سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / متون / به تمام دخترکانِ شهیدِ کابلی‌ام …

به تمام دخترکانِ شهیدِ کابلی‌ام …

از پیامبر اسلام (ص) نقل می‌کنند که فرمود: «خَیرُكُم خَیرُكُم لِنِسائِكُم وَ بَناتِكُم؛ بهترین شما، کسى است که نسبت به همسران و دخترانش نیکو رفتارتر باشد.»

1. دختران نوجوان کابلی به دو «جُرم نابخشودنی» پَـرپَـر شدند؛ به جرم «شیعه» بودن و «دختر» بودن! روز شنبه در کابلِ افغانستان ۵8 دخترِ دبیرستانیِ شیعه شهید شدند و ۱۵5 دختر دیگر جانبازِ این جنایت شدند، جنایتی از سنخ جنایت‌هایِ گروه‌هایِ بی‌خردِ سلفی-تکفیری. چند انفجار در مقابل یک مدرسه که در آن دختران شیعه نوجوان درس می‌خوانند، جنایتی است که معمولاً از «شیردل‌های سلفی-تکفیری!» برمی‌آید که نوک پیکان‌شان همواره نه به سمت نظامیانِ اشغالگر و… بلکه به سوی مسلمانانِ غیرنظامیِ خودی به‌ویژه شیعیان بوده است؛ حال اگر این مظلومان، دخترانی باشند که هیچ ابزار دفاعی از خود ندارند چه بهتر!

2. اینکه سلفی- تکفیری‌هایی که وصله ناجور جهان اسلام هستند، چگونه تولد کردند «یکی داستانست پر آب چشم» و در این یادداشت که برای تظلم‌خواهیِ دخترانِ نوجوانمان نگاشته شده نمی‌گنجد. اما همین قدر کافی است بدانیم که این جریان همان جریانی است که سال‌هاست در عربستان سعودی ادامه دارد، همان جریانی است که القاعده، طالبان، داعش و… همه از آن سربرآوردند و مؤلفه اصلی آن باورهای خشونت‌آمیز و ابلهانه‌ای است که یادآور سال‌هایِ حکمرانی کلیسا در قرون وسطا است. شیعه‌ستیزیِ کور شاخصه اصلی تمام این گروه‌ها است و پست انگاشتنِ زن هم از کلیشه‌های ذهنی آنان است؛ یادمان نمی‌رود که در جریان مشهور آتش گرفتن مدرسه دخترانه در عربستان اجازه نجات دادن دخترها را ندادند چون که قربانیان دخترند! اشتراک عملی همه این گروه‌های تکفیری هم رفتار وحشیانه نسبت به گروه‌های بی‌دفاع مردم است. تمام این ویژگی‌ها در جنایتِ «شنبه سیاهِ کابل» مشهود است.

3. بی‌تردید اگر یک سوی ناامنیِ افغانستان، نفوذ جریان‌های جنایتکارِ سلفی- تکفیری است، سوی دیگرش 20 سال اشغالگریِ بی‌فرجامِ این کشور به دستِ نیروهای آمریکایی و همپیمانانش است. غرب به رهبریِ آمریکا برای هزیمت القاعده وارد افغانستان شد – حداقل به ظاهر- اما آیا واقعاً این لشکرکشی عظیم با هزینه‌های گزافش به نتیجه رسید و القاعده نابود شد؟ القاعده نابود نشد که هیچ، همپیمانش طالبان بیش از گذشته در افغانستان فعال است و پای تروریست‌های داعشی نیز به این کشور باز شده است. دولتِ مرکزی افغانستان نیز که سال‌هاست از جلسه مذاکره‌ای با اشغالگران به جلسه دیگری در تردد است، در تأمین امنیت جان شهروندانش شکست خورده است. طبیعی است وقتی دولتی اقتدار نداشته باشد، بازوی دیپلماتیک آن نیز بی‎تمکین خواهد بود.

4. سخنگوی سرویس اقدام خارجی اتحادیه اروپا در بیانیه‌ای گفته است، اتحادیه اروپا در غم کسانی که عزیزانشان را در تازه‌ترین حمله تروریستی وحشتناک در افغانستان از دست داده‌اند، همدردی می‌کند. پرسش اینجاست که اروپا به عنوان همپیمان آمریکا در افغانستان پس از 20 سال اشغال این کشور باید فقط همدردی کند؟ اروپا مسئولیتی در تأمین امنیت این کشور نداشته است؟ اگر نه؛ 20 سال حضور در افغانستان برای چه بوده است؟ مسئله دیگر آن است که دولت‌های اروپایی با تبدیل گروه‌های سلفی- تکفیری به نماد اسلام سال‌هاست که به جریان اسلام‌هراسی در غرب دامن زده‌اند و اسلام را دشمنِ غرب تصویر کرده‌اند، اما هیچ‌گاه پاسخ این پرسش را نداده‌اند که چرا این گروه‌ها که به باور آنان نماد اسلام هستند، همواره مسلمانان را هدف قرار می‌دهند، نه نیروهای اشغالگرِ آنان را؟

امین‌الاسلام تهرانی

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

مولانا علی(علیه السلام) شیعه جاهل نمی‌خواهد!

