بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین
عقل قوه استنتاج قلبی است،
روم28 – ضَرَبَ لَکُمْ مَثَلاً مِنْ أَنْفُسِکُمْ هَلْ لَکُمْ مِنْ ما مَلَکَتْ أَيْمانُکُمْ مِنْ شُرَکاءَ في ما رَزَقْناکُمْ فَأَنْتُمْ فيهِ سَواءٌ تَخافُونَهُمْ کَخيفَتِکُمْ أَنْفُسَکُمْ کَذلِکَ نُفَصِّلُ اْلآياتِ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ
[خداوند] براي شما از خودتان مَثَلي زده است: آيا در آنچه به شما روزي دادهايم شريکاني از بردگانتان داريد که در آن [مال با هم] مساوي باشيد و همان طور که شما از يکديگر بيم داريد از آنها بيم داشته باشيد؟ اين گونه، آيات خود را براي مردمي که تعقل می کنند، به تفصيل بيان ميکنيم.
عقل یعنی هرچیز را سرجای خود قرار دادن
آل عمران65 – يا أَهْلَ الْکِتابِ لِمَ تُحَاجُّونَ في إِبْراهيمَ وَ ما أُنْزِلَتِ التَّوْراةُ وَ اْلإِنْجيلُ إِلاّ مِنْ بَعْدِهِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ
اي اهل کتاب، چرا در باره ابراهيم محاجه ميکنيد با آنکه تورات و انجيل بعد از او نازل شده است؟ آيا تعقل نميکنيد؟
عقل یعنی قوه سنجش میان دوچیز دوموضوع
أنعام32 – وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلاّ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ لَلدّارُ اْلآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذينَ يَتَّقُونَ أَ فَلا تَعْقِلُونَ
و زندگي دنيا جز بازي و سرگرمي نيست، و قطعاً سراي بازپسين براي کساني که پرهيزگاري ميکنند بهتر است. آيا تعقل نمی کنید؟
برترین عقلا رسول الله و اولی الامر صلوات الله علیهم هستندکه قوّه ی استنباط دارند
نساء83 – وَ إِذا جاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ اْلأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذاعُوا بِهِ وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَي الرَّسُولِ وَ إِلي أُولِي اْلأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَ لَوْ لا فَضْلُ اللّهِ عَلَيْکُمْ وَ رَحْمَتُهُ لاَتَّبَعْتُمُ الشَّيْطانَ إِلاّ قَليلاً
و چون خبري [حاکي] از ايمني يا وحشت به آنان برسد، انتشارش دهند؛ و اگر آن را به پيامبر و اولياي امر خود ارجاع کنند، قطعاً از ميان آنان کسانياند که [ميتوانند درست و نادرست] آن را دريابند، و اگر فضل خدا و رحمت او بر شما نبود، مسلماً جز [شمار] اندکي، از شيطان پيروي ميکرديد.
شیعیان بایددرتعقل رشد کنند با معلومات صحیح «زیربنای وجودشان »رشد کند
عنکبوت43 – وَ تِلْکَ اْلأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنّاسِ وَ ما يَعْقِلُها إِلاَّ الْعالِمُونَ
و اين مَثَلها را براي مردم ميزنيم و[لي] جز دانشوران آنها را درنيابند.
وَ ما يَعْقِلُها إِلاَّ الْعالِمُونَ وَ ما يَعْقِلُها إِلاَّ الْعالِمُونَ وَ ما يَعْقِلُها إِلاَّ الْعالِمُونَ وَ ما يَعْقِلُها إِلاَّ الْعالِمُونَ وَ ما يَعْقِلُها إِلاَّ الْعالِمُونَ
مابایدبتوانیم مهدویت را بسنجیم،جایگاه امام زمان عجل الله تعالی فرجه یعنی چی؟؟؟
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
جایگاه عقل درقلب و جایگاه قلب در روح انسان
حج46 – أَ فَلَمْ يَسيرُوا فِي اْلأَرْضِ فَتَکُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِها أَوْ آذانٌ يَسْمَعُونَ بِها فَإِنَّها لا تَعْمَي اْلأَبْصارُ وَ لکِنْ تَعْمَي الْقُلُوبُ الَّتي فِي الصُّدُورِ
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی مَا فَرَضَ الْإِیمَانَ عَلَی جَارِحَهًٍْ وَاحِدَهًٍْ وَ مَا مِنْ جَارِحَهًٍْ مِنْ جَوَارِحِ الْإِنْسَانِ إِلَّا وَ قَدْ وُکِلَتْ بِغَیْرِ مَا وُکِلَتْ بِهِ الْأُخْرَی … فَأَمَّا {مَا} فَرَضَهُ عَلَی الْقَلْبِ مِنَ الْإِیمَانِ الْإِقْرَارُ وَ الْمَعْرِفَهًُْ وَ الْعَقْدُ عَلَیْهِ وَ الرِّضَی بِمَا فَرَضَ عَلَیْهِ وَ التَّسْلِیمُ لِأَمْرِهِ وَ الذِّکْرُ وَ التَّفَکُّرُ وَ الِانْقِیَادُ إِلَی کُلِّ مَا جَاءَ عَنِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فِی کِتَابِهِ مَعَ حُصُولِ الْمُعْجِزِ فَیَجِبُ عَلَیْهِ اعْتِقَادُهُ وَ أَنْ یُظْهِرَ مِثْلَ مَا بَطَنَ إِلَّا لِضَرُورَهًٍْ کَقَوْلِه تَعَالَی … وَ یَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلًا وَ قَوْلِهِ تَعَالَی أَ فَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلی قُلُوبٍ أَقْفالُها وَ قَالَ عَزَّوَجَلَّ فَإِنَّها لا تَعْمَی الْأَبْصارُ وَ لکِنْ تَعْمَی الْقُلُوبُ الَّتِی فِی الصُّدُورِ وَ مِثْلُ هَذَا کَثِیرٌ فِی کِتَابِ اللَّهِ وَ هُوَ رَأْسُ الْإِیمَان.
امام علی صلوات الله علیه- خداوند متعال ایمان را فقط بر یک عضو بدن واجب نکرده است و هریک از اعضای بدن، وظیفهای غیر از وظیفهی عضو دیگر دارد… امّا آن ایمانیکه بر قلب واجب فرموده، اعتراف است و شناخت و رضا به آنچه خدا بر آن واجب نموده و تسلیمبودن در مقابل فرمان الهی و یاد خدا و اندیشهکردن و گردننهادن در مقابل تمامی آنچه از جانب خداوند عزّوجلّ در قرآن آمده، که باید تا حدّ توان آنها را بهکار گرفت؛ اعتقاد به این وظائف بر قلب واجب است و باید آنچه درون خویش اعتقاد دارد را [در عمل نیز] آشکار کند مگر در جاییکه ضرورت، حکم به مخفیکردن اعتقاد نماید (مثل مواردیکه تقیّه در مقابل دشمن، لازم است)، همچون اینسخن خداوند [که فرموده]: به جز آنها که تحت فشار واقع شدهاند. (نحل/۱۰۶)… و این سخن خداوند [که فرموده]: آیا آنها در قرآن تدبّر نمیکنند، یا بر قلب هایشان قفل نهاده شده است؟! (محمّد/۲۴) و [باز]خدایعزّوجلّ فرموده: فَإِنَّها لا تَعْمَی الْأَبْصارُ وَ لکِنْ تَعْمَی الْقُلُوبُ الَّتِی فِی الصُّدُورِ؛ و مانند این آیات در قرآن فراوان است و این اعتقاد قلبی، اساس ایمان میباشد… و امّا آنچه بر دو چشم واجب فرموده، نگریستن با دقّت به نشانههای الهی است و چشمپوشیکردن از آنچه خدای عزّوجلّ حرام نموده؛ خداوند متعال فرموده: … آیا در حکومت و نظام آسمانها و زمین، و آنچه خدا آفریده است [از روی دقّت و عبرت] نظر نیفکندند؟! (اعراف/۱۸۵) … و فرموده: هر که از روی بصیرت مینگرد به سود خود اوست و هر که چشم بصیرت برهم نهد به زیان خودش میباشد. (انعام/۱۰۴) و این آیه در برگیرندهی بینایی چشمها و بینایی قلب ها میباشد، خداوند متعال فرموده: فَإِنَّها لا تَعْمَی الْأَبْصارُ وَ لکِنْ تَعْمَی الْقُلُوبُ الَّتِی فِی الصُّدُورِ.تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۶۹۴ مستدرک الوسایل، ج۱۱، ص۱۴۳
