کتاب «ذوالشهادتین امام» برشهایی از خاطرات و روایتهای تاریخی آیت الله محمدتقی مصباح یزدی، با اهتمام محمدحسن روزیطلب، توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شد.
یکی از خصوصیات آقای مصباح پرداختن به کارهای بنیادی است … کسی بهتر از ایشان را نمیتوانید پیدا کنید. ایشان هم از لحاظ علمی در سطح بالایی قرار دارند و هم از لحاظ معنوی. خیلی مهم است این وارستگی و صفای معنوی(75/06/20).
واقعاً از مفاخر زمان ما وجود ایشان است، از برکات خدا بر ملت ما و بر حوزههای ما و بر جوانهای ما یکی همین وجود شریف و پر خیر و برکت است، همینها را قدر بدانید و دنبال کنید (77/09/25).
بنده نزدیک به چهل سال است که ایشان را میشناسم و به ایشان ارادت دارم، ارادت قلبی دارم من به ایشان؛ فقیه، فیلسوف، متفکر، صاحب نظر در مسائل اساسی اسلام … اگر خدای متعال به نسل کنونی ما این توفیق را نداد که از شخصیتهایی مثل مرحوم علامه طباطبایی یا مرحوم شهید مطهری استفاده کنند، اما بحمدالله این شخصیت عزیز و عظیم خلأ آن عزیزان را پر میکنند (78/06/13) .
از خدای متعال بسیار سپاسگزاریم به خاطر توفیقاتی که به شما داده. بسیار متشکریم از خدا بهخاطر شما. هر سخنرانی که شما میکنید و بنده اطلاع پیدا میکنم و کتاب بیرون میآيد، خدا را شکر میکنم و سپاس میگویم خدا را (79/04/06).
ازدهه 1330 تاکنون جناب آقای مصباح را میشناختم، همواره بر مدارد حق بوده است. آیت الله مصباح یک فقیه، متکلم، فیلسوف، مفسر و زمانشناس بصیر است … چنین شخصیتی مصداق کامل عالمی است که تشخیص دقیق خود را در روزی که لازم باشد، بیدرنگ به میدان میآورد و در این راه سرزنش و زخمزبان دیگران را به چیزی نمیگیرد. در واقع تکریم حضرت آقای مصباح «تکریم راه حق» و نشان دادن مصداق و «الگوی شایسته» است (98/08/03).
جملات بالا تنها گوشهای از فرمایشات رهبرمعظم انقلاب دربارۀ حضرت آیتالله مصباح یزدی است که نشاندهندۀ جایگاه ویژۀ ایشان نزد امام خامنهای حفظهالله است. عالمی که حرکت در مسیر حق، همواره تعیینکنندۀ رفتار و منش علمی، سیاسی و شخصی او بوده و هست. آیتالله مصباح یزدی در سن بیست و هفت سالگی به درجۀ اجتهاد رسید؛ اما با این حال تا هشت سال در دروس فقه و اصول حضرت امام خمینی و تا ۱۵ سال در درس فقه حضرت آیتالله بهجت شرکت کرد. ایشان از شاگردان درس تفسیر و فلسفۀ علامه محمدحسین طباطبایی نیز بود و با پایهگذاری مدرسه حقانی توسط آیت الله قدوسی و شهید بهشتی، استاد و عضو هیئت مدیره این مدرسه شد.
فعالیتهای علمی و نظریهپردازیهای ایشان دربارۀ حکومت اسلامی یکی از شاخصههای مهم ایشان در دوران مبارزه علیه رژیم پهلوی است که با همکاری شهید بهشتی و چند تن از علما انجام میشد. فعالیتها و روشنگریهای ایشان و شهید مطهری در مقابل جریانهای التقاطی و انحرافی در سالهای پایانی دهۀ پنجاه شمسی نیز یکی دیگر از ویژگیهای ممتاز ایشان است.
حضرت آیتالله مصباح علاوه بر فعالیتهای علمی در دوران مبارزات، در فعالیتهای تشکیلاتی نیز عضوی مؤثر و شناخته شده بود. فعالیتهای ایشان برای تشکیل جامعۀ مدرسین حوزۀ علمیه باعث شد تا ساواک نسبت به ایشان حساس شود و فعالیتهای ایشان زیر نظر گرفته شود و بههمین خاطر چندین نوبت احضار شدند. هوش بالای آیتالله مصباح باعث شد تا برای جلوگیری از لو رفتن محتوای جلسات شورای یازده نفره (جامعۀ مدرسین)، خطی شبیه به علوم غربیه را اختراع کنند تا هم محتوای جلسات جمعآوری شود و هم از خطر افشای آنها جلویگیری شود (این نکته در کتاب «خون دلی که لعل شد» به قلم حضرت آیت الله خامنهای نیز بیان شده است).
کتاب «ذوالشهادتین امام» که اسفندماه 98 توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شده است برشی از خاطرات و روایتهای تاریخی حضرت آیتالله مصباح یزدی است که توسط محمدحسن روزیطلب جمعآوری و نگارش شده است.
این اثر در 9 فصل گردآوری شده است و در فصل اول کلیاتی دربارۀ خانواده و دورۀ نوجوانی و جوانی آیتالله مصباح شرح داده شده و سیر تحصیلات ایشان بیان شده است.
فصل دوم به آشنایی و انس آیتالله مصباح با علامۀ طباطبایی پرداخته است و در آن نحوۀ آشنایی و ارتباط ایشان با مرحوم آیتالله خوشوقت و شهید مطهری بیان شده است.
