سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / اشعار / شعر / ای عزیزان غم دل را بتکانید ، که مادر این جاست

شعر / ای عزیزان غم دل را بتکانید ، که مادر این جاست

ای عزیزان غم دل را بتکانید ، که مادر این جاست

همه جا در همه حال و همه احوال نگاهش با ماست

 

خوش به حالیم و دل آرام و سرافزار ، که مادر داریم

به کرامات زیاد سر این سفره‌ی مادر ، همه باور داریم

 

لحظه هامان به‌ معارف ، همه در محضر مادر جاری است

چون غلامان حریمش ، همهٔ دغدغه ی ما یاری است

 

در امیدیم که مادر به دل کوچک سر گشته ما سر بزند

چون پرنده به درون حرم خانهٔ متروکه ی ما پر بزند

 

ما اگر دور شویم از سر این سفره ، همه می‌میریم

تا ابد محکم و پیوسته قرار از ، گره چادر مادر گیریم

 

در خروشیم و تلاشیم همیشه همگی مرضي مادر باشیم

تا سر انجام به او عهد ببندیم ، که تا آخر آخر باشیم

 

پرده داران حریمش ، همه در حیرت از این راز شدند

خادمانی به میان آمده با واسطه خود باعث اعجاز شدند

برگزیدند گروهی که در این دایره ، منظور شدند

نور الروح‌ فرود آمد و چون پنجره ، منشور شدند

 

بستگان بر پر و بالش ، همه جا هم ره او بال زنند

نه فرازی و فرودی همه رو با خبر از امر ، به اقبال زنند

 

دوره گردیم و دلی را که شمایی بپسندید ، خریدار شویم

گر خریدار‌ به بازار شمایید ، همه یوسف بازار شویم

 

همگی قلب سلیمی به شما ، کاش که تسلیم کنیم

صلواتی پر از احساس به درگاه کریمان همه تقدیم کنیم

 

🌺اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌺

 

 

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

شعر/ فقیر و خسته به درگاهت آمدم رحمی

میانِ عاشق و معشوق هیچ حائل نیست

خاطره زیبا ، رفیق خوبی دارم _ رفیقت کو ؟؟؟

ويدئو/ آقاجان، میشه رفیق من باشی؟

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.