السّجاد (علیه السلام)- أَلَا إِنَ لِلْعَبْدِ أَرْبَعَ أَعْیُنٍ عَیْنَانِ یُبْصِرُ بِهِمَا أَمْرَ دِینِهِ وَ دُنْیَاهُ وَ عَیْنَانِ یُبْصِرُ بِهِمَا أَمْرَ آخِرَتِهِ فَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِعَبْدٍ خَیْراً فَتَحَ لَهُ الْعَیْنَیْنِ اللَّتَیْنِ فِی قَلْبِهِ فَأَبْصَرَ بِهِمَا الْغَیْبَ فِی أَمْرِ آخِرَتِهِ وَ إِذَا أَرَادَ بِهِ غَیْرَ ذَلِکَ تَرَکَ الْقَلْبَ بِمَا فِیهِ. امام سجاد علیه السلام فرمودند:همانا بنده را چهار چشم باشد؛ با دو چشم کار دین و دنیای خود را ببیند و با دو چشم دیگر کار آخرت را بنگرد. چون خدا خیر بندهای را خواهد دو چشم قلبش را بگشاید و او امر آخرت خویش را ببیند؛ و چون برای بندهای غیر از آن خواهد قلبش را به حال خویش رها کند.تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۶۹۴ الخصال، ج۱، ص۲۴۰ / نورالثقلین
رسول الله صلیالله علیه و آله:یا عَلىُّ اَلعَقلَ مَا اکتُسِبَت بِهِ الجَنَّهُ و طُلِبَ بِهِ رِضَى الرَّحمنِ؛ یا على عقل چیزى است که با آن بهشت و خشنودى خداوند رحمان به دست مى آید. من لایحضره الفقیه،ج۴،ص۳۶۹
مولاامیرالمومنین علی علیهالسلام: أَعقَلُ النّاسِ أَبعَدُهُم عَن کُلِّ دَنیَّهٍ؛عاقل ترین مردم کسى است که از همه پَستى ها دورتر باشد. تصنیف غررالحکم و دررالکلم،ص۱۹۷
مولاامیرالمومنین علی علیهالسلام:مَن لَم یُهَذِّب نَفسَهُ لَم یَنتَفِع بِالعَقلِ؛ هر کس خود را تزکیه نکند، از عقل بهره نمى برد. تصنیف غررالحکم و دررالکلم،ص۲۴۰
امام حسین علیهالسلام: لا یَکمُلُ العَقلُ إلاّ بِاتِّباعِ الحَقِّ؛ عقل جز با پیروى از حق کامل نمى شود. بحار الانوارط-بیروت ج۷۵،ص۱۲۷
مولاامیرالمومنین علی علیهالسلام: أَفضَلُ النّاسِ عَقلاً أَحسَنُهُم تَقدیرا لِمَعاشِهِ وَ أَشَدُّهُمُ اهتِماما بِإِصلاحِ مَعادِهِ؛عاقل ترین مردم کسى است که در امور زندگیش بهتر برنامه ریزى کند و در اصلاح آخرتش بیشتر همّت نماید. تصنیف غررالحکم و دررالکلم،ص۵۲
مولاامیرالمومنین علی علیهالسلام:زکوه العَقلِ احتِمالُ الجُهّالِ؛ زکات عقل تحمّل نادانان است. تصنیف غررالحکم و دررالکلم،ص۵۶
مولاامیرالمومنین علی علیهالسلام: رَدعُ النَّفسِ عَن زَخارِفِ الدُّنیا ثَمَرَهُ العَقلِ؛دورى از تجمّلات دنیا میوه عقل است. تصنیف غررالحکم و دررالکلم،ص۲۴۱
مولاامیرالمومنین علی علیهالسلام: لَیسَ العاقِلُ مَن یَعرِفُ الخَیرَ مِنَ الشَّرِّ وَلکِنَّ العاقِلُ مَن یَعرِفُ خَیرَ الشَّرَّینِ؛ عاقل آن نیست که خیر را از شر تشخیص دهد، بلکه عاقل کسى است که میان دو شر، آن را که ضررش کمتر است بشناسد. بحار الانوارط-بیروت ج۷۵،ص۶
قال الحسین علیهالسلام: إذا وَرَدَت عَلَى العاقِلِ لُمَّه قَمَعَ الحُزنَ بِالحَزمِ وَ قَرَعَ العَقلَ لِلاِحتیالِ؛ چون براى عاقل مشکلى پیش آید، غم خود را با هوشیارى و دوراندیشى از میان مى برد و عقل را به چاره جویى وامى دارد. نزهه الناظر و تنبیه الخاطر،ص۸۴
مولاامیرالمومنین علی علیهالسلام:یَنبَغى لِلعاقِلِ اَن یَحتَرِسَ مِن سُکرِ المالِ وَ سُکرِ القُدرَهِ ، وَ سُکرِ العِلمِ ، وَ سُکرِ المَدحِ وَ سُکرِ الشَّبابِ ، فَاِنَّ لِکُلِّ ذالِکَ ریاحا خَبیثَهً تَسلُبُ العَقلَ وَ تَستَخِفُّ الوَقارَ؛ سزاوار است که عاقل ، از مستى ثروت، قدرت ، دانش ، ستایش و مستى جوانى بپرهیزد، چرا که هر یک را بادهاى پلیدى است که عقل را نابود مى کند و وقار و هیبت را کم مى نماید . تصنیف غرر الحکم و دررالکلم،ص۶۶
رسول خدا صلیالله علیه و آله: مَن اُلهِمَ الصِّدقَ فى کَلامِهِ وَ الإنصافَ مِن نَفسِهِ وَ بِرَّ والِدَیهِ وَ وَصلَ رَحِمِهِ، اُنسِى ءَ لَهُ فى اَجَلُهُ وَ وُسِّعَ عَلَیهِ فى رِزقِهِ وَ مُتِّعَ بِعَقلِهِ وَ لُـقِّنَ حُجَّتَهُ وَقتَ مُساءَلَتِهِ؛به هر کس، راستگویى در گفتار، انصاف در رفتار، نیکى به والدین و صله رحم الهام شود، اجلش به تأخیر مى افتد، روزیش زیاد مى گردد، از عقلش بهره مند مى شود و هنگام سئوال [مأموران الهى] پاسخ لازم به او تلقین مى گردد. اعلام الدین، ص ۲۶۵
مولاامیرالمومنین علی علیهالسلام: اَلحِلمُ غِطاءٌ ساتِرٌ وَالعَقلُ حُسامٌ قاطِعٌ، فَاستُر خَلَلَ خَلقِکَ بِحِلمِکَ وَقاتِل هَواکَ بِعَقلِکَ؛ بردبارى پرده اى پوشاننده و عقل شمشیرى برنده است، پس عیبهاى اخلاقى خود را با بردبارى بپوشان و با عقلت به جنگ هوا و هوست برخیز. الذریه الی الحافظ الشریعه،ج۱،ص۲۱۳
مولاامیرالمومنین علی علیهالسلام: حُبُّ الدُّنیا یُفسِدُ العَقلَ وَ یُصِمُّ القَلبَ عَن سَماعِ الحِکمَهِ وَ یوجِبُ اَلیمَ العِقابِ؛ دل بستگى به دنیا، عقل را فاسد مى کند، قلب را از شنیدن حکمت ناتوان مى سازد و باعث عذاب دردناک مى شود. مستدرک الوسائل و منبسط المسائل،ج۱۲،ص۴۱
امام حسین علیهالسلام: لا یَکمُلُ العَقلُ إلاّ بِاتِّباعِ الحَقِّ؛ عقل جز با پیروى از حق کامل نمى شود. أعلام الدین فی صفات المؤمنین،ص۲۹۸
رسول خدا صلیالله علیه و آله: مَنِ استَشارَهُ أَخوهُ المُؤمِنُ فَلَم یَمحَضهُ النَّصیحَهَ سَلَبَهُ اللّه لُبَّهُ؛ هر کس برادر مؤمنش با او مشورت کند و او صادقانه راهنمائیش نکند، خداوند عقلش را از او بگیرد. بحارالأنوار، ج۷۲، ص۱۰۴
رسول خدا صلیالله علیه و آله: أَعقَلُ النّاسِ أَشَدُّهُم مُداراهً لِلنّاسِ؛عاقل ترین مردم کسى است که بیشتر با مردم مدارا کند. من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۳۹۵
مولاامیرالمومنین علی علیهالسلام: اَلعَقلُ یَهدى وَیُنجى، وَالجَهلُ یُغوى وَیُردى؛ عقل راهنمایى مى کند و نجات مى دهد و نادانى گمراه مى کند و نابود مى گرداند. غررالحکم و دررالحکم،ص۱۲۴
