سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / معرفت / شورای نویسندگان / عدم لزوم تکرار اشتباه استراتژیک

عدم لزوم تکرار اشتباه استراتژیک

در واخر قرن هفدهم و اوایل قرن هجدهم هنگامی که استعمار پیر انگلیس به شبه قاره هند قدم گذاشت آخرین پادشاه مغول بهادر شاه ظفر در مسند قدرت بود. چنانچه در همان ابتدای حمله انگیس به هند امپراطوری ایران به کمک هند و در راس انان به کمک مسلمانان هند می رفت شاید تاریخ به گونه ای دیگر اکنون نوشته می شد. حتی در قیام  خونین سال 1857 از سوی مسلمانان علیه استعمار انگلیس که به قتل عام مسلمانان و هندوها از سوی سربازان انگلیسی  منجر شد و قیام سرکوب شد. در گوشه کنار پایتخت هند یعنی دهلی نو مخصوصا بر روی دیوارهای مسجد جامع دهلی اعلامیه هایی به چشم خورد که حاکی از دعوت انقلابیون به ادامه قیام و کمک احتمالی ایران به انان وجود داشت. که همه این آرزوها تنها چند ساعت دوام داشت. از ابتدای ورود انگلیس به شبه قاره هند قیامهای مختلف علیه استعمار انگلیس صورت گرفته بود از جمله قیام بزرگ تیپو سلطان در جنوب هند لیکن قیام سال 1875 بزرگترین قیام علیه استعمار بشمار می رفت. اکنون بعد از این مقدمه کوتاه درباره لزوم کمک ایران به مسلمانان هند برای رهایی از استعمار انگلیس اشاره می نمایم و دستاوردهای مثبت و منفی آن را از نظر شما خواننده محترم می گذرانم:

استعمار انگلیس بخوبی می دانست چنانچه اگر از غرب هند به شبه قاره وارد شود شاید واکنش کشورهای مسلمانان در راس آنان ایران را به دنبال داشته باشد. لذا برای کاهش تهدید از شرق هند یعنی از سوی خلیج بنگال و ایالت کلکته در شرق  هند وارد این سرزمین شد. استعمار انگلیس ابتدا برای کاهش حساسیت با نام کمپانی هند شرقی و با هدف تجارت وارد شد لیکن هدف اصلی آن  تبلیغ مسیحیت بود. به همین بهانه در کلکته قلعه بزرگی را به خود اختصاص دادند تا به اصطلاح فعالیت فرهنگی نمایند. این قلعه بزرگ که به قلعه ویلم کالج معروف شد توسط لرد ولزلی یک افسر انگلیسی در سال 1800 میلادی در کلکته بنیان گذاشته شد. انگلیس در این قلعه به آموزش زبان سانسکریت، فارسی و عربی به افسران جنگ نرم خود پرداخت. انگلیس در همان اغاز به نفوذ زبان فارسی در دربار پادشاهان مغول و تسلط اکثریت مردم به این زبان و زبان شعر ادب هند یعنی فارسی پی برد پس با استفاده از حساسیت هندوها به این زبان در میان مسلمانان به تعلیم  زبان انگلیسی در قلعه ویلیام کالج پرداخت و بسرعت زبان انگلیسی را در میان هندوهای ترویج داد و این آغاز و سنگ بنای تزلزل و کاهش نفوذ زبان فارسی شد. درواقع ماموریت ویلیام کالج غارت فرهنگی نسخ خطی 1500 ساله هند بود.  به طوری که اکنون بیشتر نسخ خطی به زبان فارسی در موزه لندن می باشد. اکنون برای احترام به حوصله خواننده محترم از نقل مسله تاریخی صرف نظر می کنم و به اصل موضوع می پردازم :

