راهنمای دانلود
چهار روز پس از شهادتش پیکر مطهرش در خانه پیدا شد.
فرمانده گردانهای حبیب ابن مظاهر و شهادت لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص)/ جانباز اعصاب و روانی که مظلومانه به شهادت رسید
۲۲ اسفند سال ۱۳۹۱
«احمد پاریاب» از ۱۶ سالگی در جبهههای نبرد حق علیه باطل حضور یافت و در عملیاتهایی همچون والفجر مقدماتی، والفجر یک، خیبر، بدر، کربلای پنچ حضوری فعال داشت.
مجاهدت، هوشمندی به همراه شجاعت و مقاومت احمد پاریاب موجب شد پس از مدتی به عنوان فرمانده گروهان و پس ازآن در کسوت فرمانده گردانهای حبیب ابن مظاهر و شهادت لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) در جبهههای نبرد حق علیه باطل ایفای نقش کند. وی از همرزمان نزدیک شهید همت بود.
احمد پاریاب در عملیات مختلف مجروح و در عملیات غرور آفرین خیبر نیز دچار جراحات شدید شیمیایی شد. وی در زمان جنگ در اکثر عملیاتهای دفاع مقدس حضور داشت و سالها از جراحاتی که بیشتر در عملیات خیبر دامنگیرش شده بود، رنج میبرد.
این شهید والامقام پس از تحمل ۲۹ سال درد و رنج ناشی از جراحات جنگی ۲۲ اسفند سال ۱۳۹۱ با سرکشیدن جام شهادت به آرزوی دیرینهاش دست یافت و به یاران و همرزمان شهیدش پیوست
شهیداحمد پاریاب در میان مردم بود، ناشناخته ماند و پس از شهادت مظلومانه اش مشخص شد که حاج احمد یار دیرین شهدا از چه ویژگیهایی برخوردار است. شهادت مظلومانه حاج احمد آن هم در خانهای محقر و عدم اطلاع از شهادت وی و پیدا شدن پیکر پاکش پس از چهار روز همه نشان دهنده عدم توجه مردم و مسئولان به این جانباز شیمیایی دفاع مقدس بود.
این عدم توجه تا جایی پیش رفت که سردار سعید قاسمی در مراسم بزرگداشت این مرد بزرگ که چند روز پس از شهادتش برگزار شد، به انتقاد از مردم و مسئولان پرداخت و صحبتهای وی بازتاب گستردهای در رسانهها پیدا کرد.
سعید قاسمی به جانباز اعصاب و روان و شیمیایی، احمد پاریاب که روزهای پایانی سال ۹۱ شهید شده و در قطعه ۲۹ به خاک سپرده شده بود اشاره کرد و گفت: شهید پاریاب علمدار گردان شهادت بود، جانبازی که به خاطر تحریمها دیگر دارویش پیدا نمیشد، ما مقصریم که این روزها کمتر از حال جانبازی میپرسیم که گرفتاریش همین دم و بازدم است، عرصه تنگ میشود وقتی داروها گران میشود و ماهی یک میلیون تومان بیشتر حقوق نمیرسد که باید با آن هم خرج زندگی و زن و بچه را داد و هم دارو و درمان را و در این شرایط بنیاد جانبازان، این جانبازان را رها میکند تا برای تهیه دارو به سمت بازار آزاد بروند.
وی افزود: همسرش بیست سال تحمل کرد و کپسول ۱۱ کیلویی اکسیژن را چهار طبقه بالا و پایین برد، پاریاب سردار بود و گماشته و راننده داشت، اما حاضر نشد این امکانات را برای خودش استفاده کند و بنیاد شهید هم حاضر نشد برایش کاری بکند.
سردار قاسمی با اشاره به مشکلات جانبازان اعصاب و روان گفت: دیگر کار به جایی میرسد که جامعه هم از دستش خسته میشوند و حاضر نیستند برایش کاری انجام دهند، جامعه حاضر نیست برای جانباز شیمیایی یک میلیارد هزینه کند تا شش ماه بیشتر زنده بماند و زن و بچه هم از دستش خسته میشوند و نمیتوانند او را تحمل کنند، چون این جانباز اعصاب و روان وقتی به هم میریزد متوجه اعمالش نیست و مثلا تلویزیون را میشکند وحتی رفقایش هم از دست او خسته میشود دیگر حتی خودش هم از دست خودش خسته میشود.
وی افزود: در آخر آتش نشانی رفت در خانه او تا فهمید که پاریاب چهار روز است که تمام کرده و بدنش بو گرفته است. او بو نگرفته است، این بوی گند ماست و بوی گند جامعه است که علمداران و شیرهایش را فراموش میکند. خدا از سر تقصیرات ما بگذرد.
جنازه اش ۴روز توی ویلای لاکچری اش بود کسی خبر نداشت.شهدا شرمنده ایم
.
اگر کمی ناراحت شده ایم،
برای شهدای زنده اطراف مان کاری کنیم، هر کاری باشد، از یک لبخند با محبت، تا خرید مایحتاج و دارو، تا اسکان مناسب…
با دولتمردان و نمایندگان مجلس و بنیادهای مربوطه صحبت کنیم و از پیگیری خسته نشویم، خجالت نکشیم…
چرا سپاه و ارتش تا دیروز که جنگ بود نیازش را به کمک این شیر مردان بی مانند، بر طرف کرد و در جهان پیروز شد و…
ولی، الان یک واحد ویژه مددکاری ایجاد نمیکنند تا صادقانه و خستگی ناپذیر کارهای اینان و خانواده هایشان را رتق و فتق کنند…
بیشترین غفلت و ندانم کاری توسط سپاه و ارتش رخ داده تا دیگران…
خوب همه مان توجه کنیم، با آنکه دیر شده، تلاش جهادی کنیم، دیرتر نشود…
سلام این فیلم مربوط است به جانباز شهیدی که نامش را به اشتباه شهید پاریاب اعلام کرده اند
در حالی که شهید پاریاب هم مثل این شهید مظلوم در آپارتمان خود در پاکدشت ورامین به شهادت رسیده است
نکته داستان در این است که بنیاد مربوطه ورییس آن باید خر فهم شود و به جای نشستن در اطاق خنک خود خانه به خانه به دنبال این جانبازان غریب وبی کس بگردد و مشکلات آنها را رفع نماید .
هرچه زمان می گذرد بیشتر متوجه می شویم این جماعت جدید تفاوت چندانی با اسلاف خود ندارند خداوند به فریاد این کشور و مردم برسد
آقا رجب اولا نام این شهید یا آن شهید زیاد فرق ندارد بلکه ماجرای پیش آمده سنگین است
ثانیا لازم نیست وقتی ناراحت میشویم از کلمات ناجور استفاده کنیم تا حریف به همین اشتباه مان گیر دهد و مظلوم نمایی کند و…
این اتفاق در زمستان سال 91 رخ داده و نه در یکسال گذشته…
این جماعت بسیار با قبلی ها فرق دارد و از ثمرات اعمالشان مشخص
بیاییم تکریم کنیم و حتی اگر ناجوری هست رفع کنیم نه اینکه ساز نا امیدی سر دهیم
خدا امثال شما با غیرت های پای کار را سلامت نگه دارد…