مولاامیرالمومنین علی علیهالسلام: اَکثَرُ مَصَارعِ العُقُولِ تَحتَ بُرُوقِ المَطَامِعِ؛ قربانگاه عقلها غالبا در پرتو طمعها است. نهج البلاغه، ص۵۰۷
مولاامیرالمومنین علی علیهالسلام: لا غِنَی کالعَقلِ، و لا فَقرَ کالجَهلِ، و لا میراثَ کالاَدَب و لا ظَهیرَ کالمُشاوَرَه؛ هیچ ثروتی چون عقل و هیچ فقری چون جهل و هیچ میراثی چون ادب و هیچ پشتیبانی چون مشورت نخواهد بود. نهج البلاغه،ص۴۷۸
رسول خدا صلیالله علیه و آله: لا فقرَ اَشدُّ مِنَ الجَهلِ ، لا مالَ اَعودُ مِن العَقلِ؛ هیچ تهیدستی سخت تر از نادانی و هیچ مالی سودمندتر از عقل نیست. تحف العقول، ص۶
مولاامیرالمومنین علی علیهالسلام: اَلْحِلْمُ غِطاءٌ ساتِرٌ وَالْعَقْلُ حِسامٌ قاطِعٌ، فَاسْتُرْ خَلَلَ خَلْقِکَ بِحِلْمِکَ وَقاتِلْ هَواکَ بِعَقْلِکَ؛ بردبارى پرده اى پوشاننده و عقل شمشیرى برنده است، پس عیبهاى اخلاقى خود را با بردبارى بپوشان و با عقلت به جنگ هوا و هوست برخیز. الذریه الی الحافظ الشریعه،ج۱،ص۲۱۳
مولاامیرالمومنین علی علیهالسلام : اَعْقَلُ النّاسِ مَنْ کانَ بِعَیْبِهِ بَصیرا وَ عَنْ عَیْبِ غَیْرِهِ ضَریرا؛ عاقل ترین مردم کسى است که به عیب هاى خویش بینا و از عیوب دیگران، نابینا باشد. غررالحکم، ص۲۰۷
امام صادق علیهالسلام: لا یُعَدُّ الْعاقِلُ عاقِلاً حَتّى یَسْتَـکْمِلَ ثَلاثا: اِعْطاءَ الْحَقِّ مِنْ نَفْسِهِ عَلى حالِ الرِّضا وَ الْغَضَبِ وَ اَنْ یَرْضى لِلنّاسِ ما یَرْضى لِنَفْسِهِ وَ اسْتِعْمالَ الْحِلْمِ عِنْدَ الْعَثْرَهِ؛ عاقل، عاقل نیست مگر آن که سه صفت را در خود به کمال رساند: حق را در هنگام خشنودى و خشم ادا کند، آنچه را براى خود مى پسندد، براى دیگران هم بپسندد و هنگام خطاى دیگران، بردبار باشد. تحف العقول، ص ۳۱۸
امام صادق علیهالسلام: دِعامَهُ الاِْنْسانِ الْعَقْلُ وَ الْعَقْلُ مِنْهُ الْفِطْنَهُ وَ الْفَهْمُ وَ الْحِفْظُ وَ الْعِلْمُ وَ بِالْعَقْلِ یَکْمُلُ وَ هُوَ دَلیلُهُ وَ مُبْصِرُهُ وَ مِفْتاحُ اَمْرِهِ فَاِذا کانَ تَاْییدُ عَقْلِهِ مِنَ النّورِ کانَ عالِما حافِظا ذاکِرا فَطِنا فَهِما فَعَلِمَ بِذلِکَ کَیْفَ وَ لِمَ وَ حَیْثُ وَ عَرَفَ مَنْ نَصَحَهُ وَ مَنْ غَشَّهُ فَاِذا عَرَفَ ذلِکَ عَرَفَ مَجْراهُ وَ مَوصولَهُ وَ مَفْصولَهُ وَ اَخْلَصَُّهُ مِنْ تَاْییدِ العَقْلِ؛ ستون انسانیت، عقل است و از عقل، زیرکى، فهم، حفظ و دانش بر مى خیزد. با عقل، انسان به کمال مى رسد. عقل، راهنماى انسان، بینا کننده و کلید کارهاى اوست. هر گاه عقل با نور یارى شود، دانا، حافظ، تیزهوش و فهیم مى شود و بدین وسیله پاسخ چگونه، چرا و کجا را مى فهمد و خیرخواه و دغلکار را مى شناسد و هرگاه این را دانست، مسیر حرکت ۴۹ و خویش و بیگانه را مى شناسد و در توحید و طاعت خداوند اخلاص مى ورزد و چون چنین کرد، آنچه از دست رفته جبران مى کند و بر آنچه در آینده مى آید چنان وارد مى شود که مى داند در کجاى آن است و براى چه منظورى در آنجاست. از کجا آمده و به کجا مى رود. و این همه از پرتو تأیید عقل است. کافى، ج ۱، ص ۲۵
امام کاظم علیهالسلام: کَما لا یَقومُ الْجَسَدُ اِلاّ بِالنَّفْسِ الحَیَّهِ فَکَذلِکَ لا یَقومُ الدّینُ اِلاّ بِالنِّیَّهِ الصّادِقَهِ وَ لا تَثْبُتُ النِّیَّهُ الصّادِقَهُ اِلاّ بِالْعَقْلِ؛ همان گونه که قوام جسم، تنها به جانِ زنده است، قوام دیندارى هم تنها به نیّت پاک است و نیّت پاک، جز با عقل حاصل نمى شود. تحف العقول، ص ۳۹۶
امام رضا علیهالسلام: اِذا اَرادَ اللّه اَمْرا سَلَبَ الْعِبادَ عُقولَهُمْ فَاَنْفَذَ اَمْرَهُ وَ تَمَّتْ اِرادَتُهُ فَاِذا اَنْفَذَ اَمْرَهُ رَدَّ اِلى کُلِّ ذى عَقْلٍ عَقْلَهُ فَیَقولُ کَیْفَ ذا؟ وَ مِنْ اَیْنَ ذا؟ هر گاه خداوند چیزى را بخواهد، عقل هاى بندگان را از آنها مى گیرد و حکم خود را اجرا مى کند و خواسته خود را به پایان مى رساند. همین که حکم خود را اجرا کرد، عقلِ هر صاحب عقل را به او بر مى گرداند، آنگاه او مرتب مى گوید: چگونه و از کجا چنین و چنان شد. تحف العقول، ص۴۴۲
مولاامیرالمومنین علی علیهالسلام: اَعْقَلُ النّاسِ مَنْ غَلَبَ جِدُّهُ هَزْلَهُ وَ اسْتَظْهَرَ عَلى هَواهُ بِعَقْلِهِ؛ عاقل کسى است که جدّى اش از شوخى اش بیشتر باشد و با کمک عقلش بر هوا و هوسش پیروز گردد. تصنیف غررالحکم،ص۵۲
مولاامیرالمومنین علی علیهالسلام: اَلا وَ اِنَّ اللَّبیبَ مَنِ اسْتَقْبَلَ وُجوهَ الاْآراءِ بِفِکْرٍ صائِبٍ وَ نَظَرٍ فِى الْعَواقِبِ؛ بدانید عاقل، کسى است که با فکر درست، به استقبال نظرات گوناگون برود و در عواقب امور بنگرد. غررالحکم،ص۱۷۸
مولاامیرالمومنین علی علیهالسلام: اِحْتَمِلْ ما یَمُرُّ عَلَیْکَ فَاِنَّ الاِْحْتِمالَ سِتْرُ الْعُیوبِ وَ اِنَّ الْعاقِلَ نِصْفُهُ اِحْتِمالٌ وَ نِصْفُهُ تَغافُلٌ؛ در برابر آنچه بر تو مى گذرد، بردبار باش، زیرا بردبارى، عیب ها را مى پوشاند. به راستى که نیمى از عقل، بردبارى و نیمه دیگرش خود را به غفلت زدن است. غررالحکم،ص۱۳۹
مولاامیرالمومنین علی علیهالسلام: اَلْعاقِلُ مَنْ صانَ لِسانَهُ عَنِ الْغیبَهِ؛عاقل کسى است که زبانش را از بدگویى پشت سر دیگران، نگه دارد. غررالحکم، ص۱۰۸
مولاامیرالمومنین علی علیهالسلام: اتَّهِمُوا عُقولَکُمْ فَاِنِّهُ مِنَ الثِّقَهِ بِها یَکونُ الْخَطاءُ؛ عقل خویش را زیر سؤال ببرید؛ زیرا از اعتماد به آن، خطاها سرچشمه مى گیرد. شرح آقا جمال خوانساری بر غررالحکم، ج۲،ص۲۶۷
مولاامیرالمومنین علی علیهالسلام: اَلْعاقِلُ اِذا تَـکَلَّمَ بِکَلِمَهٍ اَتْبَعَها حِکْمَهً وَ مَثَلاً وَ الاَحْمَقُ اِذا تَـکَلَّمَ بِکَلِمَهٍ اَتْبَعَها حِلْفا؛عاقل، هر گاه سخن بگوید، آن را با سخنى حکیمانه و ضرب المثل همراه سازد و نادان هرگاه سخن بگوید، آن را با سوگند همراه کند. شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحدید، ج۲۰، ص۲۸۹
