سرود ملک سلیمانی
جانی و جانانی وطنم
مهد شهیدانی وطنم
ملک سلیمانی وطنم
ایران ایران
مرز تو عشق و خاک تو نور
چشم بد از دامان تو دور
مهد جوانمردان غیور
ایران ایران
ای که نگاهت صبح ابد
سر برود عشقت نرود
سایه ات از سر کم نشود
ای جان ای جان
ای دل عاشق، جان رها
یکه سوار معرکه ها
زنده ترین قهرمان ما
ای جان ای جان
ما با تو می مانیم
تا هستیم با تو هم پیمانیم
می جنگیم با طوفان
کشتی را تا ساحل می رانیم
با نامت عالم را
سوی زیبایی ها می خوانیم
با یادت پرچم را
بر اوج فرداها بنشانیم
ما می دانیم
صبح، نزدیک است
می دانیم ای جان بر می گردی
بی روی تو
ره، تاریک است
چون صبحی خندان بر می گردی