شهید مرتضی مطهری

یادی از شهید لشکر فاطمیون

بزرگداشت شهدای لشکر فاطمیون در امامزاده بی بی سکینه ماهدشت

2 دیدگاه

  1. سلام علیکم
    درعرصه های تقابل جبهه حق علیه باطل همواره این مکتب و قدرت فرهتنگی بوده است که توان اداره ومدیریت عرصه تقابل فی مابین را داشته و هرگاه دراین میدان نقصانهایی پدیدار شده علی رغم واجد بودن امکانات وتجهیزات تکنولوژیک غلبه با قدرت فرهتگی بوده است ما این درس را از میدان اصلی این آموزه یعنی مکتب عاشورا یادگرفتیم .
    این قدرت هست که تایین کننده میادین تقابل برای احقاق حق میباشد انقلاب اسلامی بارز ترین نمونه این آوردگاه بوده که به اعتبار مکتب حسینی ع بیش از چهل سال است که هم نظام جمهوری اسلامی را با همه نقصانها و مشکلاتش به پیش میبرد و هم توان آن را داشته است که درکشورهای همسایه چون عراق و افغانستان حرکت وخیزش قابل توجهی ایجاد نماید بگونه ای که موجب لرزش براندام جبهه استکباری نظام سلطه گشته است .
    واین همان نقطه قوت جبهه حق علی باطل بوده است یعنی تربیت نیروهای مومن وفعال انقلابی تحت تعلیم مکتب عاشورا مانند مکتب سلیمانی و مهندس ابو مهدی و احمد شاه مسعود که این روزها چقدر برادرنمان در میدان کارزار افغانستان تشنه دیدن شیر بیشه پنجشیر هستند تا بجای این همه دیپلماتهای حراف وبی خاصیت یک مرد میدان میداشتند .مردی که با تربیت درمکتب عاشورا چراغ هدایت را دراین شبهای ظلمانی در بردیدگان شب زده تشنگان نور بیافروزند و درپرتو این نور بدنبال احقاق آن وعده محتوم الهی باشند .مکتب سلیمانی و دلاور افغانی ما توانست با کمترین امکانات موجود در بین کارشکنیهای تارعنکبوتی شبکه های سازشکار ومنافق بیشترین ثمره و راهگشایی بسوی مسترد کردن حقوق پایمال شده مردم مستعف و مسلمان ایران وافغانستان و عراق را بنمایند واکنون برادرانمان درافغانستان از هر زمانی جای خالی او را دراین میدان بیشتر احساس مسکنند .دیرنیست که این لاله زا تبدیل به همان گلستانی شود که فرزندان بت شکن ابراهیم خلیل درمیدان اتش ان تن و جان سپردند و با نورشان آن را گلستان نمایند و زمینه را برای آن گل همیشه بهار گل نرگس مادر مهربان امت زمینه ساز باشند.

    قل کل متربص فتربصوا فستعلمون من اصحاب الصراط سوی و من اهتدی
    جویا باشید ومنتظر .پس خواهید دید چه کسانی یاوران ان هدایت شده توسط خدا وند خواهد بود

    وسیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون

    خونی که در راه خدا با مظلومیت ریخته میشود خونبهایش خود خداست
    واین از مهمترین اموزه های مکتب عاشورا است و واین وعده خداست
    وخداوند به وعده اش عمل میکند

  2. سلام علیکم
    درعرصه های تقابل جبهه حق علیه باطل همواره این مکتب و قدرت فرهنگی بوده است که توان اداره ومدیریت عرصه تقابل فی مابین را داشته و هرگاه دراین میدان نقصانهایی پدیدار شده علی رغم واجد بودن امکانات وتجهیزات تکنولوژیک غلبه با قدرت فرهنگی بوده است ما این درس را از مکتب اصلی این آموزه یعنی مکتب عاشورا یادگرفتیم .