مولاامیرالمومنین علی علیهالسلام: ما عُبِدَ اللّه بِشَىْ ءٍ اَفْضَلَ مِنَ الْعَقْلِ وَ ما تَمَّ عَقْلُ امْرِى ءٍ حَتّى یَکونَ فیهِ خِصالٌ شَتّى: اَلْکُفْرُ وَ الشَّرُّ مِنْهُ مَأمونانِ وَ الرُّشْدُ وَ الْخَیْرُ مِنْهُ مَأمولانِ وَ فَضْلُ مالِهِ مَبْذولٌ وَ فَضْلُ قَوْلِهِ مَکفوفٌ وَ نَصیبُهُ مِنَ الدُّنْیَا القوتُ لا یَشْبَعُ مِنَ الْعِلْمِ دَهْرَهُ اَلذُّلُّ اَحَبُّ اِلَیْهِ مَعَ اللّه مِنَ العِزِّ تَمامُ الاَمْرِ؛خداوند با چیزى بهتر از عقل عبادت نشده است، و عقل کسى کامل نشود، مگر در او چند خصلت باشد: کفر و بدى از او انتظار نمى رود، رشد و خوبى در او امید مى رود، زیادى ثروتش بخشوده و زیادى سخنش نگه داشته شده است، بهره او از دنیا تنها غذاى روزانه است، در طول زندگى از دانش سیر نمى شود، خوارى را با خداوند از عزّت با دیگران، بیشتر دوست دارد، عقـــل و عــاقـل نزد او دوست داشتنى تر از شرف و بزرگى است، خوبىِ کم دیگران را بسیار و خوبى بسیار خود را کم مى شمرد، همه مردم را از خودش بهتر و خود را نزد خویش از همه بدتر مى داند و این مهم ترین خصلت است. کافى، ج ۱، ص ۱۸
مولاامیرالمومنین علی علیهالسلام: اَلظَّنُّ الصَّوابُ مِنْ شیَمِ اُولِى الاَلْبابِ؛ خوش گمانى، از اخلاق عاقلان است. غررالحکم، ص۲۵۳
مولاامیرالمومنین علی علیهالسلام: اَلْعاقِلُ مَنْ اَحْسَنَ صَنائِعَهُ وَ وَضَعَ سَعْیَهُ فى مَواضِعِهِ؛ عاقل کسى است که کارهایش را خوب انجام دهد و تلاشى که مى کند، به جا باشد. غررالحکم، ص۹۶
رسول خدا صلى الله علیه و آله: اَنَسٌ: قیلَ: یا رَسولَ اللّه ، اَلرَّجُلُ یَکونُ حَسَنَ الْعَقْلِ کَثیرَ الذُّنوبِ؟ قالَ: ما مِنْ آدَمىٍّ اِلاّ وَ لَهُ ذُنوبٌ وَ خَطایا یَقْتَرِفُها، فَمَنْ کانَتْ سَجیَّتُهُ الْعَقْلَ وَ غَریزَتُهُ الْیَقینَ لَمْ تَضُرَّهُ ذُنوبُهُ. قیلَ: کَیْفَ ذلِکَ یا رَسُولَ اللّه ؟ قالَ: لاَِنَّهُ کُلَّما اَخْطَاَ لَمْ یَلْبَثْ اَنْ تَدارَکَ ذلِکَ بِتَوْبَهٍ وَ نَدامَهٍ عَلى ما کانَ مِنْهُ فَیَمْحو ذُنوبَهُ وَ یَبْقى لَهُ فَضْلٌ یَدْخُلُ بِهِ الْجَنَّهَ؛اَنس گوید: سؤال شد: «اى رسول خدا! ممکن است کسى از عقل نیکو برخوردار باشد و گناهان بسیار داشته باشد؟». رسول خدا صلیالله علیه و آله فرمودند: هیچ انسانى نیست، مگر این که گناهان و خطاهایى مرتکب مى شود، ولى هر کس سرشتش عقل و نهادش یقین باشد، گناهانش به او آسیب نمى رساند». گفته شد: «اى رسول خدا! چگونه است این؟». فرمودند: «زیرا عاقل هرگاه مرتکب خطایى گردد، بى درنگ آن را با توبه و پشیمانى جبران کند و با این کار، گناهانش را پاک مى گرداند و خوبى هایى برایش باقى مى ماند که با آن، وارد بهشت مى گردد. مجموعه ورام، ج ۱، ص ۶۲
سُئِلَ النَّبىُّ صلى الله علیه و آله عَنْ قَوْلِهِ: «اَ یُّـکُمْ اَحْسَنُ عَمَلاً» فَقالَ: اَ یُّـکُمْ اَحْسَنُ عَقْلاً، ثُمَّ قالَ صلى الله علیه و آله: اَتَمُّکُمْ عَقْلاً وَ اَشَدُّکُمْ لِلّهِ خَوْفا وَ اَحْسَنُکُمْ فیما اَمَرَ اللّه عَزَّوَجَلَّ بِهِ وَ نَهى عَنْهُ نَظَرا وَ اِنْ کانَ اَقَلَّکُمْ تَطَوُّعا؛ از رسول خدا صلى الله علیه و آله از معنى آیه « [تا بیازماید] کدامیک عملتان بهتر است» پرسیدند. فرمودند: یعنى کدامیک عاقل ترید. سپس فرمودند: مقصود، کسى است که عقلش کامل تر، از خدا بیمناک تر و در امر و نهى خداوند دقیق تر است؛ هر چند مستحبّاتش کمتر باشد. بحارالأنوار، ج ۶۷، ص ۲۳۳
مولاامیرالمومنین علی علیهالسلام: جاهِدْ شَهْوَتَکَ وَ غالِبْ غَضَبَکَ وَ خالِفْ سوءَ عادَتِکَ، تَزْکُ نَفْسُکَ وَ یَکْمُلْ عَقْلُکَ وَ تَسْتَـکْمِلْ ثَوابَ رَبِّکَ؛ با هوا و هوست مبارزه کن، بر خشمت مسلّط شو و با عادت هاى بدت مخالفت کن، تا روحت پاک و عقلت کامل گردد و پاداش پروردگارت را به تمامى دریافت نمایى. غررالحکم، ص۳۳۸
مولاامیرالمومنین علی علیهالسلام: مَنْ شاوَرَ ذَوِى الْعُقولِ اسْتَضاءَ بِاَنْوارِ الْعُقولِ؛ هر کس با عقلا مشورت کند، از نور عقل ها بهره مى برد. غررالحکم، ص۶۲۷
مولاامیرالمومنین علی علیهالسلام: اِنَّ بِذَوِى الْعُقولِ مِنَ الْحاجَهِ اِلَى الاَدَبِ کَما یَظْمَأُ الزَّرْعُ اِلَى الْمَطَرِ؛ نیاز عاقلان به ادب، همانند نیاز کشتزار به باران است. غررالحکم، ص۲۲۵
مولاامیرالمومنین علی علیهالسلام: اَلْعَقْلُ حِفْظُ التَّجارِبِ وَ خَیْرُ ما جَرَّبْتَ ما وَعَظَکَ؛ عقل، اندوختن تجربه ها و عمل به آن است و بهترین تجربه، آن است که پندت داده. نهج البلاغه، ص۴۰۲
مولاامیرالمومنین علی علیهالسلام: لَقَدْ سَبَقَ اِلى جَنّاتِ عَدْنٍ اَقْوامٌ ما کانوا اَکْثَرَ النّاسِ لا صَوْما وَ لا صَلاهً وَ لا حَجّا وَ لاَ اعْتِمارا وَ لکِنَّهُمْ عَقَلوا عَنِ اللّه مَواعِظَهُ؛ گروه هایى به سوى بهشت برین از دیگران پیشى گرفتند که بیش از دیگران اهل روزه، نماز، حج و عمره نبودند، بلکه آنان در موعظه هاى الهى تعقل کردند. مجموعه ورام، ج ۲، ص ۲۱۳
مولاامیرالمومنین علی علیهالسلام: فَسادُ الاَْخْلاقِ بِمُعاشَرَهِ السُّفَهاءِ وَ صَلاحُ الاَْخْلاقِ بِمُنافَسَهِ الْعُقَلاءِ وَ الْخَلْقُ اَشْکالٌ فَکُلٌّ یَعْمَلُ عَلى شاکِلَتِهِ؛معاشرت با نابخردان، اخلاق را فاسد و رقابت با عقلا اخلاق را اصلاح مى نماید و مردم متفاوتند، و هر کس بر حسب شاکله خود رفتار مى کند. عوالم العلوم و المعارف، ج ۲۳، ص ۲۷۹
مولاامیرالمومنین علی علیهالسلام: یَنْبَغى لِلْعاقِلِ اَنْ یُخاطِبَ الْجاهِلَ مُخاطَبَهَ الطَّبیبِ الْمَریضَ؛ شایسته است که برخورد عاقل با نادان، مانند برخورد طبیب با بیمار باشد. غررالحکم، ص ۷۹۷
مولاامیرالمومنین علی علیهالسلام: اَلْعَقْلُ حَیْثُ کانَ آلِفٌ مَاْلوفٌ ؛ عقل هر کجا باشد، انس گیرنده و الفت پذیر است. غررالحکم، ص ۶۷
رسول خدا صلى الله علیه و آله: اَلا وَ اِنَّ اَعْقَلَ النّاسِ عَبْدٌ عَرَفَ رَبَّهُ فَاَطاعَهُ وَ عَرَفَ عَدُوَّهُ فَعَصاهُ وَ عَرَفَ دارَ اِقامَتِهِ فَاَصْلَحَها وَ عَرَفَ سُرْعَهَ رَحیلِهِ فَتَزَوَّدَ لَها؛ بدانید که عاقل ترین مردم کسى است که پروردگارش را بشناسد و از او پیروى کند، دشمنان خدا را بشناسد و از آنان نافرمانى کند، جایگاه ابدى خود را بشناسد و آن را آباد کند و بداند به زودى به آنجا سفر خواهد کرد و براى آن، توشه بردارد. اعلام الدین، ص ۳۳۷
