طنز/ دیوانهها! شیرعلی ۰۵ اردیبهشت ۱۳۹۸ متون یارو رفته بود گندمش را آسیاب کند و درحالی که منتظر نوبتش بود، گندم کیسههای مردم را روی کیسه خودش میریخت! آسیابان داد زد که مرد ناحسابی این چه کاری است؟ و یارو گفت؛ مگر نمیدانی من دیوانهام؟ ادامه نوشته »