    این قدرت مکتب الهی هست که تایین کننده میادین تقابل برای احقاق حق میباشد و انقلاب اسلامی بارز ترین نمونه این آوردگاه بوده که به اعتبار مکتب حسینی ع بیش از چهل سال است که هم نظام جمهوری اسلامی را با همه نقصانها و مشکلاتش به پیش میبرد و هم توان آن را داشته است که حرکت وخیزش قابل توجهی درکل منطقه غرب آسیا از شمال سوریه تا جنوب یمن بصورت مستقیم و درکل صحنه های دیپلماتیک جهانی بصورت غیرمستقیم تاثیرگذار باشد وحرکت وخیزش بیدارگرانه ای را ایجاد نماید ، بگونه ای که موجب لرزش براندام جبهه استکباری نظام سلطه گشته است .

    خوب بیاد دارم با پیروزی انقلاب اسلامی درسال ۵۷ موشه دایان وزیر جنگ رژیم اشغالگر قدس دراظهاراتی واقع بینانه عنوان کرد که انقلاب اسلامی مانند زلزله ایست که تمام منطقه خاورمیانه را به لرزه درخواهد آورد . در آن روز نه دوست ونه دشمن این عبارت این دشمن کارکشته را نه فهمید و نه درست سنجید اما امروز بخوبی این پیش بینی بوقوع پیوسته .ومتاسفانه این مسولین فرهنگی جبهه حق هست که درشناخت این عطیه الهی دقت نظر کافی را نداشته و درحوزه فرهنگی بیشترین کوتاهی را مینمایند . باید اعتراف کرد که هنوز بعداز ۴۰ سال انقلاب اسلامی وامدار مکتب عاشوراست که از دامن آن مکتب خمینی کبیر پدید امد و فرزندان خلفی چون شهدای گرانقدر و در راسشان سید وسالار این شهیدان حاج قاسم سلیمانی درایران و امثال ایشان در سایر بلاد همچون احمد شاه مسعود درافغانستان و مهندس ابو مهدی درعراق و سیدحسن نصرالله درلبنان وسید بدرالدین عبدالملک الحوثی دریمن از برکات انوار این شجره طیبه است که بار داده و مسيولیت خطیر تشکیل تمدن جدیدی را برپایه ایمان بنا نهاده است .
    چه زیبا سروده سید شهیدان اهل قلم اقا مرتضی آوینی که بعد از این قرنهای اینده بنام عصر خمینی نام گذاری خواهد شد
    امروز به بهانه شهادت دسته گلهای خواهران افغانیم که بدست کینه توزان ابلیس های انسان نما درخاک وخونشان غلطیده اند عرض میکنم که این روزها چقدر برادرنمان در میدان کارزار افغانستان تشنه دیدن شیر بیشه پنجشیر شهید مکتب خمینی دلاور شهید احمدشاه مسعود هستند تا بجای این همه دیپلماتهای حراف وبی خاصیت یک مرد میدان میداشتند .
    مردانی که با تربیت درمکتب عاشورا چراغ هدایت را دراین شبهای ظلمانی در بردیدگان شب زده تشنگان نور بیافروزند و درپرتو این نور بدنبال احقاق آن وعده محتوم الهی باشند .
    مکتب سلیمانی و دلاور افغانی ما توانست با کمترین امکانات موجود در بین کارشکنیهای تارعنکبوتی شبکه های سازشکار ومنافق بیشترین ثمره و راهگشایی بسوی مسترد کردن حقوق پایمال شده مردم مستضعف و مسلمان ایران وافغانستان و عراق را بنمایند واکنون برادرانمان درافغانستان از هر زمانی جای خالی او را دراین میدان بیشتر احساس میکنند .مادامی که بود شراجانب و شیطان صفتان طالبان وداعش از سراین مردم کوتاه شده بود و با رفتنش گویا سایه امنیت نیز از سرافغانستان رفت
    کاش ما قدرامثال سلیمانی ها را بیشتر بدانیم که اگر نبودند ایران نیز به چنین سرنوشت شومی مبتلا شده بود
    .دیرنیست که این لاله زار تبدیل به همان گلستانی شود که فرزندان بت شکن ابراهیم خلیل درمیدان اتش آن تن و جان سپردند و با نورشان آن را گلستان نمایند و زمینه را برای شکوفایی آن گل همیشه بهاریعنی گل نرگس مادر مهربان امت یوسف زهرا سلام الله علیه زمینه ساز باشند.

    قل کل متربص فتربصوا فستعلمون من اصحاب الصراط سوی و من اهتدی
    جویا باشید ومنتظر .پس خواهید دید چه کسانی یاوران ان هدایت شده توسط خدا وند خواهد بود

    وسیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون

    خونی که در راه خدا با مظلومیت ریخته میشود خونبهایش خود خداست
    واین از مهمترین اموزه های مکتب عاشورا است و واین وعده خداست
    وخداوند به وعده اش عمل میکند

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.