رسول خدا صلى الله علیه و آله: اِنَّما یُدْرَکُ الْخَیْرُ کُلُّهُ بِالْعَقْلِ، وَ لا دینَ لِمَنْ لا عَقْلَ لَهُ؛ همه خوبى ها با عقل شناخته مى شوند و کسى که عقل ندارد، دین ندارد. تحف العقول، ص ۵۴
رسول خدا صلى الله علیه و آله: رَاْسُ الْعَقْلِ بَعْدَ الاْیمانِ بِاللّه مُداراهُ النّاسِ فى غَیْرِ تَرْکِ حَقٍّ؛ کمال عقل پس از ایمان به خدا، مدارا کردن با مردم است به شرط آن که حق، ترک نشود. تحف العقول، ص ۴
رسول خدا صلى الله علیه و آله: اَرْبَعَهٌ تَلْزَمُ کُلَّ ذى حِجىً وَ عَقْلٍ مِنْ اُمَّتى، قیلَ: یا رَسولَ اللّه ، ما هُنَّ؟ قالَ: اِسْتِماعُ الْعِلْمِ، وَ حِفْظُهُ، وَ نَشْرُهُ وَ الْعَمَلُ بِهِ؛ چهار چیز بر هر عاقل و خردمندى از امّت من واجب است. گفته شد: «اى رسول خدا خدا! آن چهار چیز کدام اند؟». فرمودند: «گوش فرادادن به دانش، نگهدارى، نشر و عمل به آن. تحف العقول، ص ۵۷
رسول خدا صلى الله علیه و آله: اِنَّ خیارَکُمْ اُولُوا النُّهى، قیلَ: یا رَسولَ اللّه ، وَ مَنْ اُولُوا النُّهى؟ قالَ: هُم اُولُوا الاَْخْلاقِ الحَسَنَهِ وَ الاَحلامِ الرَّزینَهِ وَ صِلَهِ الاَْرْحامِ وَ البَرَرَهُ بِالاُْمَّهاتِ وَ الاْآباءِ وَ الْمُتَعاهِدینَ لِلْفُقَراءِ وَ الْجیرانِ وَ الْیَتامى وَ یُطْعِمونَ الطَّعامَ وَ یُفْشونَ السَّلامَ فِى الْعالَمِ وَ یُصَلّونَ وَ النّاسُ نیامٌ غافِلونَ؛«بهترین شما صاحبان عقل هستند». گفته شد: «اى رسول خدا! صاحبان عقل، چه کسانى اند؟». فرمودند: آنان که داراى اخلاق خوب اند، بردبار و باوقارند، صله رحم مى نمایند، به پدران و مادران نیکى مى کنند، به فقرا، همسایگان و یتیمان رسیدگى مى نمایند، اطعام مى کنند، آشکارا به همه سلام مى کنند و هنگامى که مردم در خواب و غافلند، نماز نماز شب مى گذارند. کافى، ج ۲، ص ۲۴۰، ح ۳۲
امام صادق علیهالسلام: خَمْسُ خِصالٍ مَنْ فَـقَـدَ واحِدَهً مِنْهُنَّ لَمْ یَزَلْ ناقِصَ العَیْشِ زائِلَ الْعَقْلِ مَشْغولَ الْقَلْبِ، فَاَوَّلُّها: صِحَّهُ البَدَنِ وَ الثّانیَهُ: اَلاْمْنُ وَ الثّالِثَهُ: اَلسَّعَهُ فِى الرِّزْقِ، وَ الرّابِعَهُ: اَلاَنیسُ الْمُوافِقُ قال الراوى: قُلْتُ: و مَا الاْنیسُ الْمُوافِقُ؟ قال: اَلزَّوجَهُ الصّالِحَهُ، وَ الوَلَدُ الصّالِحُ، وَ الْخَلیطُ الصّالِحُ وَ الخامِسَهُ: وَ هِىَ تَجْمَعُ هذِه الْخِصالَ: الدَّعَهُ؛ پنج چیز است که هر کس یکى از آنها را نداشته باشد، همواره در زندگى اش کمبود دارد و کم خرد و دل نگران است: اول، تندرستى، دوم امنیت، سوم روزى فراوان، چهارم همراهِ همرأى. راوى پرسید: همراهِ همرأى کیست؟ امام فرمودند: همسر و فرزند و همنشین خوب و پنجم که در برگیرنده همه اینهاست، رفاه و آسایش است. خصال، ص ۲۸۴
مولاامیرالمومنین علی علیهالسلام: مَنِ اطَّرَحَ الْحِقْدَ اسْتَراحَ قَلْبُهُ وَ لُبُّهُ؛ هر کس کینه را از خود دور کند، قلب و عقلش آسوده مى گردد. غررالحکم، ص۶۳۴
مولاامیرالمومنین علی علیهالسلام: اَصْلُ الْعَقْلِ القُدَرهُ وَ ثَمَرَتُها السُّرورُ؛ ریشه عقل، قدرت است و میوه آن شادى. بحارالأنوار، ج ۷۵، ص۷
امام جعفرصادق علیهالسلام: اَلنَّومُ راحَهٌ لِلْجَسَدِ وَ النُّطْقُ راحَهٌ لِلرُّوحِ وَ السُّکوتُ راحَهٌ لِلْعَقْلِ؛ خواب مایه آسایش جسم، سخن مایه آسایش جان و سکوت مایه آسایش عقل است. من لایحضره الفقیه، ج ۴، ص ۴۰۲
امام محمد باقر علیهالسلام: اِنَّ اللّه عَزَّوَجَلَّ یَقى بِالتَّقْوى عَنِ الْعَبْدِ ما عَزُبَ عَنْهُ عَقْلُهُ وَ یُجَلّى بِالتَّقْوى عَنْهُ عَماهُ وَ جَهْلَهُ؛ خداوند عزوجل به وسیله تقوا، انسان را از آنچه عقلش به آن نمى رسد، حفظ مى کند و کوردلى و نادانى را از او دور مى نماید. کافى، ج ۸، ص ۵۲
مولاامیرالمومنین علی علیهالسلام:عَلَى الْعاقِلِ اَنْ یُحْصى عَلى نَفْسِهِ مَساویَها فِى الدّینِ وَ الرَّأىِ وَ الاَْخْلاقِ وَ الاَْدَبِ ، فَیَجْمَعُ ذلِکَ فى صَدْرِهِ اَوْ فى کِتابٍ وَ یَعْمَلُ فى اِزالَتِها ؛ بر عاقل است که بدى هایش را در دین، اندیشه، اخلاق و ادب یادداشت کند و به خاطرش بسپارد و براى از بین بردن آنها بکوشد. بحار الأنوار ، ج ۷۵، ص ۶
مولاامیرالمومنین علی علیهالسلام: اَللّهُمَّ ارْزُقنى عَقْلاً کامِلاً وَ عَزْما ثاقِبا وَ لُبّا راجِحا وَ قَلْبا زَکیّا وَ عِلْما کَثیرا وَ اَدَبا بارِعا وَاجْعَلْ ذلِکَ کُلَّهُ لى وَلا تَجْعَلْهُ عَلَىَّ بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ؛خدایا مرا عقلى کامل ، تصمیمى نافذ، خردى برتر، دلى پاک، دانشى فراوان و ادبى والا روزى کن و تمام اینها را به سود من قرار ده نه به زیانم،اى مهربان ترین مهربانان. بحار الانوار،ج۸۴،ص۳۲۵
مولاامیرالمومنین علی علیهالسلام: کُلُّ شَىْ ءٍ یَحتاجُ اِلَى الْعَقْلِ وَالْعَقْلُ یَحْتاجُ اِلَى الاَدَبِ؛ هر چیزى به عقل نیاز دارد و عقل به ادب نیازمند است. غررالحکم و درر الکلم،ص۵۱۰
ابن شهر آشوب: کانَ النَّبىّ صلى الله علیه و آله قَبْلَ المَبْعَثِ مَوصوفا بِعِشرینَ خَصلَهً مِن خِصالِ الاَنْبیاءِ لَوِ انْفَرَدَ واحِدٌ بِاَحَدِها لَدَلَّ عَلى جَلالِهِ فَکَیْفَ مَنِ اجْتَمَعَت فیهِ؟! کانَ نَبیّا اَمینا، صادِقا، حاذِقا، اَصیلاً، نَبیلاً، مَکینا، فَصیحا، عاقِلاً، فاضِلاً، عابِدا، زاهِدا، سَخیا، کمیا، قانِعا، مُتَواضِعا، حَلیما، رَحیما، غَیورا، صَبورا، مُوافِقا، مُرافِقا، لَمیُخالِطْ مُنَجِّما وَ لا کاهِنا و لا عَیافا؛ رسول اکرم صلیالله علیه و آله پیش از مبعوث شدن، بیست خصلت از خصلت هاى رسول خدا ان را دارا بودند، که اگر کسى یکى از آنها را داشته باشد، دلیل عظمت اوست؛ چه رسد به کسى که همه آنها را دارا باشد، آن حضرت رسول خدا ى امین، راستگو، ماهر، اصیل، شریف، استوار، سخنور، عاقل، با فضیلت، عابد، زاهد، سخاوتمند، دلیر و با شهامت، قانع، متواضع، بردبار، مهربان، غیرتمند، صبور، سازگار، و نرم خو بودند و با هیچ منجّم قائل به تأثیر ستارگان، غیب گو و پیش گویى هم نشین نبودند. بحارالانوار، ج ۱۶، ص ۱۷۵
