانی شده‌اید که شدیدترین جفاها را با مدعایی واهی بر مردم روا داشتند و بیش از یک ماه زندگی را بر همه سخت کردند!

خوشا به حال آنانکه به معراج رفتند و ندیدند که سلاله‌شان اینچنین در خط دشمن قدم برداشته و آب به آسیاب آنها می ریزد. وگرنه چرا باید شبکه‌های رسانه‌ای مزدور محور غربی سعودی ازاین آب گل‌آلود ماهی گرفته و حتی مقام شامخ شهید را به «کشته‌شده در جنگ ایران و عراق» تقلیل دهند.

«روزی که دشمن از شما تعریف کند و برایتان کف و سوت بزند به معنی آن است که دچار خطا و اشتباه شده‌اید و از معیارهای اسلامی فاصله گرفته اید.» این جمله‌ی کسی است که حمیدباکری او را امام خود می‌دانست و حاضر بود برای او و انقلابش جان خود را فدا کند؛ و این کار را کرد، شهید شد تا راه ادامه یابد.

باید گفت که شهدا اموال شخصی هیچ فرد و گروه و جناحی نیستند. پس نمیشود نسبت ژنتیک برنسبت ایدئولوژیک ارجحیت داده شود، پسندیده نیست و مصداق بارز تملک شهدا و مصادره به مطلوبشان است. شهدا آینه راه امت‌اند و در این مسیر صعب‌العبور و پرخطر که هرآن گرگی قصد حمله به سیرکنندگان این طریق داشته، معراجیان‌اند که دست امت را گرفته و آنها را راهبری می‌کنند.

اینکه شهدا را به پس‌توی خانه برده و با این دید که ایشان تحت تملک ما هستند بخواهیم به نظام و انقلابی حمله کنیم که همین شهدا جانشان را برای استحکام پایه‌های آن فداکردند، دون  شان شهدا و خانواده ایشان بوده و مقام والای ایشان با چنین اقداماتی دچار خدشه می‌شود. حقیقتا که شهدا شمع محفل بشریت‌اند و امت مسلمان باید همواره راه این عزیزان سفر کرده را الگوی خود قرار داده و به آن اقتدا کنند.

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

کوتاه‌‌ترین مسیری که حمید باکری را به کربلا رساند

سردار شهید حمید باکری

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.