سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / متون / طالبان و مذاکره، آن روی سکه (۱)

طالبان و مذاکره، آن روی سکه (۱)

    وضعیت افغانستان نشان داده است که ساختار قدرت در این کشور قومی و قبیله‌ای است و با توجه به قدرت و نفوذ طالبان در عرصه نظامی، امنیتی و برخلاف شعار‌های آمریکایی‌ها این گروه قابل حذف از صحنه قدرت سیاسی افغانستان نیست.

«محمد روحی» کارشناس مسائل افغانستان در یادداشتی درباره قدرت و نفوذ طالبان در این کشور نوشت، وضعیت افغانستان نشان داده است که ساختار قدرت در این کشور قومی و قبیله‌ای است و با توجه به قدرت و نفوذ طالبان در میان قوم پشتون و پتانسیل آن در عرصه نظامی و امنیتی، نه تنها بر خلاف شعار‌های آمریکایی‌ها قابل حذف از صحنه قدرت سیاسی افغانستان نیست؛ بلکه توانمندی و تأثیرگذاری آن به میزانی است که آمریکا و سایر کشور‌ها نیز خواهان مذاکره با این گروه جهت اقناع آن‌ها برای مشارکت رسمی در قدرت سیاسی افغانستان شده اند.
بنابراین، با توجه به اینکه اکثر کشور‌های منطقه مانند پاکستان، چین، روسیه با طالبان مذاکراتی داشتند و حتی کشور‌هایی مانند عربستان سعودی، قطر و امارات متحده عربی که علیرغم نداشتن مرز مشترک با افغانستان، اقدام به مذاکره با این گروه نمودند و آمریکایی‌ها نیز چندین سال است که به دنبال این موضوع هستند.
رویکرد متفاوت ایران به مذاکره با طالبان

چرا جمهوری اسلامی ایران که بیش از ۹۰۰ کیلومتر با افغانستان مرز مشترک داشته و منافع مهمی در این کشور همسایه دارد، با طالبان که قرار است در آینده قدرت افغانستان به طور رسمی نقش ایفاء نماید، مذاکره نداشته باشد؟!

ایران از مذاکره با طالبان نگاهی بر تأثیرگذاری بر رویکرد این گروه در قبال شیعیان هزاره و سایر قومیت‌های غیرپشتون در افغانستان دارد. جمهوری اسلامی از همان اجالس بن در سال ۲۰۰۱ میلادی، تاکنون، همواره تأکید داشته است که سایر قومیت‌های افغان نیز بایستی نقشی برابر در آینده قدرت سیاسی این کشور ایفاء نمایند تا از این طریق، صلح و ثبات پایدار در افغانستان برقرار شود.

حضور طالبان در قدرت در صورتی که منجر به برقراری ثبات نسبی و کاهش حملات تروریستی و نظامی در افغانستان شود، می‌تواند ضریب امنیت در این کشور را تا حدودی بهبود بخشد که با توجه مجاورت جغرافیایی ایران با افغانستان، این موضوع بر مسئله امنیت مرزها. قاچاق مواد مخدر، کاهش مهاجرت، مقابله با خطر گروه تروریستی داعش و مقابله با هرگونه اشغالگری خارجی و همجواریشان با ایران، تأثیر مثبت خواهد داشت.

شروط طالبان برای مذاکره با آمریکا

طالبان شرط مذاکره با آمریکا را خروج نیرو‌های این کشور از افغانستان به عنوان نیرو‌های اشغالگر اعلام کرده است، این مسئله با توجه به دستور «دونالد ترامپ»رئیس جمهوری پیشین آمریکا جهت خروج حدود ۷ هزار سرباز آمریکایی از افغانستان، اگر عملیاتی شود، نوعی پیروزی برای ایران محسوب می‌شود.
 چنانکه جمهوری اسلامی ایران بار‌ها اعلام کرده است که آمریکا باید از منطقه خارج شود و حل مشکلات منطقه را به کشور‌های منطقه واگذار کند. با عنایت به اینکه در کنار ایران، کشور‌هایی مانند چین، روسیه و هند نیز تمایل به نتیجه بخش بودن مذاکرات صلح در افغانستان دارند، لذا با حضور رسمی طالبان در قدرت، شاید همکاری این کشور‌ها با ایران در قبال افغانستان در آینده ادامه یابد. البته هم ایران و هم روسیه و چین و سایر کشور‌های منطقه مخالف نقش غالب طالبان در حاکمیت افغانستان هستند و هیچ بازیگری در منطقه، دولتِ تحت سلطه طالبان را به نفع افغانستان و امنیت منطقه نمیداند.
اهداف ایران از مذاکره با طالبان
یکی از اهداف جمهوری اسلامی ایران از مذاکره با طالبان و انتشار این خبر، یادآوری به سایر کشور‌های رقیب و دشمن بود که نباید نقش و جایگاه ایران در معادلات افغانستان نادیده گرفته شود. ایران بر این باور است که مذاکرات آمریکا با طالبان نباید منجر به فروپاشی ساختار حاکمیت فعلی شود. هرچند طالبان به عنوان یک واقعیت ذهنی و عینی جامعه افغانستان، قابل حذف نیستند، اما نباید بنیان‌های حاکمیتی افغانستان، تماماً تحت سلطه طالبان باشد.