امام حسن علیهالسلام: لا یَغشُّ العاقِلُ مَن استَنصَحَه؛ خردمند به کسى که از او نصیحت مى خواهد، خیانت نمى کند. تحف العقول، ص ۲۳۶
امام صادق علیهالسلام: أکمَلُ الناسِ عَقلاً أحسَنُهُم خُلقاً؛ عاقل ترین مردم خوش خلق ترین آنهاست. اصول کافی، ج ۱، ص ۲۳
امام حسین علیهالسلام: لا یکمل العقل إلا باتباع الحق؛ عقل کامل نمی شود مگر با پیروی از حق. بحار الانوار، ج ۷۵، ص ۱۲۷
امام موسی کاظم علیهالسلام: التَوَدُّدُ اِلَی الناسِ نِصفُ العَقل؛ مهرورزی و دوستی با مردم، نصف عقل است. تحف العقول، ص ۴۰۳و۴۴۳
مولاامیرالمومنین علیعلیهالسلام:العاقِلُ مَن وَعَظَتهُ التَّجارِبُ؛ خردمند کسى است که تجربه ها او را پند دهد. تحف العقول، ص ۸۵
مولاامیرالمومنین علی علیهالسلام:مَن تَرَکَ الإستِماعَ مِن ذَوی العُقولِ ماتَ عَقلُهُ؛ هر که به خردمندان گوش نسپارد عقلش بمیرد. تحف العقول،ص۸۵
رسول خدا خدا صلیالله علیه و آله: ما قَسَمَ اللّه ُ لِلعِبادِ شَیئًا أفضَلَ مِنَ العَقلِ؛ خداوند ، چیزى با ارزش تر از عقل ، در میان بندگان تقسیم نکرد . الکافی ،ج۱،ص۱۲
امام عسکرى سلام الله علیه: حُسنُ العَقلِ جَمالٌ باطِنٌ؛ نکویى خرد، زیبایى درون است. بحارالانوار،ج۱،ص۹۵
رسول خدا خدا صلیالله علیه و آله: رَأسُ العَقلِ بَعدَ الإِیمانِ بِاللّه ِ عز و جل التَّحَبُّبُ إلَى النّاسِ؛ حضرت محمد صلیالله علیه و آله وسلم: اساس عقل ، پس از ایمان به خداوند عز و جل ، اظهار دوستى با مردم است . الخصال ،ج۱،ص۱۵
مولاامیرالمومنین علی علیهالسلام: کَثرهُ ألامانی مِن فَسادِ العَقل؛ آرزوهای زیاد از تباهی عقل است. غررالحکم،ص۵۲۵
وَ ما يَعْقِلُها إِلاَّ الْعالِمُونَ وَ ما يَعْقِلُها إِلاَّ الْعالِمُونَ وَ ما يَعْقِلُها إِلاَّ الْعالِمُونَ وَ ما يَعْقِلُها إِلاَّ الْعالِمُونَ وَ ما يَعْقِلُها إِلاَّ الْعالِمُونَ
عید سالروز مُلک و امامت وولایت امام زمان عجل الله تعالی فرجه مبارک باد
هود105 – يَوْمَ يَأْتِ لا تَکَلَّمُ نَفْسٌ إِلاّ بِإِذْنِهِ فَمِنْهُمْ شَقِيٌّ وَ سَعيدٌ
روزي [است] که چون فرا رسد هيچ کس جز به اذن وي سخن نگويد. آنگاه بعضي از آنان تيرهبختند و [برخي] نيکبخت.
هود/ ۱۰۵/الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عن عبداللهبنسلام: سَأَلْتُ رَسُولَاللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَقُلْتُ أَخْبِرْنِی أَ یُعَذِّبُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ خَلْقاً بِلَا حُجَّهًٍْ فَقَالَ مَعَاذَ اللَّهِ قُلْتُ فَأَوْلَادُ الْمُشْرِکِینَ فِی الْجَنَّهًِْ أَمْ فِی النَّارِ فَقَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی أَوْلَی بِهِمْ إِنَّهُ إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَهًِْ … یَأْمُرُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی أَطْفَالَ الْمُشْرِکِینَ أَنْ یُلْقُوا أَنْفُسَهُمْ فِی تِلْکَ النَّارِ فَمَنْ سَبَقَ لَهُ فِی عِلْمِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ أَنْ یَکُونَ سَعِیداً أَلْقَی نَفْسَهُ فِیهَا فَکَانَتْ عَلَیْهِ بَرْداً وَ سَلَاماً کَمَا کَانَتْ عَلَی إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) وَ مَنْ سَبَقَ لَهُ فِی عِلْمِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ أَنْ یَکُونَ شَقِیّاً امْتَنَعَ فَلَمْ یُلْقِ نَفْسَهُ فِی النَّارِ فَیَأْمُرُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی النَّارَ فَتَلْتَقِطُهُ لِتَرْکِهِ أَمْرَ اللَّهِ وَ امْتِنَاعِهِ مِنَ الدُّخُولِ فِیهَا فَیَکُونُ تَبَعاً لِآبَائِهِ فِی جَهَنَّمَ وَ ذَلِکَ قَوْلُهُ عَزَّوَجَلَ فَمِنْهُمْ شَقِیٌّ وَ سَعِیدٌ فَأَمَّا الَّذِینَ شَقُوا فَفِی النَّارِ لَهُمْ فِیها زَفِیرٌ وَ شَهِیقٌ خالِدِینَ فِیها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ إِلَّا ما شاءَ رَبُّکَ إِنَّ رَبَّکَ فَعَّالٌ لِما یُرِیدُ وَ أَمَّا الَّذِینَ سُعِدُوا فَفِی الْجَنَّةِ خالِدِینَ فِیها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ إِلَّا ما شاءَ رَبُّکَ عَطاءً غَیْرَ مَجْذُوذ.
رسول الله (صلی الله علیه و آله)- عبداللهبنسلام میگوید: از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) پرسیدم: «آیا پروردگار متعال مردمی را بدون دلیل عذاب خواهد نمود»؟ رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «پناه میبرم به خدای متعال [چنین نیست]». پرسیدم: «بنابراین فرزندان افراد مشرک، در بهشت خواهند بود یا در جهنّم»؟ فرمود: «خداوند به آنان سزاوارتر است. آنگاه که روز قیامت برپا شود… خداوند متعال به کودکان افراد مشرک دستور میدهد، که خود را در آن آتش افکنند و هر کدام از آنان که مقرّر شده، خوشبخت باشند، خود را در آن آتش انداخته و آتش بر آنان سرد و خنک میشود، همانطور که آتش بر ابراهیم (علیه السلام)، سرد و خنک شد. امّا آن دسته از کودکانی که در علم پروردگار، مقرّر شده که بدبخت و سیاهروز باشند، خود را در آن آتش نمیافکنند؛ بنابراین خداوند به آن آتش فرمان میدهد، که آن کودکان را به خاطر تمرّد از دستور الهی و امتناعکردن از ورود به آتش برگیرد. و بهاینترتیب، آنان نیز در ورود به جهنّم، پیرو نیاکان خویش خواهند شد. خداوند متعال در این آیه به همین موضوع اشاره فرموده است: فَمِنْهُمْ شَقِیٌّ وَ سَعِیدٌ، فَأَمَّا الَّذِینَ شَقُواْ فَفِی النَّارِ لَهُمْ فِیهَا زَفِیرٌ وَ شَهِیقٌ، خَالِدِینَ فِیهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَ الأَرْضُ إِلاَّ مَا شَاء رَبُّکَ إِنَّ رَبَّکَ فَعَّالٌ لِّمَا یُرِیدُ، وَ أَمَّا الَّذِینَ سُعِدُواْ فَفِی الجَنَّةِ خَالِدِینَ فِیهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَ الأَرْضُ إِلاَّ مَا شَاء رَبُّکَ عَطَاء غَیْرَ مَجْذُوذٍ.تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۷۸۶ التوحید، ص۳۹۰/ البرهان، «تفاوت لفظی»
هود106 – فَأَمَّا الَّذينَ شَقُوا فَفِي النّارِ لَهُمْ فيها زَفيرٌ وَ شَهيقٌ
و اما کساني که تيرهبخت شدهاند، در آتش، فرياد و نالهاي دارند.