در فصل بعد جریان آشنایی ایشان با حضرت آیتالله بهجت رحمتالله علیه تشریح شده و در آن فرازهای بسیار زیبایی از منش کلامی و رفتاری حضرت آیتالله بهجت به نمایش گذاشته شده که اطلاعات مفیدی برای شناخت ایشان ارائه میکند.
فصل چهارم این کتاب نقش حضرت امام خمینی(ره) در زندگی آیتالله مصباح بیان شده است و در ذیل آن از مرحوم آیت الله بروجردی و برخورد حضرت امام در دورۀ مرجعیت ایشان با مسائل اجتماعی و سیاسی یاد شده است. در این فصل نقش آیت الله مصباح در فعالیتهای امام خمینی(ره) دربارۀ لایحۀ انجمن ایالتی و ولایتی، حادثۀ پانزده خرداد 42، تبعید امام به ترکیه، ترور حسنعلی منصور و جریان انتشار دو نشریۀ «بعثت» و «انتقام» بهطور تفصیلی بیان شده است.
فصل پنجم این کتاب ماجرای تأسیس جامعه مدرسین حوزۀ علمیه و تدوین اساسنامۀ آن و نیز لو رفتن هیئت مرکزی یازده نفر را بهطور مشروح بیان کرده و در ادامه به اقدامات ساواک برای مقابله با این فعالیتها پرداخته شده است. در این بخش تبیین نظام اسلامی بهوسیلۀ حضرت آیتالله مصباح و مدیریت شهید بهشتی در پوشش بحث «ولایت» مطرح شده است و با بیان چگونگی آغاز همکاری آیتالله مصباح با مؤسسۀ «در راه حق» خاتمه مییابد.
فصل ششم که یکی از مهمترین بخشهای این کتاب است به مسئلۀ مواجه و مقابلۀ آیتالله مصباح با جریانات التقاطی و انحرافی پرداخته است. در این فصل چرایی و چگونگی مواجه با دکتر شریعتی توسط مرحوم شهید مطهری و آیتالله مصباح بیان شده است و با بیان خاطرات کمتر شنیده و گفته شده نظر شهید بهشتی و امام خمینی(ره) دربارۀ شریعتی بیان شده است.
فصل هفتم نیز به موضوع التقاط و ترور، توسط جریانهای الحادی در نیمۀ دوم دهۀ پنجاه شمسی پرداخته است و فعالیتهای آیتالله مصباح یزدی در مقابله با ترویج اسلام منهای روحانیت بیان شده است. در پایان این فصل جریان مباحثۀ آیتالله مصباح یزدی و آقای هاشمی رفسنجانی دربارۀ همکاری با مجاهدین خلق و اتحاد با مارکسیستها و تمام گروههای ضد امپریالیسیم در حضور مقام معظم رهبری نقل شده است که در پایان آقای هاشمی با ناراحتی مجلس را ترک میکنند.
فصل هشتم و نهم این کتاب فعالیتهای فرهنگی آیتالله مصباح یزدی تشریح شده و اقداماتی که منجر به تشکیل مؤسسۀ آموزشی، پژوهشی امام خمینی(ره) شد را بیان کرده است. فعالیتهای فرهنگی این مؤسسه در دورۀ انقلاب فرهنگی و سفرهای علمی آیتالله مصباح به کشورهای مختلف موضوع بعدی مطرح شده در این فصل است.
یکی از ویژگیهای مهم این اثر پینوشتهای درج شده در انتهای کتاب است. حسن روزیطلب در پژوهشی ارزشمند بسیاری از خاطراتی که حضرت آیتالله مصباح روایت کردهاند را از دیگر مطلعان نیز نقل کرده و در بخشهایی که آیتالله مصباح بر اثر تواضع، نقش و اثر خود را مطرح نکردهاند از زبان دیگران بیان شده است.
در این کتاب نقطۀ افتراق اندیشههای حضرت آیتالله مصباح و شهید مطهری با دکتر شریعتی و گروههای انحرافی همچون گروهک فرقان نیز بهشکل مناسبی پوشش داده شده است.
این اثر حاوی نکاتی مهم و ارزشمند از تاریخ معاصر کشور است که آگاهی از این اطلاعات بسیار مفید و کارآمد خواهد بود. در واقع خواننده با مطالعۀ این اثر از احوالات بزرگانی همچون: علامه طباطبایی، آیتالله بهجت، شهید بهشتی، امام خمینی و … آگاه میشود و بهطور اجمالی با سیر تحولات تاریخ نهضت و مبارزات آشنا میگردد.
نکتۀ دیگر اینکه نام این کتاب از فرمایش حضرت امام خمینی(ره) گرفته شده است. امام راحل برای صدور اجازه در امور حسبیه مقید به دو شاهد بودند؛ اما آقای مسعودی نقل میکند که امام دربارۀ آقای مصباح فرمودند: «ایشان ذوالشهادتین است» و به شهادت ایشان اکتفا میکردند.
بهطور کلی این اثر علاوه بر اینکه برای معرفی و شناخت حضرت آیتالله مصباح یزدی و ارتباط ایشان با علما و مبارزان دوران نهضت و همچنین فعالیتهای ایشان سودمند است، به افرادی که علاقمندند تا دربارۀ تاریخ مبارزات علما در دوران نهضت آگاهی کسب کنند و منش برخی از علمای مطرح در قرن اخیر را بشناسند بسیار مفید و قابل استفاده خواهد بود.
در پایان کتاب نیز اسناد مرتبط با آیتالله مصباح یزدی که از ساواک به دست آمده نیز درج شده که برای پژوهشگران و علاقمندان قابل استفاده است.
برای تهیۀ این اثر ارزشمند به کتابفروشیهای جبهۀ فرهنگی انقلاب مراجعه کنید و یا برای خرید اینترنتی آن به اینجا مراجعه کنید.