در واقع تاریخ هر زمان در حال تکرار است اگر در قرن 18 انگلیس قدم به شبه قاره هند گذاشت اکنون شاهد نفوذ انگلیس وامریکا به مرزهای شرقی ایران یعنی عراق و سوریه می باشیم. اگر چنانچه در قیام سال 1875 مسلمانان هند علیه استعمار انگلیس و چشم امید انان به کمک ایران کشور ایران به یاری انان می شتافت اکنون در دانشگاهای هند شاهد مهجوری زبان و ادبیات فارسی نبودیم. هنگامی که برای اولین به دانشگاه صد ساله عثمانیه در حیدر آباد دکن قدم نهادم و به گروه فارسی رسیدم انتظار این را داشتم که با انبوهی از دانشجویان هندی علاقه مند به زبان فارسی در کلاسهای این دانشگاه مواجه شوم لیکن صد افسوس که به کلاسی هدایت شدم که تنها سه دانشجوی مرد در مقطع فوق لیسانس گرداگرد استاد هندی زبان فارسی نشسته بودند. و این نتیجه اقدامات انگلیس در سال 1800 در قلعه ویلیام کالج بود. در واقع باید از کسانی که در داخل ایران نشسته و بدون دغدغه و شاید تنها مطالعه آنان یک صفحه باشد در طول سال آن هم تصادفی پرسید: شما که علم که نمی شود گفت شاید بیرق اسباب بازی مخالفت  با  ورود ایران به عراق و سوریه را در دست گرفته اید آیا فکر نمی کنید بلای که در قرن 18 بر سر مسلمانان و زبان ادبیات فارسی در هند آمد ممکن است در عصر حاضر نیز در کنار مرزهای ایران تکرار شود. کسانی که خود را ملی گرا هم بدانند باید کمی عرق ملی گرایی داشته باشند و به فکر حفظ زبان و ادبیات خود در فراسوی مرزها باشند. یک بار انگلیس با بیم وترس در قرن 18 به جنوب آسیا قدم گذاشت و بی تحرکی امپراطوری ایران را دید و با جسارت و ولع تمام مشغول کار شد لیکن اینبار به کنار مرزهای ایران آمده و با نام تشکیل دولت اسلامی عراق و شام در پی همان اهداف استعماری است. و هر گونه بی تحرکی خیانت به ایران قلمداد می شود.

این خیانت به اسلام قلمداد نمی شود چرا که به قول عبدالمطلب هنگامی که خبر رسید سپاه ابرهه در پی انهدام خانه کعبه است وی تنها گفت خانه کعبه صاحب دارد می تواند از خانه اش دفاع کند. اکنون نیز اسلام صاحبی دارد که می تواند از دین خودش دفاع کند پس در این میان تنها می ماند ایران و زبان و فرهنگ و تمدن ایران و ایرانی.

سلیمان  توده زارع

شهریور 1398

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

نماهنگ خادم حرم _ دهه کرامت مبارک

با صدای حامد علیزاده و با سروده‌ای از قاسم صرافان

ولادت فاطمه معصومه سلام الله علیها

ويدئو/سرود اسطوره وقار

یک دیدگاه

  1. اگر رییس جمهورها و وزیران فرهنگی، بخصوص علوم و آموزش و پرورش، یک هزارم رهبر ایران زمین، اهل ادبیات و غیرت ایرانی و اسلامی بودند، بسیاری از مشکلات داخلی مان و مصیبت های مسلمانان شبه قاره هند پایان می پذیرفت!
    بی تحرکی دولتمردان ایران در 18 و 19 را بگذاریم کنار که گذشته و کاریش هم نتوان کرد، مگر اینکه عبرت بگیریم! بلکه به این زمانه توجه کنیم و از خود بپرسیم چه باید کرد؟
    عقیده راسخ هم دارم که نباید بر اساس نفس و فهم بسیار محدود مان عمل کنیم!
    بلکه اگر فکر می کنیم ما مخلوقیم و خداوند خالق آسمانها وزمین، و هر آنچه در میانش است، وجود دارد و جهان هستی از جمله مارا عبث نیافریده، باید ببینیم برنامه خالق در این زمانه چیست؟ و بر اساس برنامه پروردگار مو به مو عمل کنیم! و خلاف آنرا نقض عهد و شرک و کفر بدانیم!
    برنامه خداوند نیز در کتاب آسمانیش است که خالق قادر خاطر نشان کرده که حافظ آ از هر اعوجاج است! و هر که بر اساس آن عمل کند به بهشت خداوندی گام می نهد وگرنه از صراط به درون آتشی که خود به پا کرده ایم سقوط می کند!
    و این کتاب الهی تبیان لکل شیء است! لذا انسان کمبودی ندارد…
    … تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ وَ هُدًى وَ رَحْمَةً وَ بُشْرَىٰ لِلْمُسْلِمِينَ ﴿النحل: ٨٩﴾
    البته بهره بردن از کتاب آسمانی شرط دارد: ذَٰلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ ﴿البقرة: ٢﴾
    پس تا دیرتر نشده، بیاییم متقی و متقی تر شویم تا از هدایت های خداوندی بهره ها برده و پیروز میدان امروز و فرداها شویم…
    اینست رمز پیروزی، و جبران خسارت های دیروزی…

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.