هود/ ۱۰۶/الصّادق (علیه السلام)- الْمُفَضَّلِبْنِعُمَرَ قَالَ قلْتُ لسَیِّدِیَ الصَّادِقَ (علیه السلام) … یَا مَوْلَایَ ثُمَّ مَا ذَا یَکُونُ قَالَ یَأْتِی الْقَائِمُ (عجل الله تعالی فرجه) بَعْدَ أَنْ یَطَأَ شَرْقَ الْأَرْضِ وَ غَرْبَهَا الْکُوفَهًَْ وَ مَسْجِدَهَا وَ یَهْدِمُ الْمَسْجِدَ الَّذِی بَنَاهُ یَزِیدُبْنُمُعَاوِیَهًَْ لَعَنَهُ اللَّهُ لَمَّا قَتَلَ الْحُسَیْنَبْنَعَلِیٍّ (علیه السلام) وَ هُوَ مَسْجِدٌ لَیْسَ لِلَّهِ مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ بَنَاهُ قَالَ الْمُفَضَّلُ یَا مَوْلَایَ فَکَمْ تَکُونُ مُدَّهًُْ مُلْکِهِ (عجل الله تعالی فرجه) فَقَالَ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فَمِنْهُمْ شَقِیٌّ وَ سَعِیدٌ فَأَمَّا الَّذِینَ شَقُوا فَفِی النَّارِ لَهُمْ فِیها زَفِیرٌ وَ شَهِیقٌ خالِدِینَ فِیها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ إِلَّا ما شاءَ رَبُّکَ إِنَّ رَبَّکَ فَعَّالٌ لِما یُرِیدُ وَ أَمَّا الَّذِینَ سُعِدُوا فَفِی الْجَنَّةِ خالِدِینَ فِیها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ إِلَّا ما شاءَ رَبُّکَ عَطاءً غَیْرَ مَجْذُوذٍ وَ الْمَجْذُوذُ الْمَقْطُوعُ أَیْ عَطَاءً غَیْرَ مَقْطُوعٍ عَنْهُمْ بَلْ هُوَ دَائِمٌ أَبَداً وَ مُلْکٌ لَا یَنْفَدُ وَ حُکْمٌ لَا یَنْقَطِعُ وَ أَمْرٌ لَا یَبْطُلُ إِلَّا بِاخْتِیَارِ اللَّهِ وَ مَشِیَّتِهِ وَ إِرَادَتِهِ الَّتِی لَا یَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ ثُمَّ الْقِیَامَهًُْ.
امام صادق (علیه السلام)- مفضّل [پس از شنیدن اتّفاقاتی از زمان ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه)] از زبان امام صادق (علیه السلام) عرض کرد: «آقای من! آنگاه چه میشود؟ فرمود: «مهدی (عجل الله تعالی فرجه) بعد از گردش در شرق و غرب به کوفه میآید، وارد مسجد کوفه میشود و مسجدی را که یزیدبنمعاویه بعد از شهادت امام حسین (علیه السلام) بنا کرده خراب میکند، همان مسجد را که برای خدا ساخته نشده ویران میسازد. خدا بانی آن را لعنت کند»! عرض کرد: «آقای من! مدّت حکومت حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه) چند سال است»؟ فرمود: خدا میفرماید: فَمِنْهُمْ شَقِیٌّ وَ سَعِیدٌ، فَأَمَّا الَّذِینَ شَقُوا فَفِی النَّارِ لَهُمْ فِیها زَفِیرٌ وَ شَهِیقٌ، خالِدِینَ فِیها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ إِلَّا ما شاءَ رَبُّکَ إِنَّ رَبَّکَ فَعَّالٌ لِما یُرِیدُ، وَ أَمَّا الَّذِینَ سُعِدُوا فَفِی الجَنَّةِ خالِدِینَ فِیها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ إِلَّا ما شاءَ رَبُّکَ عَطاءً غَیْرَ مَجْذُوذٍ که معنای مَجْذُوذٍ یعنی قطع شده، یعنی بخششی که از آنها قطع نمیشود بلکه تا ابد این بخشش ادامه دارد و سلطنت او پایان نمیپذیرد و حکمرانی او تمام نمیشود و دستورات او از بین نمیرود مگر به خواست و اراده و مشیّت الهی و آن زمان را کسی نمیداند مگر خداوند، سپس قیامت برپا میشود.تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۷۸۸ بحار الأنوار، ج۵۳، ص۳۳
هود107 – خالِدينَ فيها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ اْلأَرْضُ إِلاّ ما شاءَ رَبُّکَ إِنَّ رَبَّکَ فَعّالٌ لِما يُريدُ
تا آسمانها و زمين برجاست، در آن ماندگار خواهند بود، مگر آنچه پروردگارت بخواهد، زيرا پروردگار تو همان کُند که خواهد.
هود/ ۱۰۷/أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- وَ أَمَّا الرَّدُّ عَلَی مَنْ أَنْکَرَ الثَّوَابَ وَ الْعِقَابَ فِی الدُّنْیَا بَعْدَ الْمَوْتِ قَبْلَ الْقِیَامَهًِْ فَیَقُولُ اللَّهُ تَعَالَی یَوْمَ یَأْتِ لا تَکَلَّمُ نَفْسٌ إِلَّا بِإِذْنِهِ فَمِنْهُمْ شَقِیٌّ وَ سَعِیدٌ فَأَمَّا الَّذِینَ شَقُوا فَفِی النَّارِ لَهُمْ فِیها زَفِیرٌ وَ شَهِیقٌ خالِدِینَ فِیها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ فَإِذَا قَامَتِ الْقِیَامَهًُْ تُبَدَّلُ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ.
مولاامیرالمومنین امام علی (علیه السلام)- در ردّ نظر کسانی که ثواب و عذابِ در دنیا را که بعد از مردن و قبل از قیامت است، انکار میکنند، خداوند متعال میفرماید: یَوْمَ یَأْتِ لا تَکَلَّمُ نَفْسٌ إِلَّا بِإِذْنِهِ فَمِنْهُمْ شَقِیٌّ وَ سَعِیدٌ، فَأَمَّا الَّذِینَ شَقُوا فَفِی النَّارِ لَهُمْ فِیها زَفِیرٌ وَ شَهِیقٌ، خالِدِینَ فِیها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ [و این وقایع مربوط به قبل از قیامت است زیرا] وقتی قیامت برپا شود، آسمانها و زمین دگرگون میشود.تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۷۸۸ بحار الأنوار، ج۶، ص۲۴۵/ بحار الأنوار، ج۹۰، ص۸۳
۱ -۳ هود/ ۱۰۷/أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- خالِدِینَ فِیها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ فَهَذَا هُوَ فِی نَارِ الدُّنْیَا قَبْلَ الْقِیَامَهًْ.
مولا امیرالمومنین امام علی (علیه السلام)- خالِدِینَ فِیها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ؛ مربوط به آتش دنیا و قبل از قیامت است.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۷۹۰ بحار الأنوار، ج۶، ص۲۸۵/ القمی، ج۱، ص۳۳۷
هود108 – وَ أَمَّا الَّذينَ سُعِدُوا فَفِي الْجَنَّةِ خالِدينَ فيها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ اْلأَرْضُ إِلاّ ما شاءَ رَبُّکَ عَطاءً غَيْرَ مَجْذُوذٍ
و اما کساني که نيکبخت شدهاند، تا آسمانها و زمين برجاست، در بهشت جاودانند، مگر آنچه پروردگارت بخواهد. [که اين] بخششي است که بريدني نيست.
