سرخط خبرها
خانه / بایگانی برچسب: عارف (صفحه 2)

بایگانی برچسب: عارف

درس های عبرت آموز زندگی

ﻋﺎﺭﻓﯽ ﺩﺭ ﻣﺴﯿﺮ ﻣﺴﺎﻓﺮﺕ، ﻭﺍﺭﺩ ﺷﻬﺮﯼ ﺷﺪ. ﻣﯽﮔﻮﻳﺪ: ﺩﯾﺪﻡ ﺑﭽﻪﻫﺎﯼ ﺷﻬﺮ، ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺑﺎﺯﯼ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺑﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﮔﻔﺘﻢ: ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺯﯼِ ﺑﭽﻪﻫﺎ ﺣﮑﻤﺘﯽ ﺩﺍﺭﺩ. ﺗﺎ ﻏﺮﻭﺏ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻡ. ﻏﺮﻭﺏ ﯾﮑﯽﯾﮑﯽ ﺑﭽﻪﻫﺎ ﺭﻓﺘﻨﺪ. ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺑﭽﻪﻫﺎ ﺧﺎﻧﻪﺷﺎﻥ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﻣﯿﺪﺍﻥ ﺑﻮﺩ. ﺩﺭِ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺯﺩ: ﻣﺎﺩﺭ، ﻣﻨﻢ ﺩﺭ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﻦ! ﻣﺎﺩﺭ: ﺑﺎﺯ ﻧﻤﯽﮐﻨﻢ! …

ادامه نوشته »

«رجبعلی خیاطِ» مشهدی‌ها درگذشت/ ماجراهای عارفانه سیدی که آیت‌الله بهجت به دیدارش می‌رفت

سید قرقره فروش مشهدی، فردی ساده و بی‌آلایش بود که با مراقبت در زندگی شخصی، مورد عنایت خدا قرار گرفته و حکمت الهی بر زبانش جاری بود؛ سیدی که مرحوم آیت الله بهجت هم در مشهد برنامه دیدارش را از دست نمی‌داد.

ادامه نوشته »

نامه توکلی به عارف: اتهام نابخشودنی 2 نامزد 88 به نظام/ اصلاح‌طلبان برائت نجویند مهر ابطال بر شناسنامه سیاسی خود می‌‌زنند

احمد توکلی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، در نامه سرگشاده‌ای به رئیس فراکسیون امید در مجلس، به عملکرد اصلاح‌طلبان در مواجهه با حوادث و آشوب‌های آبان‌ماه به شدت اعتراض کرد.

ادامه نوشته »

درسی از استاد عابد

آورده اند که، عارفی معروف به نانوایی رفت و چون لباس درستی نپوشیده بود نانوا به او نان نداد و عابد رفت. مردی که آنجا بود عابد را شناخت. به نانوا گفت این مرد را می شناسی؟ گفت : نه مرد گفت : فلان عابد بود نانوا گفت : من …

ادامه نوشته »

عارف نوجوان جبهه که سرلشکر سلیمانی روایت کرد که بود؟ + تصاویر

با بیسیم راکال با حاج قاسم سلیمانی تماس می‌گیرد و می‌گوید «بیا اینجا». به سرلشکر سلیمانی می‌گوید «اکبر موسایی‌پور و صادقی [بچه‌هایی که برای شناسایی رفته بودند] برنگشتند.» حاج قاسم بسیار ناراحت می‌شود و می‌گوید «ما هنوز شروع نکردیم، دشمن از ما اسیر گرفت و این عملیات لو رفت» دو روز بعد مجدد با حاج قاسم تماس می‌گیرد و می‌گوید «بیا اینجا» به سرلشکر سلیمانی می‌گوید «فردا اکبر موسایی‌پور برمی‌گردد و بعدش صادقی برمی‌گردد...»

ادامه نوشته »

حتما جهانگیری و عارف را هم اصلاح‌طلب نمی‌دانید؟!

رئیس کمیته راهبردی اصلاح‌طلبان گفت: به خاطر نداشتن نامزد، از روحانی حمایت کردیم. رهامی همچنین می گوید: سران جبهه اصلاحات نباید پاسخگوی عملکرد نمایندگان مجلس و اعضای شواری شهر که در لیست اصلاح‌طلبان بودند، باشند!

ادامه نوشته »

نانوای خسیس و عارف شهر

  روزی شخص نانوایی مردی با لباس کهنه و فقیرانه ای را دید که به طرف مغازش می‌آید..با خودش گفت حتما این فقیری است که می خواهد نانی را گدایی کند. وقتی آن مرد رسید گفت نان تمام شده،مرد از آنجا دور شد.. دوست نانوا که آن مرد را از …

ادامه نوشته »