سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / متون / قافله سالار/اول صفر

قافله سالار/اول صفر

اول صفر
دروازه های شام گشوده و باروها، به زر و زیور و حریر و دیبا زینت شده بود.
شهر یکپارچه در جشن و سرور، و صدای طبل و دف و کُرنا در هم آمیخته بود.
خبیث مردمان با چشم های سرمه کشیده و دستهای خضاب کرده، تا بیرون شهر به صف بودند.
سپاه از حرکت باز ایستاد و بازماندگان کاروان را به صف کرد.
زینب به یکی از مردان سپاه گفت : بگو فرمانده ات بیاید.
لحظه ای بعد، شمر سواره از راه رسید.
زینب گفت : ما را از مسیری عبور دهید که تماشاگران کمتری دارد،
سرهای شهدایمان را هم از ما دور کنید تا این جماعت به اهل بیت پیامبر کمتر نظر کنند.
شمر پوزخند زد.
گفت : همین!
سر اسب چرخاند و رفت.
مردان سپاه، به صف بازماندگان کاروان هجوم بردند، یکی با ریسمان، دیگری تازیانه کشید.
سرها دوباره بر نی شد و سپاه طغیان و بیدادگری بانگ پیروزی سر داد.
دف زنان به دف کوبیدند، رقصندگان با شمشیر، دور سرها به هلهله رقصیدند،
و مردمان شام به خلیفه ی خود بالیدند.
از سرِ بالای نی، قطرات خون، گرم و تازه بر دست مرد نیزهدار فرو افتاد،
مرد نیزه دار، مَست غفلت بود و هیچ درنیافت.
باز ماندگان کاروان را سوی دروازه ی پُر ازدحام شهر سوق دادند،
و شامیان شاد و پای کوبان، فقط تماشا کردند.
شمر سر اسب چرخاند و خود را به زینب رساند.
گفت : ورود به شام از مسیری سوت و کور، ظلم در حق خلیفه و این جماعت بود.
سر اسب گرداند و دور شد.
مردمان با هلهله و رقصان کنان، بازماندگان کاروان را تا کاخ یزید همراه شدند.
هنگام ورود به دارالحکومه ی شام،
 
پیرمردی دوان دوان خود را به سید الساجدین رساند.
گفت : حمد و سپاس میگویم خدایی که مردان شما را هلاک کرد و شهرها به آسایش در آمدند،
شکر خدا که خلیفه بر شما مسلط شد.
با تعرض پیرمردی خِرفت، سیدالساجدین سکوت خود را شکست،
گفت : پیرمرد! قرآن خوانده ای؟
گفت : خوانده ام.
گفت : این آیه را خواندهای، قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى.   1 )
  بگو؛ به ازای آن ]رسالت[ پاداشی از شما خواستار نیستم، مگر دوستی در باره خویشاوندان  
گفت : خوانده ام.
گفت : خویشان پیامبر ما هستیم.
این آیه را خواندهای؟ وَ آتِ ذَا الْقُرْبى.   2 )
 . و حق خویشاوند را به او بده  
گفت : خوانده ام.
گفت : ذالقربی و خویشان رسول خدا ما هستیم.
این آیه را خوانده ای، وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَأَنَّ لِلّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبى.  3 )
  و بدانید که هر چیزی را به غنیمت گرفتید، یك پنجم آن برای خدا و پیامبر و برای خویشاوندان  او است 
گفت : خوانده ام.
گفت : ما همان ذالقربی هستیم.
این آیه را خوانده ای، إِنَّما یُریدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیرًا.   4 )
». خدا فقط میخواهد آلودگی را از شما خاندان  پیامبر بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند «
گفت : خوانده ام.
گفت : ما همان اهل بیت، و همان پاکان و پاکیزگان هستیم.
پیرمرد گفت : شما را بخدا سوگند، این آیات در حق شماست؟
گفت : به حق جدّم رسول الله این آیات در حق ماست.
گفت : آیا براستی شما خویشان   هستید؟
گفت : ما اهل بیت پیامبریم و آن سر بر نی، پدرم حسین بن علی، فرزند فاطمه دختر پیامبرتان!
پیرمرد فریاد برآورد و دستار از سر گرفت و بر زمین کوبید،
سر سوی آسمان برداشت.
گفت : خدایا به سوی تو توبه میکنم از دشمنان آل الله،
و به سوی تو بیزاری میجویم از دشمنان جن و انس.

……………………………………………………..
مجتبی فرآورده

—————————————————–
1 – سوره شوری . آیه 23 2 – سوره اسرا . آیه 26 3 – سوره انفال . آیه 41 4 – سوره احزاب . آیه 33

 

اول صفر

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

جان سقای حرم خدایا ببخش- مناجات حاج محمود کریمی

ويدئو/ ازهمه تشنه ترم خدایا ببخش

محبت واقعی به رهبر انقلاب اسلامی

ويدئو/ شیعه امام خامنه ای

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.