هود/ ۱۰۸ / امیرالمومنین (علیه السلام)- لَمَّا نَزَلَتْ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) طُوبی لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ أَتَی الْمِقْدَادُبْنُالْأَسْوَدِ الْکِنْدِیُّ إِلَی رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ مَا طُوبَی قَالَ شَجَرَهًٌْ فِی الْجَنَّهًِْ وَ یَتَفَجَّرُ مِنْ أَصْلِهَا السَّلْسَبِیلُ وَ الرَّحِیقُ وَ الْمَعِینُ فَظِلُّهَا مَجْلِسٌ مِنْ مَجَالِسِ شِیعَهًِْ عَلِیِّبْنِأَبِیطَالِبٍ (علیه السلام) یَجْمَعُهُمْ فَبَیْنَمَا هُمْ یَوْماً فِی ظِلِّهَا یَتَحَدَّثُونَ … قَالَ لَهُمْ رَبُّهُمْ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی لَقَدْ قَصَّرْتُمْ فِی أَمَانِیِّکُمْ وَ رَضِیتُمْ بِدُونِ مَا یَحِقُّ لَکُمْ فَانْظُرُوا إِلَی مَوَاهِبِ رَبِّکُمْ فَإِذَا بِقُبَابٍ وَ قُصُورٍ فِی أَعْلَی عِلِّیِّینَ مِنَ الْیَاقُوتِ الْأَحْمَرِ وَ الْأَخْضَرِ وَ الْأَبْیَضِ وَ الْأَصْفَرِ یَزْهَرُ نُورُهَا فَلَوْ لَا أَنَّهُ مُسَخَّرٌ مُسَخَّدٌ إِذاً لَلَمَعَتِ الْأَبْصَارُ مِنْهَا فَمَا کَانَ مِنْ تِلْکَ الْقُصُورِ مِنَ الْیَاقُوتِ مَفْرُوشٌ بِالسُّنْدُسِ الْأَخْضَرِ وَ مَا کَانَ مِنْهَا مِنَ الْیَاقُوتِ الْأَبْیَضِ فَهُوَ مَفْرُوشٌ بِالرِّیَاطِ الصُّفْرِ مَبْثُوثَهًٌْ بِالزَّبَرْجَدِ الْأَخْضَرِ وَ الْفِضَّهًِْ الْبَیْضَاءِ وَ الذَّهَبِ الْأَحْمَرِ قَوَاعِدُهَا وَ أَرْکَانُهَا مِنَ الْجَوْهَرِ یُنَوِّرُ مِنْ أَبْوَابِهَا وَ أَعْرَاضِهَا نُورٌ شُعَاعُ الشَّمْسِ عِنْدَهُ مِثْلُ الْکَوْکَبِ الدُّرِّیِّ فِی النَّهَارِ الْمُضِیءِ وَ إِذَا عَلَی بَابِ کُلِّ قَصْرٍ مِنْ تِلْکَ الْقُصُورِ جَنَّتَانِ مُدْهامَّتانِ. فِیهِما مِنْ کُلِّ فاکِهَةٍ زَوْجانِ فَلَمَّا أَرَادُوا الِانْصِرَافَ إِلَی مَنَازِلِهِمْ حُوِّلُوا عَلَی بَرَاذِینَ مِنْ نُورٍ بِأَیْدِی وِلْدَانٍ مُخَلَّدِینَ بِیَدِ کُلِّ وَلِیدٍ مِنْهُمْ حَکَمَهًُْ بِرْذَوْنٍ مِنْ تِلْکَ الْبَرَاذِینِ لُجُمُهَا وَ أَعِنَّتُهَا مِنَ الْفِضَّهًِْ الْبَیْضَاءِ وَ أَثْفَارُهَا مِنَ الْجَوَاهِرِ فَإِذَا دَخَلُوا مَنَازِلَهُمْ وَجَدُوا الْمَلَائِکَهًَْ یُهَنِّئُونَهُمْ بِکَرَامَهًِْ رَبِّهِمْ حَتَّی إِذَا اسْتَقَرَّ قَرَارَهُمْ قِیلَ لَهُمْ هَلْ وَجَدْتُمْ مَا وَعَدَکُمْ رَبُّکُمْ حَقًّا قالُوا نَعَمْ رَبَّنَا رَضِینَا فَارْضَ عَنَّا قَالَ بِرِضَایَ عَنْکُمْ وَ بِحُبِّکُمْ أَهْلَ بَیْتِ نَبِیِّی حَلَلْتُمْ دَارِی وَ صَافَحْتُمُ الْمَلَائِکَهًَْ فَهَنِیئاً هَنِیئاً عَطاءً غَیْرَ مَجْذُوذٍ لَیْسَ فِیهِ تَنْغِیصٌ فَعِنْدَهَا قالُوا الْحَمْدُ لِلهِ الَّذِی أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌ شَکُورٌ الَّذِی أَحَلَّنا دارَ الْمُقامَةِ مِنْ فَضْلِهِ لا یَمَسُّنا فِیها نَصَبٌ وَ لا یَمَسُّنا فِیها لُغُوب.
رسول الله (صلی الله علیه و آله)- وقتی آیهی طُوبی لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ. (رعد/۲۹)، بر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نازل شد… مقدادبناسود کندی نزد حضرت رسول الله (صلی الله علیه و آله) آمد و عرض کرد: «ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! طُوبی در آیهی شریفه به چه معنی است»؟ فرمود: «درختی است در بهشت که از ریشهی آن درخت، رودهای سلسبیل و رحیق و معین سرچشمه میگیرد. و سایهی آن درخت، مجلس شیعیان علیّبنابیطالب (علیه السلام) است که گِرد هم جمع میشوند و با هم صحبت میکنند». پروردگارش-ان میفرماید: «آرزویتان کوچک بود و به آنچه که کمتر از شایستگی شما بود راضی شدید. هماکنون بخششهای پروردگار خود را بنگرید، ناگاه گنبدها و قصرهایی از یاقوت سرخ و سبز و سفید و زرد در نقاط بالایی بهشت میبینند که نور آنها میدرخشد و بهطوری که اگر اینطور نبود که آن نور کنترل شده [و از نظر رنگهای مختلف آن]، درهم و تودرتو نبود، برق روشنایی آن قصرها دیدهها را سفید میکرد و میبرد. آن قصرهایی که از یاقوت است با حریر سبز، فرششده و آنچه که از یاقوت سفید است، فرش یکپارچهی نازک زرد دارد و که به زبرجد سبز و نقره سفید و طلای سرخ گسترده شده، پایهها و ستونهای قصرها از گوهر است، از درها و دیوارهای آن قصرها نوری میدرخشد، که نور شعاع آفتاب در برابر آن همچون نور ستارهی درخشانی در روز روشن است، در مقابل در هرکدام از این قصرها دو بوستان سرسبز با درختهای سربهمکشیده، که از شدّت سبزی میل به سیاهی میزند. (الرّحمن/۶۴) و در آن دو بوستان از هر میوهای دو جفت [و دوگونه] وجود دارد. (الرّحمن/۵۲) هرگاه بخواهند به منزلهای خود بازگردند بر مرکبهای نیرومندی از نور که [مهار آنها] به دست پسران زیبایی که تا ابد در خدمت آناناند، سوار میشوند در دست هرکدام از آنها دهنهی یکی از آن مرکبهاست، که مهار و افسار آن از نقرهی سفید و طنابی که زیر دم اوست از جواهر است؛ وقتی به منزلهایشان وارد میشوند، فرشتگان کرامت خداوند را آنها تبریک و تهنیت میگویند. تا وقتی در محلّ خود قرار گیرند. آنگاه به آنها گفته میشود: «آیا وعدهی خدا را دربارهی خود درست یافتید»؟ گویند: «بلی! ای پروردگار ما! ما خشنودیم تو نیز از ما خشنود باش». خطابمیشود به جهت خشنودی از شما و دوستی شما با خاندان رسول الله من به خانه من درآمدید و با فرشتهها دست دادید، شما را گوارا باد! گوارا باد! این بخششی قطعنشدنی است که هیچگاه کم و کسر نمیشود، در اینهنگام میگویند: حمد و ستایش سزاوار خدایی است که اندوه را از ما برد، خدای ما بسیار آمرزنده و قدردان است که به فضل و کرم خویش ما را به خانهی همیشگی وارد کرد خانهای که در آن رنج و خستگی نخواهیم دید. (فاطر/۳۵-۳۴)تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۷۹۴ بحار الأنوار، ج۶۵، ص۷۳
وَ ما يَعْقِلُها إِلاَّ الْعالِمُونَ وَ ما يَعْقِلُها إِلاَّ الْعالِمُونَ وَ ما يَعْقِلُها إِلاَّ الْعالِمُونَ وَ ما يَعْقِلُها إِلاَّ الْعالِمُونَ وَ ما يَعْقِلُها إِلاَّ الْعالِمُونَ
عنکبوت43 – وَ تِلْکَ اْلأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنّاسِ وَ ما يَعْقِلُها إِلاَّ الْعالِمُونَ
عید سالروز مُلک و امامت وولایت امام زمان عجل الله تعالی فرجه مبارک باد
جایگاه ولایت امام زمان عجل الله تعالی فرجه یعنی چی؟
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
1398/08/15