یکی از سناریو‌های محتمل در خصوص نتایج مذاکرات ایران و طالبان این است که گفتگو‌های مذکور در نهایت از طریق برگزاری مذاکره

بین الافغانی و بدون دخالت تأثیرگذار کشور‌های خارجی به برقراری صلح و ثبات نسبی در افغانستان، منجر شود. تهران به هیچ وجه تمایلی به تصاحب تمام قدرت توسط طالبان در افغانستان ندارد و از دولت کابل و روند صلح حمایت می‌کند. در این شرایط، منافع و اهداف ایران با توجه به برقراری ثبات نسبی در افغانستان، با در نظر گرفتن منافع همه اقوام و مذاهب در این کشور، عدم مداخله آمریکا در تعیین وضعیت آینده کشور، و نمایش نقش و جایگاه ایران در افغانستان تأمین می‌شود.
با توجه به ویژگی تمامیت خواهی طالبان و نیز نفوذ سایر کشور‌ها بر آن، چنانچه این گروه تمایلی به تقسیم قدرت با سایر اقوام نداشته باشد، این موضوع برای افغانستان و همسایگانش از جمله ایران چالش زا خواهد بود.
تلاش آمریکا و عربستان برای کاهش نفوذ ایران در افغانستان
نظر به راهبرد آمریکا و عربستان سعودی در خصوص کاهش نفوذ ایران در معادلات منطقه ای و نیز پیشینه روابط عربستان سعودی، پاکستان و امارات متحده عربی با طالبان، می‌توان انتظار داشت کشور‌های فوق جهت تأثیرگذاری منفی بر روند مذاکرات ایران و طالبان با هدف کاهش نقش و حضور ایران در افغانستان اقداماتی انجام دهند.
استراتژی طالبان در مذاکرات صلح تاکید بر خروج نیرو‌های آمریکایی از افغانستان است، حتی اگر موجب کاهش نیرو‌های خارجی در افغانستان شود، برای ایران نوعی فرصت محسوب می‌شود. امضای توافقنامه صلح نشان داد که شکست ناپذیری آمریکا که همواره توسط سیاسیون و رسانه‌های این کشور در سطح جهان همواره مورد تأکید قرار دارد، همانگونه که ایران بار‌ها اثبات کرده است، افسانه‌ای بیش نیست. راهبرد اصلی طالبان، در حد همین کلیات است که می خواهند یک حکومت اسلامی بر مبنای احکام اسلامی داشته باشند، با همسایگان روابط خوبی برقرار کنند و همه اقوام نیز در دولت و حکومت شریک شوند.
طالبان میخواهند با ارتباطاتی که برقرار کرده اند حساسیت همسایه‌ها را به حداقل برسانند تا بار دیگر ائتلافی علیه آن‌ها ایجاد نشود. اما تأسیس حکومت مدنظر این گروه الزاما برای جمهوری اسلامی ایران تهدید محسوب نخواهد شد. با توجه به تجربه تاریخی و بازگشت طالبان از منش فکری سابق خود، پیش بینی می‌گردد، این گروه در نهایت در تقابل با ایران قرار نمی‌گیرد.
فرصت ها و تهدیدهای روی کار آمدن طالبان
از هر زاویه ای به مذاکرات صلح بنگریم، تغییر حکومت و روی کار آمدن طالبان، هم فرصت است و هم تهدید. تهدید آن، ویژگی تمامیت خواهی طالبان است که به لحاظ تاریخی، قدرت و حاکمیت را در سرتاسر افغانستان متعلق به خود میدانند. مطمئناً در آینده حکومت طالبان مبتنی بر قانون نخواهد بود، بلکه به نظر می‌رسد یک حکومت قبیله‌ای شکل خواهد گرفت.
در تاریخ تحولات افغانستان مهم‌ترین دلیل بحران ها، رقابت‌های درون قومی پشتون‌ها بوده است.طالبان از قوم پشتون است. قوم پشتون خانواده‌های مختلف هستند. قوم غلزایی که اشرف غنی از ایشان است متعلق به این قبیله هستند. معاونین و اعضای دولت جزو قبیله درانی هستند.
طالبان به دلیل تفکرات تمامیت خواهانه خود در حوزه اعتقادی و سیاسی می‌تواند برای جامعه اهل سنت ایران در شرق کشور مشکل زا باشد. چون این گروه در زمین کشور‌هایی مانند پاکستان، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و آمریکا بازی می‌کند، می‌تواند با کمک و هدایت آن‌ها برای منافع و امنیت ملی ایران مشکل ایجاد کند. اما فرصت حضور طالبان در قدرت، تأکیدی است که بر خروج نیرو‌های آمریکایی و ناتو از افغانستان دارند.
نتیجه گیری
در واقع معنای پنهان تأکید طالبان بر خروج کامل نیرو‌های خارجی از افغانستان این است که بتوانند در مذاکره با دولت و نیرو‌های سیاسی افغانستان دست برتر را داشته باشند و حتی با تهدید‌های احتمالی نیرو‌های سیاسی افغانستان بتوانند سهم بیشتری از قدرت را نصیب خود کنند. به نظر میرسد این استراتژی برای ایران، تهدید منافع آمریکا و ناتو و ممانعت از ناامن کردن مرز‌های ایران و مقابله با گروه‌های تروریستی تکفیری القاعده و داعش در افغانستان است که مهم‌ترین این فرصت‌ها خلل در نقشه فدرالی کردن افغانستان توسط آمریکاست. آمریکا با هدف چهارپاره کردن افغانستان تحت عناوین پشتونستان، ازبکستان، تاجیکستان و هزارستان به قصد تجزیه افغانستان آمده اند. اما روحیه تمامیت خواهی طالبان، که جز به کل سرزمین پهناور افغانستان راضی نخواهد شد، مانع از تجزیه افغانستان می‌گردد.
  نویسنده:«محمد روحی»
کارشناس مسائل افغانستان

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

 3100 مزدور خارجی برای اوکراین با روسیه می‌جنگند

آمریکا، کانادا، بریتانیا و گرجستان

شعر /ای جوانان عجم جان من و جان شما

ويدئو/ شاعر فارسی‌ زبان علامه اقبال لاهوری

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.